نقد فیلم Infinite
آنتوان فوکوآ تهیهکننده کارگردان و بازیگر آمریکایی است که از سال ۱۹۹۹ در سینما مشغول بهکار است. از معروفترین کارهای او میتوان به فیلم The Equalizer یا متعادلکننده در سال ۲۰۱۴ اشاره کرد. در فیلم متعادلکننده نقش اصلی بر عهده دنزل واشنگتن بود که مانند همیشه نقشآفرینی کمنقصی از خود بهجای گذاشت. در آن فیلم هم مخاطب بهنوعی با مضمون خیر و شر مواجه است. فیلم متعادلکننده از سایت IMDB از ۳۴۲ هزار رای متوسط نمره ۷/۲ را بهدست آورد . فوکوآ در سال ۲۰۱۵ فیلمی در ژانر درام ورزشی ساخت با عنوان Southpaw که در فارسی به چپدست ترجمه شده است.
در این فیلم جیک جیلنهال نقش اصلی را برعهده داشته و نقشآفرینی قابل ستایشی را انجام داد. فیلم چپدست هم در IMDB از ۲۲۲ هزار رای متوسط نمره ۷/۴ را بهدست آورد. فیلم بی نهایت تازهترین فیلم فوکوآ است که اکران شده است. معروفترین بازیگر این فیلم مارک والبرگ است که نقش اصلی را بر عهده دارد. این فیلم تاکنون از سایت IMDB با ۹۴۰۰ رای متوسط نمره ۵/۳ را بهدست آورده است. این فیلم نبرد میان خیر و شر را به تصویر میکشد. خیری که میخواهد جهان را از نابودی نجات دهد و شری که میخواهد جهان را به نابودی بکشاند.
در ادامه به بررسی این فیلم میپردازیم که داستان آن را لو میدهد
تفاوت اصلی فیلم بی نهایت با بیشتر فیلمهایی که در مورد نبرد بین خیر و شر است گره خوردن داستان فیلم با اعتقادی است که در بعضی از ادیان وجود دارد. فیلم بی نهایت به مسئله تناسخ میپردازد و اینگونه بیان میدارد که نبرد خیر و شر همواره در طول زمان ادامه خواهد داشت. تناسخ یک اصل اساسی در ادیان هند از جمله بودیسم و چینیسم است و به معنای تجدید حیات است. به زبان ساده افرادی که به این اصل اعتقاد دارند، بر این باور هستند که روح یک فرد پس از مرگ، جسم آن فرد را ترک میکند و در جسمی جدید ( جسمی انسانی یا حیوانی) دوباره به حیات خود ادامه میدهد و اینگونه بیان میدارند که روح جاودانه است و تنها جسم، فنا میپذیرد.
آغاز فیلم فضای داستان را، هم از لحاظ فرم و هم از لحظ محتوا بهخوبی ترسیم میکند. تعقیب و گریزهای هیجانانگیز و صحنههای اکشن، نیروی خوبی به فیلم میدهد و از همان ابتدا ژانر فیلم را مشخص میکند. از لحاظ محتوا هم بعد از چند دقیقه مخاطب پیمیبرد با مسئله تناسخ مواجه است و با پیش رفتن ماجرا نبرد خیر و شر هم به داستان اضافه میشود. البته در ابتدای فیلم نریشنی (صدای روی تصویر) وجود دارد که مسئله را توضیح میدهد. البته بهتر بود این نریشن نباشد تا مخاطب کل ماجرا را رفتهرفته خودش کشف کند (سینما اصل مهمی دارد که بیان میکند: نگو، نشان بده).
در دنیای سینما فیلمهای زیادی در مورد نبرد بین خیر و شر ساخته شدهاند که تعداد کمی از آنها ماندگار شده است. نکته جالب اینجا است که اغلب این نوع فیلمها هم از جنس ابر قهرمانی بوده است. در این بخش بد نیست به دو فیلم ماندگار در این زمینه اشاره کرد و سپس بیان کرد که چرا این فیلم، در مقایسه با آنها فیلمی ماندگار به حساب نمیآید.
اولین فیلمی که باید از آن نام برد فیلم The Dark Knight یا شوالیه تاریکی به کارگردانی کریستوفر نولان است. نولان بعد از چند کارگردان، دوباره سعی کرد تا بتمن را از نگاه خود به تصویر بکشد و برای همین سهگانهای را ساخت که اوج آنها قسمت دوم این سهگانه بود. علت موفقت این فیلم در وهله اول نقشآفرینی هیث لجر بود. لجر برای این نقش و نزدیک شدن به شخصیت روانپیش جوکر خود را فدا کرد. او شخصیتی آفرید به نام جوکر و با وجود اینکه قبلا همین شخصیت را جک نیکلسن بزرگ هم بازی کرده بود اما همه اقرار کردند لجر موفقتر بوده است. جوکر شخصیتی ویژه بود که حرفهایی میزد که بد بودند ولی با همین حرفها همه را قانع میکرد. دومین عامل موفقیت این فیلم کارگردانی و فیلمنامه فیلم بود. نولان سبک خاصی در کارگردانی دارد که خاص خودش است و این سبک همواره در جلب رضایت مخاطب موفق بوده است. فیلمنامه فیلم هم بخش قدرتمندی از فیلم بود که همه را غافلگیر میکرد. درنهایت هم محبوبیت شخصیت بتمن که ریشه در تاریخ سینما دارد به ماندگار شدن این فیلم کمک کرد. البته از بازی کریستسن بیل در نقش بتمن هم نباید گذشت.
دومین فیلمی که در این زمینه باید نام برد Spider-Man 2 یا مرد عنکبوتی ۲ بود. در این فیلم توبی مکوایر در نقش مرد عنکبوتی (پیتر پارکر) توانست شخصیتی، محبوب و دوستداشتنی را برای مخاطب خلق کند. همچنین نویسنده فیلم نبرد بین خیر و شر را با داستانی عاشقانه ادغام کرده است تا تاثیر فیلم را بیشتر کند و موفق هم بوده است. عامل دیگر موفقیت این فیلم، خاص بودن مرد عنکبوتی بود. اینکه در فیلمی از ویژگی جانوری نهچندان محبوب استفاده کنی تا دنیا را نجات دهی بسیار جذاب است. همچنین نباید فراموش کرد که کارگردان فیلم هم در خلق صحنههای اکشن و نبردها بسیار خوب عمل کرد و همه اینها دست بهدست هم دادند تا مرد عنکبوتی فیلمی ماندگار شود.
فیلم بی نهایت شاید فیلمی ابر قهرمانی محسوب نشود اما فیلمی است در مورد نبرد بین خیر و شر. در بخش قبل دو فیلم ماندگار در این زمینه و عوامل موثر در ماندگاری آنها را نام بردیم. حالا باید به این سؤال جواب داد که چرا فیلم بی نهایت فیلمی عادی است و ماندگار نخواهد شد. علت اول، داستان فیلم است که قابل حدس است و هیچ بخشی از آن مخاطب را شگفت زده نمیکند. نکته دوم شخصیتپردازیهای فیلم است. هیچکدام از شخصیتها کاری انجام نمیدهد یا حرفی نمیزند که مخاطب را به وجد بیاورد. تنها نکتهای که مخاطب را به دیدن ادامه فیلم ترغیب میکند صحنهها اکشن و تعقیب و گریزهای فیلم است.همچنین داستان فیلم هم بسیار ساده است و هیچ گره سختی در فیلم وجود ندارد که مخاطب برای گشوده شدن آن لحظهشماری کند.
در این فیلم هم مانند بسیاری از فیلمهایی که در مورد نبرد بین خیر و شر است سعی شده در نقش اصلی از بازیگری سرشناس استفاده شود. مارک والبرگ گزینه مناسبی برای این نقش بود. بدن ورزیده والبرگ ، صورت جاافتاده و پرسشگر او و لحن آرام و متینش به خلق شخصیت قهرمان فیلم کمک بسیاری کرده است. همچنین از طرف دیگر چیویتل اجیوفور که همه او را با فیلم ۱۲ سال بردگی میشناسند درنقش بدمن فیلم با لحنی خشن و حرکات و میمیک موذیانه به خوبی توانسته شخصیتی شرور را خلق کند. صحنههای اکشن و بازیهای فیلم این اثر را برای یکبار دیدن ارزشمند میکند. فیلم بی نهایت شاید فیلم درخشانی نباشد ولی دیدنش خالی از لطف نیست.