واکنش منتقدان به فیلم I, Tonya – من تونیا هستم
فیلم I, Tonya یا من تونیا هستم، یکی از جدیدترین آثار بیوگرافی، درام و ورزشی کمپانی نئون (Neon) بوده که به‌دست کریگ گیلسپی ساخته شده است. در فیلم من تونیا هستم، بازیگران و هنرمندان بااستعداد و محبوبی همچون مارگو رابیدر نقش تونیا هاردینگ، مک کنا گریس در نقش کودکی‌های تونیا هاردینگ، سباستین استن در نقش جف گیلولی (همسر سابق تونیا)، آلیسون جانی در نقش لاوونا فی گلدن (مادر تونیا)، جولیان نیکلسون در نقش دیان راولینسون (مربی اسکیت)، کیتلین کارور در نقش نانسی کریگان (رقیب تونیا در اسکیت)، بوجانا نوواکوویچ در نقش دودی تیچمن (مربی دیگر تونیا)، پائول والتر هاوسر در نقش شان اکهارت (بادیگار و دوست جف گیلولی)، بابی کاناوله در نقش یکی از تهیه کنندگان فیلم و دن تریاندیفلو در نقش باب راولینسون و چند تن دیگر حضور داشته و به ایفای نقش پرداخته‌اند.
فیلم من تونیا هستم در تاریخ ۸ سپتامبر (۱۷ شهریور ۱۳۹۶) سال جاری در جشنواره بین‌المللی فیلم تورنتو (Toronto International Film Festival یا TIFF) رونمایی شد و تا به امروز امتیاز ۷۵ را از بین ۳۱ نقد فیلم و سریال که در سایت متاکریتیک قرار گرفته، به دست آورده است. همچنین لازم به ذکر است که این اثر تا به همین لحظه توانسته جایزه‌های خیلی زیادی در بخش‌های و مراسم‌های مختلف را به دست بیاورد و نام خود را در لیست برندگان ثبت کند؛ در میان این مراسم می‌توان به مراسم اهدای جوایز منتقدان آنلاین فیلم نیویورک (New York Film Critics Online یا به اختصار NYFCO) اشاره کرد که تیم این اثر توانست در این مراسم با دست پر و با جوایز سه بخش بهترین بازیگر زن (مارگو رابی)، بهترین بازیگر مکمل زن (آلیسون جانی) و و ۱۰ فیلم برتر سال به خانه بازگردد. با توجه به این امتیاز، می‌توان I, Tonya را فیلم فوق‌العاده خوبی دانست که جمع کثیری از منتقدان و بینندگان آن راضی و خشنود از سینما خارج شده‌اند. همچنین لازم به ذکر است که فیلم I, Tonya برای اکران ایالات متحده در تاریخ ۸ دسامبر ۲۰۱۷ (۱۷ آذر ۱۳۹۶) برنامه‌ریزی شده بود.
نویسندگی فیلمنامه اصلی فیلم من تونیا هستم برعهده استیو راجرز بود. این هنرمند آمریکایی اهل سیاتل واشنگتن که علاوه بر نویسندگی، وظیفه تهیه کنندگی را هم در این پروژه برعهده داشته، از رزومه چندان بلند بالا و آثار آنچنان معروفی برخوردار نیست. از آخرین کارهایی که راجرز در رزومه خود ثبت کرده می‌توان به نویسندگی فیلم Love the Coopers (عاشق کوپرها باش)، فیلم P.S. I Love You (پی‌نوشت: دوستت دارم)، فیلم Kate & Leopold (کیت و لئوپولد) و فیلم Stepmom (نامادری) اشاره کرد. از طرف دیگر کریگ گیلسپی، کارگردان این اثر هم همانند نویسنده تیم خود، رزومه بلند بالا با آثار محبوب و معروفی ندارد؛ از جمله کارهایی که او در طی سال‌های کاری خود توانسته در آنها به عنوان یک کارگردان فعالیت کند، می‌توان به فیلم The Finest Hours (بهترین ساعات)، فیلم Million Dollar Arm (دست چند میلیون دلاری) و فیلم Fright Night (شب وحشت) اشاره کرد. در کنار استیو راجرز، افرادی دیگری همچون تام اکرلی، برایان آنکلس و خود مارگو رابی وظیفه تهیه کنندگی این اثر را برعهده دارند.
از آنجا که سه-چهار ماهی است که از رونمایی فیلم I, Tonya برای منتقدان مطرح سینمایی می‌گذرد، سایت‌های بین‌المللی معتبر و محبوب در زمینه نقد فیلم و سریال، نقد و امتیاز‌های خود را برای این فیلم منتشر کرده‌اند. در ادامه مروری بر نقد فیلم پست از دید سایت‌های معتبر دنیا خواهیم داشت؛ اما پیش از آن می‌توانید خلاصه‌ی رسمی داستان این فیلم را که توسط کمپانی عرضه‌کننده Neon منتشر شده هم بخوانید:
داستان فیلم که یک کمدی سیاه محسوب می‌شود، بر اساس زندگینامه تونیا هاردینگ، اسکیت‌باز معروف آمریکایی در دهه ۹۰ میلادی است. اتفاقات این فیلم که I, Tonya نام دارد، اتفاقات باورنکردنی اما واقعی سال ۱۹۹۴ را پوشش خواهد داد که قرار است روی رسوایی و اتفاقاتی که در مسابقات قهرمانی اسکیت‌سواری کشور آمریکا در شهر دیترویت و المپیک زمستانی در شهر لیلهامر کشور نروژ رخ داد، تمرکز داشته باشد. در طی مسابقات قهرمانی و انتخابی اسکیت‌سواری در کشور آمریکا که در شهر دیترویت برگزار می‌شد، نانسی کریگان که رقیب تونیا بود، پس از پایان تمرین با باتوم پلیس مورد حمله قرار گرفت که پس از تحقیقات پلیس مشخص شد که جف گیلولی، همسر تونیا، این حمله را برنامه‌ریزی کرده است. این اتفاق باعث شد که پای کریگان بشکند و تونیا هاردینگ به المپیک زمستانی سال ۱۹۹۴ اعزام شود. اگرچه هاردینگ اولین زن آمریکایی به شمار می‌آمد که مسابقه سه مرحله‌ای را به اتمام رسانده بود اما میراث و شهرت او همیشه از سمت انجمن ورزشی خود، به عنوان یک رسوایی، لکه ننگین و بردی غیر منصفانه یاد می‌شد.
حال بیایید با هم نگاهی به نقدهای منتشر شده از منتقدان بیندازیم:
رکس رید | نیویورک آبزرور
۱۰۰ از ۱۰۰
این فیلم بسیار زیبا و فوق‌العاده چشمگیر که داستانی کاملا واقعی و نسبتا خنده‌داری هم دارد، با صحنه‌های مختلف خود با عجله زیاد آدرنالین را درون بیننده افزایش می‌دهد، به طوری که تا حدودی احساساتی که در مخاطب وجود دارد توسط این صحنه‌های هیجان‌انگیز شکسته شده و پایمال می‌شود.
آلیسون شومیکر | کانسیکوئنس آو ساوند
۹۱ از ۱۰۰
مارگو رابی در خیلی از آثار به طرز خیلی خوب و شگفت‌انگیزی هنرنمایی کرده است. حتی در آثاری مثل فیلم Suicide Squad (جوخه انتحاری) که اثر آنچنان موفق و محبوبی هم نبود، خیلی دوست داشتنی بازی کرد و یکی از معدود نقاط مثبت آن هم بود. اما به نظر می‌رسد که فیلم I, Tonya اصلا چیز دیگری است؛ رابی در این اثر به معنای واقعی کلمه فوق‌العاده و برجسته ایفای نقش کرده است.
اوون گلیبرمن | ورایتی
۹۰ از ۱۰۰
فیلم I, Tonya به معنای واقعی کلمه یک اثر فوق‌العاده زیبا و انفجاری است. اگرچه فیلمنامه این فیلم به شدت به حقایق و جزئیات اصلی داستان وفادار است و تا انتها آنها را رها نمی‌کند اما خود داستان فیلمنامه هم به نوبه‌ی خود پیچ و خم‌های زیاد و البته روند زیبایی دارد. از طرف دیگر و مهم‌ترین مسئله درباره این اثر، تیم بازیگری آن است که به طرز خیلی دقیق و خوبی انتخاب شده‌اند و این بازیگران به نحوی در نقش خود فرو رفته‌اند و به طریقی زیبا بازی می‌کنند که هیچکس نمی‌تواند حتی تصور کند که شاید بازیگر دیگری بتواند بهتر از آنها روی پرده سینما ظاهر شود.
کریستی لمیر | RogerEbert.com
۸۸ از ۱۰۰
تمام جزئیات مختلف و عناصر متنوعی که در این پروژه وجود دارد دست به دست هم داده و باعث شدند که فیلم I, Tonya تبدیل به یک اثر حیرت‌انگیز شود. این فیلم و داستان زیبایی که دارد نه تنها باعث می‌شود که شما بار دیگر به شخصیت اصلی ماجرا یعنی تونیا هاردینگ فکر کنید، بلکه این حس را در شما به وجود می‌آورد که این کار را با یک همدردی و دلسوزی غیر ارادی انجام دهید.
پیتر تراورس | رولینگ استون
۸۸ از ۱۰۰
فیلم من تونیا هستم به شدت بامزه و خنده‌دار است اما در عین حال درد شدیدی هم در آن وجود دارد که کاملا واقعی است. می‌توان گفت که شما با داستان این اثر آنچنان می‌خندید که کاملا درد نهفته در داستان را درک می‌کنید.
سارا استوارت | نیویورک پست
۸۸ از ۱۰۰
فیلم I, Tonya دارای داستانی با جزئیات غم‌انگیز، خشونت‌بار، بی‌احترامی به شخصیت‌های مختلف داستان با سبک کمدی سیاه و تاریک است.
جوزف فالکون | فیلم استیج
۸۳ از ۱۰۰
به نظر من یکی از دلایل اصلی‌ای که فیلم I, Tonya توانسته به این درجه از موفقیت برسد به خاطر حس ترحم و دلسوزی‌ای است که در بیننده ایجاد می‌کند.
ویلیام بیبیانی | آی جی ان
۷۸ از ۱۰۰
فیلم I, Tonya دارای داستانی واقعی است که روی رسوایی و اتفاقاتی که در مسابقات قهرمانی اسکیت‌سواری برای یک ورزشکار رخ می‌دهد تمرکز دارد؛ اما این تنها دلیل موفقیت آن نیست بلکه مارگو رابی و عملکرد فوق‌العاده زیبای او کمک خیلی زیادی به آن کرده است.
دیوید ادلستاین | مجله نیویورک (ولچر)
۷۰ از ۱۰۰
از هر نظر بخواهید حساب کنید، فیلم I, Tonya یک اثر سراسر غم و اندوه نیست. این فیلم بسیار زیبا یک اثر با سبک کمدی سیاه است که برخی مواقع و در بعضی صحنه‌ها احساسات ناراحت کننده هم به میان می‌آید. به نظر من این سبکی که این اثر دارد تا حدودی آن را به سبک فیلمسازی برادران کوئن نزدیک می‌کند.
پیتر رینر | کریسشن ساینس مانیتور
۶۷ از ۱۰۰
آلیسون جانی درست همانند افراد دیگری که در این کسب و کار حضور دارند می‌داند که چگونه باید کار خود را به درستی و زیبایی انجام دهد. این توانایی و ترفند به او کمک خیلی زیادی کرده و در این فیلم او به عنوان یکی از بهترین بازیگران محسوب می‌شود.
همچنین در پایان و به‌عنوان جمع‌بندی باید گفت که فیلم I, Tonya نمره‌هایی کسب کرده که باعث می‌شوند بتوانیم آن را تجربه‌ای کاملا عالی و تقریبا بی‌نقص بدانیم. به علاوه به نظر می‌رسد که با فیلم خیلی خوبی رو‌به‌رو هستیم که به احتمال زیاد طرفداران فیلم‌های سینمایی و بینندگان این اثر از آن راضی خواهند بود؛ مخصوصا که اکثر منتقدین، بازیگران اصلی این فیلم و نحوه بازی آنها را بسیار ستوده‌اند و از آن راضی بوده‌اند و در نظرشان داستان بسیار زیبا و حس ترحم و دلسوزی که در بیننده ایجاد می‌شود یکی از علل اصلی موفقیت آن است.
