استارتاپی که قصد دارد آن روی «وحشتناک» تبلیغات را تغییر دهد

در یکی از قسمت­های سریال ساینفیلد1، کرامِر2 خود را به جای کارمند شرکت Moviefone جا می­زند، و تماس­گیرنده­های ناشناس را راهنمایی می­کند تا نام فیلم­ها را در صفحه کلیدشان وارد کنند. برای اینکه نمی­تواند حدس بزند که آنان چه نامی را تایپ کرده­اند، ناگهان می­­گوید:« چرا نام فیلمی را که انتخاب کرده­اید به خودم نمی­گویید؟»

این موضوع، در واقع ماهیت مدل کسب و کار Jebbit را شکل می­دهد. این شرکت برندها را در جهت ساخت برنامه­های موبایلی که مشتریان را به پاسخ دادن مستقیم به سؤالاتی در رابطه با چیزی که از یک محصول یا خدمات می­خواهند سوق می­دهد، کمک می­کند. چنین اطلاعاتی مستقیماً از مشتریان جمع آوری می­شود (که به داده­های «شناسایی شده» معروفند)، و در مقایسه با داده­های خریداری شده که از طریق پیگیری رفتار آنلاین مشتریان بدست می­آیند، دقیق­تر است. بنیان­گذاران Jebbit می­گویند، این روش همچنین نگرانی­های امنیتی کاربران را کاهش می­دهد و حس «وحشت» از اینکه فروشندگان بی نام و نشان در فضای مجازی برایشان کمین کرده­اند را از بین می­برد.

بنیانگذاران این شرکت تام کوبرن3 26 ساله، و جاناتان لاکوست4 24 ساله هستند، که Jebbit را در سال 2011، زمانی که در کالج بوستون درس می­خواندند، راه­اندازی کردند. (بنیانگذار سومی هم به نام چِس مکالیس5 وجود داشت که از شرکت جدا شد) کسب و کار آنان، که در حال راه اندازی در خیابان زیبای نیوبِری است، 50 کارمند دارد و انتظار می­رود تا 18 ماه آینده، این عدد دو برابر شود. جدیداً موفق به جذب بیش از 10 میلیون دلار سرمایه شذه، با درآمد بیش از 5 میلیون دلار.

پائول فالزون5، فردی که شرکت Manifest Investment Partnersش، اولین رشد Jebbit را در ماه آگوست سبب شد، می­گوید:« عملکرد Jebbit در تشخیص اینکه چرا مصرف­کننده­ای داده­های آنان را انتخاب می­کند، خوب است. آنان در اینکه شرکتشان می­تواند تصمیمات بازاریابی بسیار بهتری بگیرد باور دارند و مشتریان خود را بسیار خوب می­شناسند، به همین خاطر است که روز به روز در حال پیشرفت هستند.»

فرار از تبلیغات

مانند خیلی از دانشجویان کالج، کوبرن و لاکوست هم وقت بسیاری را صرف گشت و گذار در اینترنت می­کردند؛ که بیشترش به دور زدن تبلیغات می­گذشت. لاکوست می­گوید:« وقتی می­خواستیم Hulu را ببینیم، یکی از آن تبلیغات سی ثانیه­ای قبل از شروع برنامه ظاهر می­شد، و اولین کاری که می­کردیم این بود که یک تب جدید باز می­کردیم و سری به فیسبوک می­زدیم.» کوبرن ایده­ای برای درگیر کردن بیشتر مصرف­کنندگانِ برندها به ذهنش آمد؛ و به همراه لاکوست و مکالیس، این ایده را به رقابت­ طرح کسب و کار B.C فرستادند؛ آنان در این رقابت به مقام اول دست یافتند.

لاکوست می­گوید:« بعد از برنده شدن، قصد داشتیم فوراً به خانه برگردیم و یک کار تابستانی دست و پا کنیم.» اما یکی از داوران رقابت، که از شرکای شرکت Highland Capital Partners بود، به آنان مکانی برای فعالیتشان پیشنهاد داد، و همچنین آنان را به دیگر کارآفرینان و سرمایه گذاران معرفی کرد. در اوایل سال 2013، هر سه­تایشان ترک تحصیل کردند و در Techstars بوستون پذیرفته شدند. آنان هفت نفر را استخدام کردند و هر ده تایشان به خانه­ای در حومه بروکلاین رفتند.

مدل اصلی کسب و کار Jebbit، که با کمک مشتریان اولیه­اش مانند Bose گسترش یافت، سایتی مقصد بود و هدفش دانشجویانی بودند که تمایل داشتند مطلبی را در مورد برندی بخوانند و در قبال دریافت پول، به سوالاتی در مورد آن پاسخ دهند: 25 سنت در قبال هر پاسخ صحیح. لاکوست می­گوید:« تقریباً مثل آن بود که انگار می­خواستیم جانوری لاشخور را شکار کنیم، که در آن دانشجویان در میان اطلاعات پرسه می­زدند.» با این کار، Jebbit موفق به کسب چند صد هزار دلار شد، چند سرمایه­گذار فرشته را به خودش جلب کرد، و اولین سری سرمایه خود را به دست آورد.

اما زمانی که تعداد مشتریان حاضر در سایت پایین بود، انگیزه و علاقه دانشجویان محدود می­شد. بعلاوه، پول دادن به مردم برای اینکه با برندتان خوش­گذارنی کنند، استراتژی بازاریابی مطلوبی نیست. کوبرن و لاکوست به بازبینی روششان پرداختند، به همین خاطر تصمیم گرفتند از نتورک بزرگی که در دوران کالج پرورانده بودند کمک بگیرند، زمانی که هر آخر هفته با مربیان و مشاوران جلسه می­گذاشتند.

دو پیشنهاد کلیدی از سوی نتورک مطرح شد: نرم­افزاری را به شکل مدلی خدماتی درآورید و تمرکزتان را عمدتاً بر موبایل قرار دهید. Jebbit  به مدت دو سال تلاش کرد تا توانست مدل کسب و کارش را رونق بخشد و تکنولوژی آن را کاملاً تغییر دهد. حالا دیگر تأکیدشان بر ارائه تجربه­های تعاملی بود (چیزهایی مانند کوییز و ژورنال­های مد)، که مصرف کنندگان را در جهت به اشتراک گذاشتن هدایت می­کرد، برای مثال جایی که همیشه دوست داشته­اند برای تعطیلات بروند، یا به اشتراک گذاشتن سایز پایشان. Jebbit استدلال می­کند، چنین منبع اطلاعاتی هوشمندی، بسیار ارزشمندتر از داده­های شخص ثالثی است که برندها حاضرند در قبالشان میلیون­ها پرداخت کنند.

در حال حاضر، Jebbit، با حدود هشتاد برند کار می­کند، عمدتاً در حوزه تجارت الکترونیک، حمل و نقل، رسانه و ورزش. مشتریانش شامل eBay ،NBC ، Expedia و چندین تیم NFL و NBA می­شوند. در ماه سپتامبر، همکاری خود را با Snapchat به منظور جمع­آوری داده برای تبلیغ کنندگانش آغاز کرد.

لاکوست می­گوید او و کوبرن در این صنعت بی­تجربه نیستند و خریداران بالقوه زیادی تا به حال به­شان مراجعه کرده­اند و قصد خرید شرکتشان را داشته­اند. لاکوست می­گوید:« فعلاً که فقط می­خواهیم چیزی بسازیم و ببینیم به کجا می­رسد.»

تانی کال

برگرفته از Inc

ایران استارت آپ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *