هفت اشتباه رایج محاسباتی بازاریاب های تازه کار

فرایند تجزیه و تحلیل، مسلماً مهمترین عنصر هر کمپین بازاریابی است. شما می توانید هر اندازه که اطلاعات نیاز دارید را جمع آوری کنید اما مادامی که آنها را به شکل موثری تجزیه و تحلیل نکنید، به شما کمکی در رسیدن به آن نتایج نخواهد کرد. در صورتی که به هیچ عنوان آنالیز اطلاعات و داده انجام نمی دهید، شانس آنچنانی برای بهبود برنامه ی بازاریابی خود نخواهید داشت. متاسفانه زمانی که مرحله ی تحلیل اطلاعات فرا می رسد، دام ها و اشتباهات رایجی بوجود می آیند که بازاریابان کم تجربه و جدید را درگیر خود می کند. این دام ها شامل تعصبات و تصمیمات روانشناختی و تصورات غلط است. اگر می خواهید تبدیل به یک بازاریاب موفق و موثر در کار خود شوید، از این ۷ اشتباه رایج اجتناب کنید:

۱.سوال نپرسیدن:

از آنجا که مجموعه داده های مدرن بسیار پیچیده است، جمع آوری معانی خاص از یک صفحه ی گسترده ی اطلاعات و یا گزارش غیر ممکن به نظر می رسد. در عوض تمرکز خود را مدیریت کرده و نیت خود را با پرسیدن سوالات مشخص کنید. برای مثال به جای نگاه کردن به اطلاعات موجود خود برای یافتن این موضوع که “اوضاع وبسایت از نظر بازخورد چگونه است؟”، سوالات متمرکز و هدفمندی مانند ” آیا ما تعداد زیادی بازدید دریافت می کنیم ؟” یا ” آیا استراتژی جدید ایجاد محتوا به خوبی کار می کند؟ ” بپرسید. این سوالات شما را دقیقا به سمت  اهداف اطلاعاتی که شما به آن نیاز دارید هدایت می کند.

۲.تاکید بر یک مجموعه داده:

سیستم های مختلف تجزیه و تحلیل و مکانیزم های ردیابی مزایای مختلفی دارند و اغلب گروه های مختلفی از معیارها را ارائه می کنند. اگر می خواهید یک چشم انداز مناسب و وسیع  داشته باشید، نمیتوانید فقط یک منبع را انتخاب کنید و با آن کار کنید. علاوه بر این، اگر شما فقط با یک مجموعه داده کار کنید، در انواع سوالاتی که می توانید بپرسید دچار محدودیت میشوید. همچنین شما نیازمند جمع آوری داده های کمی و کیفی هستید – زیرا هر دو برای ایجاد یک تصویر و چشم انداز اطلاعاتی جامع لازم هستند.

بازاریاب

۳.تعبیر معنای یک پارامتر اندازه گیری:

معیارها و پارامترهای آنلاین اغلب مبهم هستند، و در صورت قابل فهم و محاسبه بودن نیز تشخیص معنی دقیق آنها امری دشوار است. تا زمانی که یک پارامتر و معیار اندازه گیری برایتان تایید نشده، از با معنا بودن و کارآمدی آن مطمئن نباشید. برای مثال آیا شما تفاوت بین “نرخ بازدید مختصر ” و “نرخ خروج” از وبسایت را می دانید؟ هردوی اینها مشابه اند اما پارامترهای مجزایی محسوب می شوند. بنابراین نتیجه گیری های شما در صورت اشتباه گرفتن این دو معیار دچار اشتباه خواهد شد. همچنین اینکه دست کم گرفتن و یا ارزش بیش از حد قائل شدن برای یک معیار سنجش نیز معمول و رایج است: برای مثال بسیاری از افراد معتقد هستند که تعداد بالای لایک های یک صفحه فیسبوک نشانگر محبوبیت بالای آن صفحه است در صورتی که در واقعیت، در خصوص انتظارات و نظرات مخاطبان و طرفداران برند شما چیزی به شما نمی گوید.

۴.ارتباط گمراه کننده با علیت

این یک اشتباه آسان است زیرا بسیاری از استراتژی های بازاریابی آنلاین می توانند بر یکدیگر تاثیر بگذارند، مثلا ممکن است یک استراتژی شبکه ی اجتماعی را آغاز و افزایش بازدید ها را مشاهده کنید : آیا این مسئله به این معنی خواهد بود که شبکه ی اجتماعی شما رتبه ی  گوگل شما را هم بالا می برد یا خیر؟ دقیقاً اینطور نخواهد بود، رسانه ی اجتماعی فقط نقش غیر مستقیم در بالا بردن رتبه در موتورهای جستجو دارد. ایجاد علیت دشوار است و گاهی اوقات ارتباط دادن نیز به کار می آید اما سعی کنید که این دو را در تحلیل های خود جدا از هم نگه دارید.

۵. غرق شدن در اعداد

برای اکثر تحلیل گران، بازی و تحلیل اعداد امری راحت است. در واقع هدف آنها هستند. اعداد غیر قابل تغییر و ثابت هستند. اما متاسفانه وقتی که شما بیش از حد در گیر آنها بشوید، شما را نسبت به این امر که چه چیزهای دیگری برای کمپین شما اهمیت دارد غافل میکند.

برای مثال این موضوع که ترافیک بازدید شما بالاست خوب است اما کاربران چه نوع برداشت و تجربیاتی از سایت شما دارند؟ شما دنبال کنندگان بیشتری در شبکه های اجتماعی دارید، اما چه مقدار از آنها به شکل فعالی با برند و محصول و یا خدمات شما در تعامل قرار دارند؟

۶.مقایسه سیب ها با پرتقال ها:

با استفاده از سیستم های رهگیری و تکنولوژی مدرن، بیش از هر زمان دیگری، مقایسه ی معیارها و پارامترها در طول دوره های مختلف زمانی، آسانتر شده است. با این وجود هنوز هم برخی از بازاریابان بی تجربه از مقایسه ی سیب ها با پرتقال ها !! در تحلیل های خود استفاده می کنند. برای مثال، یک بازاریاب ممکن است میزان بازدهی ماه گذشته را به تبدیلات موفق این ماه مقایسه کند. این دو با هم در ارتباط هستند اما همچنان کسب یک نتیجه ی معنا دار از این مقایسه و بررسی این دو مقوله در کنار هم امری دشوار تلقی می شود.

۷.عدم کسب نتیجه ی قابل اجرا:

در نهایت این موضوع را در نظر داشته باشید که همه ی نتایج مفید و قابل اجرا نیستند. به جای اینکه فقط اظهار نظرهای عینی درباره وضعیت کمپین خود را بیان کنید، کمی عمیق تر نگاه کنید تا متوجه شوید که چگونه  می توانید از این نتایج استفاده کنید. آیا آنها به شما می گویند که باید چیزی را تغییر دهید؟ آیا آنها راه یک استراتژی موفقیت آمیز را به شما نشان می دهند که شما را نیازمند به تکرار آن و یا شروع به رشد بیشتر می کند؟ هدف نهایی شما باید بیشتر از تحقق دادن باشد: شما نیاز به اقدام عملی دارید.

تانی کال

برگرفته از entrepreneur

مدیرنو

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *