اشتباهات بزرگ، شکست کارآفرینان بزرگ

به دنبال راه اندازی کسب و کاری بزرگ هستید یا می خواهید با قدم‌های کوچک شروع کنید؛ در هر صورت مسیر سختی در پیش دارید. برای رسیدن به موفقیت در کارهایتان باید اشتباه کنید و از آن‌ها عبرت بگیرید.

خیلی از افراد با راه اندازی استارتاپ خود به دنبال بهترین مسیر هستند، یعنی می خواهند در زمانی کوتاه به تصمیمات درست برسند و در مسیر دست یابی به اهدافشان قرار گیرند. اغلب آن‌ها در حین انجام کار دچار شک و تردید هستند، اما بیشتر آن‌ها فکر می کنند مسیری که در پیش گرفته‌اند، بهترین مسیر است، چرا که نمی‌توانند افق بلندمدتی داشته باشند.

واقعیت این است تمام کارآفرینان دچار اشتباهات زیادی می شوند؛ برخی از این اشتباهات به سرمایه‌ی آن‌ها آسیب می رساند و برخی دیگر اثرات کمتری دارد؛ اما اشتباهات بزرگ را چه باید کرد؟ این اشتباهات غیرقابل چشم پوشی هستند و شاید هیچ وقت نتوان جبرانشان کرد.

گاهی خود را به خاطر کارهایی که انجام نداده‌ایم، سرزنش می‌کنیم، این اشتباه بزرگی است. دست نیافتن به موفقیت در کسب و کار ممکن است به دلیل انجام دادن برخی کارها باشد.

در همین راستا، از 12 کارآفرین تقاضا کردیم درباره بزرگ‌ترین اشتباهاتشان و درس‌هایی که از این اشتباهات گرفته‌اند صحبت کنند و بگویند چرا دیگر مرتکب آن اشتباهات نشده‌اند.

من می‌خواستم تمام کارها را خودم انجام دهم

بزرگ‌ترین اشتباهی که مرتکب شدم، این بود که فکر می کردم تمام کارها را باید خودم انجام دهم. به جای این که با افراد جدیدی ملاقات کنم، ایده‌هایم را با آن‌ها در میان بگذارم و فرصت‌های جدیدی به دست آورم، به‌تنهایی کار می کردم و در نهایت نتوانستم به نتیجه‌ی مطلوب برسم.

اگر در کسب و کار خود با افراد بیشتری آشنا شوید، به احتمال بیشتر می توانید به فرصت‌ها و ارتباطاتی دست یابید که سبب موفقیت شما می شود. در حال حاضر از روش‌های مختلف با افراد بیشتری ملاقات می کنم، از وبلاگ نویس ها و روزنامه نگاران تا تاجران و کارآفرینان . وقتی ارتباطات خود را گسترش دهید، بهتر می توانید کسب و کار جدیدی شروع کنید.

به جای حل مشکل یا مشورت با متخصص، کار را به حال خود رها می کردیم

یکی از بزرگ‌ترین اشتباهاتی که در مسیر کارآفرینی مرتکب شدم، زمانی بود که در بیست و چند سالگی اولین استارتاپم را راه اندازی کردم. این کسب و کار نوعی کارگزار ایجاد وب سایت و ارائه‌ی راه حل‌های تبلیغات الکترونیکی بود. من چیز زیادی درباره‌ی وب سایت‌ها نمی دانستم، اما ایده‌های خوبی برای فروش داشتم.

ما در مدت زمان بسیار کوتاه بیش از 200 مشتری پیدا کردیم، اما به پیشرفت خوبی در مدیریت پروژه دست نیافتیم. قیمت ما بسیار پایین بود و وعده و وعیدهای زیادی می‌دادیم. اشتباه بزرگ ما این بود که کسب و کار خود را رها کردیم و آن را با قیمت بسیار پایینی به کارگزار بزرگ‌تری فروختیم.

ما مشتری‌های زیادی داشتیم و توانستیم در فرآیند فروش به موفقیت برسیم. اکنون خود را سرزنش می کنم که چرا این‌قدر زود جا زدم، شاید همکاری با نفر سومی که در وب سایت‌ها تجربه داشت، می توانست سبب موفقیت استارتاپ ما شود. از همان زمان متوجه شدم برای موفقیت یک کسب و کار به زمان زیادی نیاز است و همیشه نباید از صفر شروع کرد. این تجربه‌ی ارزشمندی بود که در راه اندازی اولین استارتاپم به آن دست یافتم.

من به همکارانم فشار نمی آورم که بیشتر کار کنند

 یکی از اشتباهات بزرگ من در کسب و کارم این بود که ارزیابی لازم را انجام نمی دادم. من عملکرد همکاران قبلی‌ام را بررسی نمی کردم و این باعث بروز مشکلات جدی می شد.

این مشکل معمولاً وقتی اتفاق می افتد که همکاران بازاریابی ارزش زیادی برای کار شما قائل نیستند. بازاریاب‌ها فکر می کنند کارشان وقتی شروع می شود که چند ماه از سرمایه گذاری‌شان گذشته باشد و بعد از آن وارد عرصه می شوند تا کار را تمام کنند.

من 14 ماه از زندگی خود را بدین صورت از دست دادم؛ اما حالا موفق شدم شریک خوبی برای بازاریابی پیدا کنم.

من برای تأمین هزینه‌ها روی مشتری‌ها حساب می کردم

اشتباه بزرگ من این بود که برای تأمین هزینه‌ها تنها به دنبال مشتری‌ها بودم و نمی خواستم رابطه‌ای قوی بسازم. این کار در مرحله‌ی اول پول خوبی برای شما به ارمغان می آورد، اما ناراحتی‌ها و دلخوری‌های زیادی ایجاد می کند. علاوه بر آن، پول نمی تواند انرژی از دست رفته‌تان را جبران کند و تجربه‌ی خوب یا کسب‌وکارهای بیشتری برایتان فراهم کند.

من درک نمی کردم کسب و کار ایجاد کرده‌ام

بزرگ‌ترین اشتباه من این بود که متوجه نبودم کسب و کاری جدید شروع کرده‌ام. وقتی برای اولین بار کسب و کار وبلاگی خود را راه اندازی کردم، تنها برایم سرگرمی بود و خیلی آن را جدی نمی گرفتم. در این زمان با وب سایت‌های خوبی کار نکردم و اشتباهاتی در طراحی داشتم. این وضعیت سبب شد تا مجبور شوم دوباره کارم را از ابتدا شروع کنم، زیرا خیلی افراد، مرا در ابتدای کار جدی نمی گرفتند.

کارم را بدون استراتژی مشخص شروع کردم

بزرگ‌ترین اشتباه من این بود که روی استراتژی خود تمرکز نکرده بودم و در نتیجه با اتفاقاتی مواجه شدم که هر روز برایم رخ می داد. اگر استراتژی مشخص و روشنی داشتم و آن را در اولویت خود قرار می دادم، تعیین فعالیت‌هایی که در گام‌های بعد باید انجام می‌دادم، بسیار ساده‌تر می شد؛ اما من تنها به دنبال این بودم که کار را انجام دهم.

مسئله مهم این است مسیر خود را درک کنید، بدانید چطور تصمیم گیری کنید و روی چیزی تمرکز کنید که اهمیت بیشتری برای گام بعدی دارد. در حال حاضر به این نتیجه رسیده‌ام که در ابتدای هر هفته زمانی را به تحلیل استراتژی‌های هفتگی و ماهانه کسب و کارم اختصاص دهم.

نتوانستم اتحاد مناسبی ایجاد کنم

اشتباه بزرگ من این بود در زمان راه اندازی شرکت نتوانستم اتحاد خوبی ایجاد کنم. راه اندازی کسب و کاری یک نفره در ابتدا ارزان‌تر و ساده‌تر بود، اما دو سال بعد وقتی ساختار شرکت را تغییر دادم، زمان و پول بیشتری صرف این کار کردم.

برای مدیریت مالی، به فرد نامناسبی اعتماد کردم

من 18 کسب و کار راه اندازی کردم، دچار اشتباهات بسیار زیادی شدم و درس‌های زیادی هم گرفتم. بزرگ‌ترین اشتباه من این بود، به فردی اعتماد کردم که وظیفه‌ی حسابداری و مدیریت پرداخت‌هایم را به عهده داشت. او بیش از 8000 دلار از پول‌هایم را دزدید. من به این نتیجه رسیدم بدون شناخت و اطلاع از پیشینه‌ی افراد به آن‌ها اعتماد نکنم.

برای جهش، بیش از حد صبر کردم

بزرگ‌ترین اشتباه من این بود برای جهش به عرصه‌ی کارآفرینی، بیش از حد صبر کردم. من می‌خواستم قبل از شروع کار، همه چیز در بهترین وضعیت باشد؛ اما حقیقت این است، بهتر است اولین قدم را بردارید و در طول مسیر تجربه به دست آورید. در این صورت می توانید با توجه به چیزهایی که یاد گرفته‌اید و بازخوردهایی که داشته‌اید، به کارتان سر و سامان دهید.

نباید کارم را به سرعت رها می کردم

بزرگ‌ترین اشتباه من در کسب و کارم این بود خیلی سریع کار را رها می‌کردم. در بیشتر مواقع ایده‌های خوبی داشتم، چند ماه روی آن کار می کردم، اما وقتی به نتایج خوبی نمی‌رسیدم، آن را رها می‌کردم. پس به این نتیجه رسیدم، اگر واقعاً چیزی را باور دارید، با سماجت آن را دنبال کنید.

برای توسعه‌ی کارم عجله کردم و 20 هزار دلار از دست دادم

اشتباه من در راه اندازی کسب و کارم این بود که بیش از 20 هزار دلار برایم هزینه در بر داشت. من تلاش کردم به سرعت افرادی را استخدام کنم و کارم را توسعه دهم. در اوایل سال 2015 از طریق تبلیغات فیس بوکی، به فروش تی شرت مشغول بودم. در این راستا چند کمپین موفق تشکیل دادم و فکر می کردم اگر تیم خوبی استخدام کنم، می توانم به سرعت کارم را گسترش دهم و به درآمد خوبی برسم.

به همین خاطر تیم کاملی از جمله مدیر پروژه، مدیر تبلیغات فیس بوکی، تحلیلگر و طراح گرافیک تشکیل دادم؛ اما کارها آن‌طوری که تصور می کردم، جلو نرفت. من مهارت لازم برای ارائه‌ی آموزش‌های مناسب به تیمم را نداشتم و زمان زیادی صرف کاری کردم که در آن موفق نشدم. من به قدری متحمل ضرر و زیان شدم که هر ماه در حدود 2 تا 3 هزار دلار از دست می دادم، به همین خاطر تصمیم گرفتم کارم را تعطیل کنم. اکنون به اشتباه خود پی برده‌ام و اگر باز هم بخواهم به سراغ این کار بروم، در ابتدا یک نفر را استخدام می کنم و بعد از این که کار یاد گرفت، نفر دومی را استخدام خواهم کرد.

اعضای خوبی برای تیمم استخدام نکردم

اشتباه بزرگ من این بود که برای تیمم، روی اعضای مناسبی سرمایه گذاری نکردم. در ابتدا، پولم را صرف محصولات و خدمات ارزان‌تر می کردم و نتایج خوبی هم به دست نیامد؛ اما در نهایت به این نتیجه رسیدم: کاری که خودتان در آن بهتر هستید را انجام دهید و بقیه را به دیگران واگذار کنید.” در این راستا اقدام به استخدام افرادی کردم که در زمینه‌های مختلف کسب و کار بهتر از من عمل می کردند. این همان تغییری بود که سبب تحول در کارم شد.

در پایان …

برخی اشتباهات، بسیار بزرگ هستند و باعث می شوند هزینه‌ی زیادی به شما تحمیل شود، به طوری که فکر می کنید دیگر امکان جبران اشتباهات وجود ندارد؛ اما هم در زندگی و هم در کسب و کار، فراز و نشیب‌های زیادی وجود دارد. نباید بعد از شکست، اشتیاق خود را برای ادامه‌ی مسیر از دست بدهید.

باید بدانید اشتباه کردن بزرگ‌ترین مشکل شما نیست، بلکه باید تلاش کنید تا دیگر خود را سرزنش نکنید و بدون توجه به دوران سخت گذشته کار را ادامه دهید.

تانی کال

برگرفته از thenextweb

یوکن

برچسب‌ها
insta-tanikal

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *