مروری بر انیمیشن وال ای (WALL-E)

سال های سال بعد، حدود سال ۲۷۰۰ میلادی زندگی روی کره ی زمین به دلیل حجم آلودگی و زباله هایی که انسان در سال های زیستش در زمین تولید کرده، غیر قابل سکونت شده است. انسان های فربه بدون کمترین تحرک در سفینه های فضایی در کهکشان ها در رفاه کامل زندگی می کنند. ماموریت وال ای (ئی) به عنوان آخرین ربات از نسل ربات هایی که از انرژی خورشیدی استفاده می کند این است که زباله های انسان ساخته را بسته بندی و جمع آوری کند. یک روز سفینه ای به زمین می آید و رباتی با نام ایوا (ایو) (حوا) به دنبال پیدا کردن نشانه های حیات روی کره ی زمین و با امید برگشت انسان، از آن خارج می شود، وال ای دلباخته و دلبسته‌ی ایو می شود و…

آن چه گفته شد خلاصه ی کوتاهی از انیمیشن (پویا نمایی) وال ای به کارگردانی اندرو استنتون محصول  سال ۲۰۰۸ میلادی ساخته شده در کمپانی پیکساراست.”وال ئی” در مدت کوتاهی به شدت مورد علاقه ی استقبال مخاطبان قرار گرفت و در نهایت توانست جایزه ی بهترین انیمیشن را در اسکار هشتاد و یکم از آن خود کند. میزان موفقیت آن به حدی بود که کریستوفر نولان کارگردان و فیلم نامه نویس بریتانیایی- آمریکایی از آن به عنوان یکی از منابع الهام برای فیلم پرطرفدار علمی- تخیّلی «بین ستاره ای یا میان ستاره ای» نام برد.

از نخستین روز زندگی بشر روی کره ی زمین پیش بینی آینده هماره یکی از دغدغه های جدی او بوده است. در دنیای معاصر نیز آینده پژوهی به معنای برنامه ریزی برای آن چه که در آینده اتفاق می افتد چند سالی است که پژوهشگران و محققان را در موضوعات مختلف به صورت جدی مشغول به خود کرده و می کند. البته که این برنامه ریزی حالت پیش بینی گونه دارد و مسلماَ قطعی به یقین نیست اما این که در آینده چه انفاق می افتد می تواند به شدت برای بشر امروزی جالب توجه باشد. موضوعی پر واضح و مبرهن است که آینده ی کره ی زمین سرنوشت پر مخاطره ای دارد. حال پیکسار چند سالی است که موضوعات محیط زیستی را مد نظر خود قرار داده و به دنبال تأثیرگذاری بیشتر در قالب دنیای پر رنگ و لعاب انیمیشن بر مخاطبانش است. مدیومی که فقط مختص به کودکان نیست و برای سنین مختلف نیز می تواند جذاب باشد.

دستاورد انسان در طول سال های حیاتش در زمین تنها تخریب و نابودی زمین است، روزگاری فرا می رسد که ربات ها به کمک انسان های تخریب کننده می آیند. در این میان “وال ئی” ربات بیچارۀ قدیمی غژغژ کنانی است که در زمینِ مملوء از زباله تنها مانده است. تنها دلخوشی اش پناهگاهی است که در آن جا نوار های ویدیو های موزیکال (موزیک ویدیوها از فیلم موزیکالی به نام Hello Dolly  محصول سال ۱۹۶۹ میلادی برداشته شده) و اشیایی است که جمع آوری می کند و ناگهان سر کله ی حسی متفاوت از آن چه او تا به آن زمان در زندگی روزمره اش تجربه کرده، پیدا می شود؛ عشق در دنیای ربات ها! از این جهت وال ئی شبیه به انسانی می شود که برای دست یابی به معشوق اش از هر کاری دریغ نمی کند حتی به خطر انداختن حیات ماشینی اش! در مقابل ایو با ظاهر تمیز، آراسته و محصول تکنولوژی نوین، زندگی او را دیگر گونه می کند و به آن شکلی جدید می بخشد. وال ائی برای فرار از زندگی یکنواخت خود به عشق روی می آورد. ایو مقاومت می کند اما سرانجام به عشق وال ئی دل می سپارد و رمانس میان آن دو آغاز می شود.

تانی کال

نت نوشت

insta-tanikal

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *