از زمانی که صنعت بازی کلید خورد و محبوبیت این هنر در کل دنیا فراگیر شد، هزاران هزار نفر در آن شروع به کار کردند. این صنعت به قدری گسترش پیدا کرد که در آن از نویسندگان و طراحان گرفته تا موسیقی دانان و هزاران مهندس در انواع و اقسام زمینه‌ها، در ساخت بازی با هم همکاری می‌کنند تا یک اثر به سرانجام برسد. در صنعت بازیسازی، نقش یک فرد کلیدی آن قدر مهم است که می‌تواند حتی موفقیت یک بازی را تا حدود زیادی تضمین کند. اما مهم‌تر از آن فرد کلیدی، اشخاصی هستند که باعث شدند صنعت بازی امروزه به جایگاهی عظیم برسد و روز به روز خود را به صنعت عظیم سینما نزدیک و نزدیک‌تر کند. این اشخاص که تعداد بی‌شماری هستند، باعث شدند تا صنعت بازی امروزه به چنین جایگاهی دست پیدا کند. نه تنها این صنعت، بلکه برخی از آن‌ها باعث شدند تا اثری که امروزه مشغول به انجام آن‌ها هستید، به چنین جایگاه و پیشرفتی دست پیدا کنند. اشخاصی که با داستان‌سرایی خود به بازی‌های ویدیویی جان دادند، افرادی که با دانش خود مرز‌های تکنولوژی را در این صنعت جا به جا کردند، اشخاصی که با ایده‌های ناب خود سبک‌های مختلف را معرفی کردند و حتی افرادی که بر اساس سلیقه خود، بر اساس آن چه که عاشقش بودند، اثری ساختند که هنوز که هنوزه صنعت بازی سپاس‌گزار کاری است که آن‌ها برای بازی‌های ویدیویی انجام داده‌اند.

ما در این لیست سعی کرده‌ایم تا برخی از مهم‌ترین اشخاصی را که تاثیر بسزایی در این صنعت داشته‌اند معرفی کنیم تا شمایی که عاشق دنیای بازی‌ها هستید، یک آشنایی کوچک با آن‌ها داشته باشید. این لیست شامل سازندگان، طراحان، خالقان، ناشرین و حتی مخترعینی می‌شود که نقش مهمی در صنعت بازی‌‌های ویدیویی ایفا کرده‌اند. در تهیه این لیست هیچ رتبه بندی یا بزرگی و کوچکی شخص اهمیت ندارد، چرا که تمامی آن‌ها به نوعی تاثیر بسیار مثبتی در این صنعت گذاشته‌اند.

kim swift

  • کیم سویفت

  • خالق آثاری چون Portal، یکی از برجسته‌ترین آثار معمایی تاریخ

شاید اسم کیم سویفت را حتی یک بار هم نشنیده باشید، اما باور کنید تاثیری که او در صنعت بازی گذاشت انکار ناپذیر است. کیم سوییفت که در دانشگاه DigPen تحصیل می‌کرد، به همراه گروهی از همراهان فارغ‌التحصیلش یک بازی پازل به نام Narbacular Drop طراحی و توسعه دادند و سپس نتیجه کار خود را به کمپانی صاحب نام ولو ارایه دادند. این پروژه مورد تحسین شخص گیب نویل، بنیان‌گذار بزرگ کمپانی ولو قرار گرفت و او تیم آن‌ها را در این شرکت استخدام کرد. نتیجه استخدام او و تیم همراهش در نهایت به اثری به نام بازی Portal ختم شد؛ یکی از بزرگ‌ترین و مهم‌ترین بازی‌های پازل اول شخص صنعت بازی! این بازی به قدری مهم و تاثیرگذار بود که توانست در سال عرضه‌اش جایزه بهترین طراحی، خلاقیت و بازی سال را دریافت کند. کیم سویفت در کنار بازی پورتال، روی پروژه‌های بزرگ دیگری مانندLeft 4 dead و Left 4 Dead 2 همکاری داشته است. هرچند او دیگر در کمپانی ولو مشغول به کار نیست و حالا در استودیو Amazon Games روی پروژه بعدی خود کار می‌کند، اما ساخت بازی Portall و تحول بازی‌های پازل اول شخص باعث شد تا کیم سوییف در این لیست حضور داشته باشد.

 

hideki kamiya

  • هیدکی کامیا 

  • خالق آثاری چون Devil May Cry، شخصی که بلد نیست بازی‌های بد بسازد

اگر نسخه‌های Resident Evil را در سال‌های دوری که در اوج قرار داشت بازی کرده باشید، اگر بازی‌هایی چون Devil May Cry،Viewtiful Joe ،Okami و Bayonetta را تجربه کرده باشید و از آن‌ها نهایت لذت را برده باشید، مطمئنا هیدکی کامیا نه تنها در صنعت بازیسازی، بلکه برای خود شما نیز شخصی بسیار مهم و قابل احترام خواهد بود. در سال ۱۹۹۴، کامیا به کمپانی کپکام پیوست و به عنوان نقشه‌کش سیستم‌های بازی Resident Evill مشغول به کار شد. او به قدری استعداد بالایی از خود نشان داد که کپکام به او اعتماد کرد و کارگردانی نسخه دوم بازی Resident Evil را به او سپرد. او توانست این سری را با Resident Evil 2 به اوج برساند و سپس کار خلق بازی تحسین شده Devil May Cry را آغاز کرد که با تاثیرش در بازی‌های هک اند اسلش، موفقیت‌های او را تکرار کرد. در نهایت خلق بازی‌هایی چون Viewtiful Joe، اثر تحسین شده Okami و بازی پرطرفدار Bayonetta از جمله آثار قابل ذکر او در کارنامه کاری‌اش هستند که باعث می‌شوند هیدکی کامیا به یکی از مهم‌ترین اشخاص صنعت بازی تبدیل شود. هرچند جدیدترین بازی او به نام Scalebound که قرار بود بلندپروازانه‌ترین اثری باشد که او خلق می‌کند کنسل شد، اما خوشبختانه او دست از سر صنعت بازی بر‌نخواهد داشت و به بازیسازی ادامه خواهد داد.

 

fumito ueda

  • فومیتو اوئدا 

  • خالق آثاری چون Shadow of the Colossus، شخصی که هنر را با بازی‌های ویدیویی ادغام کرد

سطحی از واقعیت وجود داره که تنها از طریق رویاپردازی به اونا خواهید رسید

فومیتو اوئدا شاید از سال ۲۰۰۱ تا ۲۰۱۶ تنها سه بازی خلق کرده باشد، اما دو بازی ابتدایی او که جزو شاهکارهای صنعت بازی به شمار می‌روند، تاثیر بسیار زیاد و مثبتی روی بازی‌های اکشن زمان خود گذاشتند. او که در ابتدا به عنوان یک دانشجوی هنر مشغول به تحصیل بود، دنیای بازی‌های ویدیویی را جذاب دید و سعی کرد با دید هنری خود وارد این صنعت شود. او به عنوان یک انیماتور در استودیو WARP روی بازی‌هایی چون Enemy Zero برای کنسول سگا ساترون کار کرد و در نهایت در سال ‍۱‍۹۹۷ به عنوان یک سازنده فرست‌پارتی به کمپانی سرگرمی‌های سونی پیوست. اولین پروژه او، اثری موفق به نام ICO بود که چه تحسین متنقدان، چه تحسین سونی و چه تحسین بازیکنان را در پی داشت و این موفقیت باعث شد تا او به همراه تیم کوچکش که به Team Ico شهرت پیدا کردند، روی پروژه‌ای به نام NICO که بعد‌ها به نام Shadow of the Colossus تغییر نام یافت مشغول شوند. این اثر تبدیل به شاهکاری جاودانه در صنعت بازی شد و سپس او همراه با تیمش به سکوتی دو ساله فرو رفت. سال ۲۰۰۷۷ بود که اعلام شد اوئدا به همراه تیمش مشغول ساخت بازی جدیدی برای کنسول پلی‌استیشن 3 هستند. اما مشکلات بسیار زیادی که در طول ساخت این بازی وجود داشت باعث شد تا او در سال ۲۰۱۱ سونی را ترک کند، اما به شرطی که کار ساخت The Last Guardian را به اتمام برسد. بعد از سال‌ها انتظار و رنجش در طول ساخت، این بازی در سال ۲۰۱۶ عرضه و کار او با سونی تمام شد. او در مصاحبه‌ خود اعلام کرده بود که دوست دارد یک بازی تیراندازی اول‌شخص بسازد.

 

jason jones

  • جیسون جونز 

  • خالق آثاری چون Halo، فردی که دنیای بازی‌های شوتر اول‌شخص را متحول کرد

اگر مشغول انجام بازی‌‌های اول شخص تیراندازی روی کنسول خود هستید، اگر عاشق بازی‌های اول شخص تیراندازی روی کنسول‌‌ها هستید، یا حتی اگر بهترین و محبوب‌ترین بازی‌های شما روی کنسول‌تان یک بازی اول شخص است، بدون هیچ شکی آن را مدیون جیسون جونز هستید. در سال ۱۹۹۱ بود که او همراه با الکس سروپیان استودیو بانجی را تاسیس کرد و با عرضه چند بازی موفق روز به روز این استودیو رشد کرد. حدود سال ۲۰۰۰۰ بود که آن‌ها با یک نمایش از یک بازی تیراندازی در کنفرانس اپل، از بازی بزرگ خود رونمایی کردند. اما این مایکروسافت بود که با جلب شدن نظرش نسبت به بزرگی پروژه این استودی، بانجی را خریداری کرد تا بازی آن‌ها برای کنسول تازه‌ نفس مایکروسافت عرضه شود. زمانی که هیچکس انتظار نداشت بتوان روی یک کنسول یک بازی تیراندازی اول‌شخص ناب را تجربه کرد، استودیو بانجی با بازی Halo نشان داد که می‌توان با کنترلرهای کنسول‌های خانگی نیز به شدت از این سبک بازی‌ها لذت برد.

david cage

  • دیوید کیج 

  • خالق آثاری چون Heavy Rain، فردی که احساسات را درون یک بازی ویدیویی گنجاند

همیشه احساس می‌کنم «Game Over» بیشتر از اینکه برای بازیکنان یک واژه شکست باشه، برای سازندگان بازی معنا و اهمیت بیشتری داره

خیلی‌ها هستند که به نظر آن‌ها بازی‌های دیوید کیج از مشکلات گیم‌پلی یا هر چیزی مرتبط با آن رنج می‌برد و علاقه چندانی به آثار او ندارند. اما خیلی‌های دیگر نیز هستند که فقط بخاطر داستان، روایت و ایده‌های بکری که در کارهای دیوید کیج وجود دارد به سراغ او می‌روند. مهم نیست که آثار او بیشتر به کارهای هنری و سینمایی تمایل دارند تا بازی‌های ویدیویی، مهم این است که دیوید کیج توانسته در سه بازی خود که چهارمی آن نیز در راه است، مرز میان بازی و سینما را به شکل عجیبی محو کند. البته در سال ۱۹۹۹ او اولین بازی خود به نام Omikron: The Nomad Souls را کارگردانی کرد، اما دیوید کیج زمانی به شهرت رسید که بازی بی‌نظیر Fahrenheit را خلق کرد. سال ۲۰۱۰ نیز او بازی Heavy Rain را عرضه کرد، اثری که چه از نظر گرافیک فنی و بصری و چه از نظر داستان سرایی، در زمان خود جزو بهترین‌ها حساب می‌شد. موفقیت‌های دیوید کیج در زمینه خلق بازی‌هایی با حال و هوای سینمایی و داستان‌هایی منحصر به فرد با بازی Beyond: Two Souls ادامه پیدا کرد. هر چند این بازی در حد Heavy Rainn تاثیرگذار نبود، اما در سبک خود همچنان جزو بهترین‌ها بود. جدیدترین اثر David Cage یعنی بازی Detroit: Become Human برای کنسول پلی‌استیشن 44 در دست ساخت است.

 

shinji mikami

  • شینجی میکامی 

  • خالق آثاری چون Resident Evil، مردی که معنای ترس را به خوبی درک کرد

شینجی میکامی، پدر سبک ترسناک مدرن بازی‌‌های ویدیویی؛ همین برای حضور او این لیست کافی است. بسیاری از بازی‌های ترسناک تاریخ و بسیاری از مایی که عاشق بازی‌های ترسناک هستیم، برای همیشه مدیون شینجی میکامی خواهیم بود. او از جمله افرادی است که با خلق یک بازی، تحول عظیمی در سبک ترسناک به وجود آورد و هر بار، با هر قسمت جدیدی از اثری که عرضه می‌کرد، تحول، پیشرفت و شگفتی را به همراه داشت. سال ۱۹۹۳ بود که میکامی پس از تجربه ساخت اثری به نام Groof Troop به سراغ ساخت یک بازی ماجراجویی با زمینه ترس و وحشت برای کنسول پلی‌استیشن رفت. این اثر Resident Evil نام داشت؛ اثری که با ورود خود تمامی بازی‌های هم سبک خود را تحت تاثیر قرار داد. علاوه بر خلق این مجموعه، میکامی کارگردانی اولین قسمت بازی عالی Dino Crisis را نیز بر عهده داشت. اما اوج کارنامه کاری میکامی زمانی بود که او بعد از گذشت دو نسخه، کارگردانی قسمت چهارم بازی Resident Evill را به شخصه بر عهده گرفت تا باز هم چه بازی‌های ترسناک و دلهره‌آور، بلکه بسیاری از دیگر بازی‌هایی را که امروزه شاهدش هستیم متحول کند. Resident Evil 4 اولین اثر سوم شخصی بود که این سبک را که به اصطلاح «دوربین پشت شانه» خوانده می‌شد، به محبوبیت رساند و امروزه تمامی بازی‌های سوم شخص را مدیون شینجی میکامی و بازی بی‌نظیر او هستیم که در سال ۲۰۰۵ به عنوان برترین اثر سال نیز شناخته شد. آثاری چون God Hand ،Vanquish The Evil Within از دیگر کارهای شینجی میکامی، پدر سبک ترس دنیای بازی‌ها هستند.

mark

  • مارک زاکربرگ 

  • کمک در جهت رشد بازی‌های کژوال

افراد موفق همیشه دو چیز روی لب‌هایشان دارند:
سکوت و لبخند

قرار نیست تمامی افراد این لیست به طور مستقیم بر روی صنعت بازی یا یک مجموعه دخیل بوده باشند. برخی‌ها نیز به طور کاملا غیر مستقیم سمت و سویی جدید را در این صنعت به وجود آورده‌اند یا حداقل این مسیر جدید را هموارتر از گذشته کرده‌اند. رهبر و مالک یکی از بزرگ‌ترین شبکه‌های اجتماعی دنیا، مارک زاکربرگ، از جمله افرادی است که تاثیر غیر مستقیمی در دنیای بازی‌ها گذاشته است. زاکربرگ از جمله افرادی بود که توانست بازی‌های کژوال و ساده، مخصوصا بازی‌های موبایل را رو به جلو هدایت کند. اما از آن مهم‌تر، او با مالکیت Oculus و تزریق سرمایه‌های چند میلیون دلاری، توانست فاز جدیدی از تکنولوژی را وارد صنعت بازی کند. نمی‌دانیم هدست‌های واقعیت مجازی همانند تکنولوژی‌های پر سر و صدایی که خیلی زود خاموش شدند، مانند کینکت، مانند موو، زود از یاد‌ها خواهند رفت یا خیر، اما رشد هدست‌های واقعیت مجازی و در نقطه مقابل، رشد هدست‌های واقعیت افزوده از جمله تکنولوژی‌هایی هستند که روز به روز به پیشرفت بازی و گسترش تجربه گیمینگ کمک شایانی کرده‌اند.

 

sam lake

  • سم لیک 

  • مغز متفکر پشت آثاری چون Max Payne و Alan Wake

همیشه برای تصور و شکل‌دهی به یک ایده جدید، نیاز به کمی چاشنی دیوانگی دارید تا راه‌های مختلف ریسک کردن برای‌تان نمایان شوند

برای تمامی بازی‌های اکشن امروزی و برای بازی‌هایی که امروزه حتی یک داستان‌سرایی‌هایی مختصر اما جذاب دارند باید قدر دان سم لیکباشیم. خیلی از گیمر‌های قدیمی چهره سم لیک را با بازی Max Paynee، این کاراکتر جاودانه، این اثر خارق‌العاده اکشن سال‌های دور صنعت بازی می‌شناسند. اثری که در تمامی زمینه‌ها عالی عمل کرد و ایده‌های خاص خود را در سبک اکشن داشت. سال ۱۹۹۶ بود که استودیو رمدی با مجذوب شدن موفقیت‌های بی‌چون و چرای بازی Tomb Raider سعی داشت تا یک اثر سوم شخص اکشن، اما با حال و هوای خاص خود بسازد. با نویسندگی سم لیک و بودجه کمی که در اختیار داشتند، آن‌ها مجبور شدند تا از جذاب‌ترین چهره استودیو، برای خلق کاراکتر بازی‌شان استفاده کنند و او کسی نبود جز خود سم لیک. سال ۲۰۰۱ و با انتشار این بازی، استودیو رمدی توانست یکی از برترین بازی‌های اکشن تاریخ صنعت بازی را خلق کند و سم لیک به عنوان یک نویسنده عالی کار خود را با Max Payne 2 ادامه داد. زمانی کار او درخشان‌تر شد که ما بازی Alan Wake را تجربه کردیم. اثری که شاید در زمینه تجاری موفق عمل نکرد، اما توانست یک اثر فوق‌العاده عالی و منحصر به فرد را ارایه دهد. خلاقیت او پایان نداشت و توانست با بازی Quantum Break مرز سینما و بازی‌ها را از بین ببرد. مشخص نیست برنامه او برای آینده چه چیز خواهد بود، اما این را خوب می‌دانیم که او با Alan Wake و Max Paynee عالی و ماندگار شد.

 

steve feak

  • استیو فیک 

  • ماد سازی که مشهور شد

برخی‌ از افراد هستند که یک سبک جدید را در دنیای بازی‌ها اختراع می‌کنند، اما تعداد کمتری از افراد نیز هستند که نه تنها یک اتفاق بزرگ را در دنیای بازی‌ها خلق می‌کنند، بلکه محبوب‌ترین سبک بازی‌های دنیا را نیز به وجود آورده‌اند، سبکی که میلیون‌ها نفر را درگیر خود کرده‌ است و هر سال میلیون‌ها دلار جایزه و مسابقات متعدد برای آن برگزار می‌شود. استیو فریک، ملقب به Guinsoo یکی از این افراد است که تاثیر بسیار زیادی در دنیای بازی‌ها داشته است. او که ابتدا برای بازی‌های مختلف ماد‌های متنوعی خلق می‌کرد، زمانی به شهرت رسید که در دوران تحصیلی خود برای بازی Warcraft III: The Frozen Throne یک ماد شخصی‌سازی شده به نام DotA: Allstars را خلق کرد. این ماد به قدری محبوب شد که ۱۰ میلیون گیمر را جذب خود کرد و به همین منظور، استودیو ریوت او را جذب خود کرد. بعد از پیوستن به این استودیو، او کمک شایانی برای خلق اثری کرد که امروزه ۱۰۰ میلیون کاربر در ماه دارد؛ League of Legends.

 

Sefton Hill

  • سفتون هیل 

  • شخصی که روی بتمن را سفید کرد

سفتون هیل با تاسیس استودیو مشهور راک‌استدی و کارگردانی سری آرکام بازی‌های بتمن، به تمامی سازندگان بازی‌هایی که از روی فیلم‌‌ها و کامیک‌ها اثری را خلق می‌کنند نشان داد که چگونه باید این سرگرمی‌ها را در قالب یک بازی ویدیویی جای داد. شاید بتوان گفت ۹۰۰ درصد آثاری که از روی فیلم‌ها ساخته می‌شوند، یا حتی برعکس، فیلم‌هایی که از روی بازی‌ها ساخته می‌شوند، آن قدر ناامید کننده و ضعیف هستند که حتی ممکن است خاطرات خوشمان را نیز نابود کنند. اما سفتون هیل همراه با تیم سازنده خود در راک استدی به خوبی نشان داد که چگونه می‌توان این کار را به درستی انجام داد. نکته جالب این است که آن‌ها حتی سراغ یک قهرمان معمولی هم نرفتند، بلکه محبوب‌ترین قهرمان تاریخ دنیای سرگرمی، یعنی بتمن را برای ساخت بازی خود انتخاب کردند. نه تنها خود سری آرکام، بلکه آن‌ها سیستم مبارزه‌ و گیم‌پلی‌ای را خلق کردند که به راستی شایسته قهرمان شنل پوش دنیای سرگرمی بود. سفتون هیل با ایجاد تجربه‌ای جدید از شوالیه تاریکی، به همه نشان داد که چگونه باید برای ساخت بازی از چنین قهرمان‌ها و فیلم‌هایی به آن‌ها و طرفدارانشان احترام گذاشت.

raja koduri

  •  راجا کودوری 

  • خالق قلب تپنده کنسول‌های نسل هشتم

برخی افراد در صنعت بازی‌ها هستند که شاید حتی یک بار هم اسم آن‌ها را نشنیده باشید یا حتی یک بار هم با چهره آن‌ها آشنایی نداشته باشید، اما آن‌ها از جمله اشخاصی هستند که هر روز در تجربه بازی شما نقش مهمی را ایفا می‌کنند و با کارهایی که انجام داده‌اند، تاثیر مستقیم و به سزایی در انجام بازی‌هایی ویدیویی شما گذاشته‌اند. راجا کودوری، یکی از همین افرادی است که شاید اصلا او را نشناسید، اما او تاثیر مستقیمی در سرگرمی‌های روزانه شما گذاشته است. راجا به عنوان معمار ارشد گروه تکنولوژی رادئون AMD، وظیفه طراحی قدرت پردازشگری کنسول‌های نسل حاضر را بر عهده داشته است. تسلط چیپ‌های رادئون AMD و نقش پر رنگ آن‌ها در کنسول‌های محبوب پلی‌استیشن 4 و ایکس‌باکس وان، باعث می‌شود تا نقش پر رنگ این فرد هندی تبار در صنعت بازی بسیار پررنگ و مهم باشد. مشخص نیست آیا تیم او در حال کار روی کنسول‌‌های جدید و قدرتمندی مثل ایکس‌باکس اسکورپیو هستند یا خیر، اما حضور او و تیمش در ارایه کنسول‌های نسل حاضر، این شخص را به فردی مهم در صنعت بازیسازی تبدیل می‌کند.

 

jade raymond

  • جید ریموند 

  • تهیه کننده و ناظر آثاری که دنیا را تکان دادند

جید ریموند را باید یکی از قابل احترام‌ترین تهیه کنندگان و فرد کلیدی استودیوهایی دانست که در آن‌ها حضور داشته است. او که در رشته علوم کامپیوتر مشغول به تحصیل بود، ابتدا در شرکت سونی مشغول به کار شد و نقش بسزایی در شکل‌گیری Sony Onlinee داشت. این کار باعث شد تا او راهی کمپانی بزرگ الکترونیک آرتز شود و روی بازی The Sims Online کار کند. اما جید ریموند زمانی به اوج رسید و به عنوان یک فرد کلیدی در صنعت بازی مشهور شد که به استودیو Ubisoft Montreal قدم گذاشت. او به عنوان تهیه کننده و ناظر کلی، یکی از بزرگ‌ترین مجموعه بازی‌های تاریخ صنعت بازی، یعنی Assassin’s Creed را خلق کرد. با موفقیت این بازی، او به عنوان تهیه کننده ارشد بازی تحسین شده Assassin’s Creed III به کار خود ادامه داد و پس از آن راهی یوبیسافت تورنتو شد. حضور او به قدری در بازی‌های بزرگ یوبیسافت موثر بود که در این استودیو وظیفه تهیه کنندگی ارشد بازی Tom Clancy’s Splinter Cell: Blacklist را بر عهده گرفت. اما او دوباره به استودیو مونترئال پیوست تا روی جدیدترین مجموعه بازرگ یوبیسافت، یعنی Watch Dogs کار کند. حضور پررنگ او در خلق بزرگ‌ترین بازی‌های تاریخ یوبیسافت غیر قابل انکار است، اثری مانند Assassin’s Creedd که نه تنها یکی از بزرگ‌ترین بازی‌های یوبیسافت است، بلکه تاثیر بسیار زیادی نیز روی بازی‌های هم سبک خود گذاشت. جید ریموند در سال ۲۰۱۵ یوبیسافت را به مقصد کمپانی الکترونیک آرتز ترک کرد تا در کنار یکی دیگر از خانم‌های مهم صنعت بازی، ایمی هنیگ، در استودیو ویسرال گیمز، روی یک بازی ماجراجویی از سری Star Wars کار کند.

 

edmund mcmillen

  • ادموند مک‌میلن 

  • خالق آثاری چون Super Meat Boy

همیشه دنبال راهی بودم تا با مردم ارتباط برقرار کنم، اما نه از راه نزدیک و دوست شدن با اونا، چون شاید ازشون خوشم نیاد. واسه همین بازی ساختن رو شروع کردم

اگر بازی‌های تحسین شده Super Meat Boy و The Binding of Issac را تجربه کرده باشید، به خوبی می‌دانید که این آثار چگونه گیمر را درگیر چالش‌های عجیب و غریب خود می‌کنند. ادموند مک‌میلن به خوبی نشان داد که چگونه باید بازی‌‌های کوچکی ساخت که چالش‌های بزرگی را در خود جای داده باشند. او به بسیاری از سازندگان مستقل، چه سازندگانی که روی کنسول‌ها کار می‌کنند و چه سازندگانی که روی بازی‌های موبایل مشغول به ساخت بازی هستند، نشان داد که نیاز نیست حتما بازی‌های چالش برانگیز و درگیر کننده بزرگ، پرخرج و عظیم باشند. یک بازی دو بعدی، یک بازی پیکسلی یا حتی یک بازی با گرافیک پایین یا گیم‌پلی ساده نیز می‌تواند به قدری بازیکنان را درگیر خود کند که اصلا این مسائل فراموش شوند. اما در عین حال نیز نشان داد که یک بازی سخت و پر از چالش نباید غیرمنطقی و غیر اصولی ساخته شود. او یاد داد که اگر چنین بازی‌هایی می‌سازید، خود سازنده نیز باید بتواند مراحل ساخته شده را به صورت اصولی به اتمام برساند، اگر سازنده قادر به انجام این کار بود، مطئنا بازیکنان نیز می‌توانند این کار را انجام دهند و نیاز به پروسه‌های عجیب و غریب نیست.

 

chris esaki

  • کریس ایساکی 

  • کسی که کاورگیری را در دنیای بازی‌‌ها ایجاد کرد

بازی‌های سوم‌شخص امروزه محبوبیت بسیار زیادی دارند. حال در این بین، افرادی هستند که به این سبک شاخ و برگ زیادی دادند و برخی‌های دیگر نیز آن را به تکامل رساندند. کریس ایساکی دقیقا یکی از همین افراد ناشناخته‌ای است که باید او را بشناسید؛ چرا که او را باید پدر مکانیزم کاورگیری‌ها در بازی‌های سوم شخص نامید. شاید با خود بگویید که Gears of War توانست استاندارد جدیدی را در کاورگیری‌های دنیای بازی‌ها ایجاد کند، اما این بازی Kill Switchh بود که اولین بار کاورگیری را در بازی‌های سوم شخص ایجاد کرد. کریس ایساکی با دانش و تجربه‌ای که در اختیار داشت بعدها به استودیو مایکروسافت پیوست تا به عنوان کارگردان خلاق سری بازی‌های Gears of War، سیستم کاورگیری و مکانیزم‌های مربوط به آن را به تکاملی عظیم برساند. به همین دلیل، کریس ایساکی را باید یکی از مهم‌ترین اشخاص دوران درخشان کنسول ایکس‌باکس 360 و بازی‌هایی دانست که هنوز که هنوزه از سری Gears of War الگو برداری می‌کنند.

 

marcin iwinski

  • مارچین ایوینیسکی 

  • خالق آثار تحسین شده The Witcher

بسیاری از ما، عاشق سری The Witcher هستیم. اثری که نشان داد یک داستان خوب با دنیایی بزرگ می‌تواند چقدر گیمرها و حتی دنیای سرگرمی را تحت تاثیر خود قرار دهد. شاید به عنوان موسس استودیویی که سری The Witcherr را خلق کرد، نباید تنها از مارچین ایوینیسکی تشکر کرد، اما به هر حال او پررنگ‌ترین نقش را در این زمینه ایفا کرده است. هدفی که او و همکارانش داشتند، به خودی خود آن قدر قابل احترام است که بسیاری از سازندگان باید آن را در دستور کار و هدف خود قرار دهند. او و همکارش همیشه به دنبال این بودند که بازی‌هایی بسازند که از مرز و بوم خودشان الهام گرفته شده باشد تا نه تنها دیگران را عاشق بازی خود کنند، بلکه خودشان و مردم‌شان نیز شیفته تجربه بازی خودشان باشند. با این هدف، او استودیو CD Projekt Red را تاسیس کرد تا آثار نقش‌آفرینیی بسازند که اول از همه، هم وطنانشان عاشقش شوند، نه مردم دیگر. از سال ۲۰۰۲، استودیو CD Projekt Redd سال به سال متحول شده و امروزه به یکی از بزرگ‌ترین و مهم‌ترین استودیو‌های تاریخ صنعت بازی تبدیل شده است.

 

neil druckmann

  • نیل دراکمن 

  • خالق اثری مانند The Last of Us، بازیی که در تاریخ ماندگار شد

کمتر کسی است که مرد کلیدی استودیو مشهور ناتی‌ داگ را نشناسد. نیل دراکمن شخصی است که همراه با تیم خود در استودیو ناتی داگ، کمک فوق‌العاده‌ای به بازی‌های ماجراجویی با داستان غنی کرد. او که در ابتدا عاشق بازی‌های ویدیویی و کامیک‌ بوک‌ها بود، توسط بازی‌های استودیوهایی چون Sierra Entertainment و LucasArts زبان انگلیسی را خوب یاد گرفت و سپس به داستان‌سرایی و نوشتن کامیک‌بوک‌های خود پرداخت. در نهایت کار او به استودیو ناتی‌داگ کشید و در ابتدا به عنوان یک برنامه‌نویس در آن‌جا مشغول به کار شد. اولین تجربه‌های کاری او بازی‌هایی چون Jack and Daxter بود. اما هنگامی کارنامه او جدی‌تر شد که استودیو ناتی‌داگ از او به عنوان طراح بازی و نویسنده بازی Uncharted: Drake’s Fortune استفاده کرد. کار او به قدری خوب بود که در کنار Amy Hennig و Bruce Straley به عنوان نویسنده و طراح ارشد به ساخت بازی Uncharted 2: Among Thieves پرداخت. زمانی که در ساخت Uncharted 3 خبری از او نبود، نیل دراکمن به عنوان کارگردان خلاق و نویسنده اصلی، اثر تحسین شده و بی‌نظیر بازی The Last of Us را معرفی کرد تا نه تنها کارنامه خود و استودیو ناتی‌داگ را نورانی کند، بلکه تحول خوبی در بازی‌های هم سبک ایجاد کرد. او کار خود را با بازی Uncharted 4: A Thief’s End ادامه داد و در نهایت، میلیون‌ها نفر چشم انتظار نسخه بعدی اثر او، یعنی The Last of Us Part II هستند. ناتی‌داگ به عنوان یکی از بهترین استودیوهای بازی‌سازی، چه در صنعت بازی و چه از نظر کاربرانی که بازی‌های آن را تجربه کرده‌اند، مدیون نیل دراکمن است.

hidetaka miyazaki

هیدتاکا میازاکی 

خالق آثاری چون سری Dark Souls، شخصی که بازی‌ها را از ساده شدن نجات داد و آثاری متفاوت و باشکوه خلق کرد

خیلی از ایده‌هام در بازی‌ها از حسرت غیبت اونا  تو این دنیا نشئت می‌گیره. چیزایی که واقعا وجود ندارن و نمی‌تونم از نزدیک ببینمشون و تجربشون کنم. واسه همین اونارو تو بازی‌های خودم شکل می‌دم و زندشون می‌کنم. واسه همین ظرافت، پالودگی ، وقار و بزرگی تو طراحی بازی‌های من خیلی مهم هستن

او پسر فوق‌العاده فقیری بود که در ژاپن به دنیا آمد. میازاکی عاشق مانگا و کتاب‌های مختلف بود و از آن‌جایی که قادر به خرید آن‌ها نبود، هر بار یک کتاب اجاره می‌کرد. اما کتاب‌هایی که به دستش می‌رسید متونی سنگین و کلماتی فراتر از سطح دانشش داشت. بنابراین او از تخیلاتش برای پرکردن جای خالی کلماتی که نمی‌فهمید استفاده می‌کرد. سال‌ها بعد، او مجموعه‌ای را خلق کرد که توانست به اثری فوق‌العاده منحصر به فرد در صنعت بازی تبدیل شود، مجموعه‌ای با زمینه فانتزی تاریک که تنها از شخصی برمی‌آمد که در کودکی‌اش همه چیز را با تخیلاتش تکمیل می‌کرد. اگر تاثیر هیدتاکا میازاکی را در صنعت بازی انکار کنیم بی‌انصافی است. زمانی که همه بازی‌ها به سمت آسان بودن و راحت‌تر شدن پیش می‌رفتند و هیچ اثری یک چالش واقعی را پیش روی بازیکنان قرار نمی‌داد، این هیدتاکا میازاکی بود که ابتدا با بازی Demon’s Souls و سپس با سه‌گانه خارق‌العاده Dark souls و با بازی بی‌نظیر Bloodborne این رویه را تغییر داد و به همه نشان داد که یک بازی ویدیویی می‌تواند در عین حال که از همه نظر شاهکار باشد، یک چالش واقعی را پیش روی بازیکنان قرار دهد. به عقیده من و خیلی‌های دیگر، او دست روی طراحی هنری و سبکی گذاشت که خیلی از ما انتظار آن را می‌کشیدیم؛ طراحی‌هایی که هیچوقت امکان نداشت از نزدیک ببینیم، اما در این سری بازی‌های خلق شده به دست میازاکی، آن‌ها را به خوبی لمس کردیم. او که حالا در جایگاه ریاست استودیو فرام‌سافتور قرار دارد، کار کارگردانی بازی‌ها را کنار نگذاشته و سعی دارد بازی‌‌های بیشتری با تم فانتزی تاریک بسازد.

 

ken levine

  • کن لوین 

  • خالق آثاری نظیر Bioshock: Infinite، آثاری که وصف آن‌ها کار هر کسی نیست

همه ما تو زندگی تصمیم‌های زیادی می‌گیریم، اما در نهایت این تصمیم‌های ما هستن که مارو می‌سازن

در بین ده‌ها ناشر و سازنده‌ای که تحولات زیادی در بازی‌ها به وجود آوردند یا المان‌های جدیدی به صنعت تزریق کردند، برخی‌های دیگر نیز هستند که از خیلی جهات و به طور کلی توانستند بازی‌ها و چیزی را که باید باشند چندین قدم رو به جلو هدایت کنند. کن لوین یکی از همین اشخاص است که ما او را با شاهکارهایی نظیر BioShock و BioShock: Infinite می‌شناسیم. هر دوی این بازی‌ها به قدری عالی و بی‌نقص بودند که به خودی خود در مکانیزم و ستون فقراتشان اصالت و جذابیت منحصر به فردی دیده می‌شد. منحصر به فردتر از هرچیز دیگری در آن‌ها، بخش داستانی و روایت عالی و متفاوت‌شان بود که شما را به دل اقیانوس و به آسمان بی‌کران می‌برد و اتفاقات عجیب و غریبی را برای‌تان بازگو می‌کرد. کن لوین، با بازگو کردن داستان‌های متفاوت و در عین حال عمیق، خلق کاراکترهای بی‌نظیری چون الیزابت، ایجاد دنیاهایی کاملا نو و تازه، توانست به خیلی از بازی‌سازان نشان دهد که بازیکنان و گیمر‌های عاشق این صنعت، نیاز به آثاری دارند که حسی منحصر به فرد، تجربه‌ای تازه و داستانی درگیر کننده داشته باشد.

 

phill spencer

  • فیل اسپنسر 

  • ناجی برند ایکس‌باکس، تنها کسی که قادر بود ایکس‌باکس را از باتلاق بیرون بکشد

گاهی اوقات نیاز نیست حتما اتفاقی بزرگ را در صنعت بازی برای همه بازی‌ها رقم زد، گاهی اوقات بیرون کشیدن یک برند محبوب از باتلاقی که بیرون کشیدنش از آن وضعیت کار هرکسی نیست، یک اتفاق بسیار مثبت تلقی می‌شود؛ کاری که فیل اسپنسر توانست آن را عملی کند. فیل اسپنسر نزدیک به ۳۰ سال در مایکروسافت مشغول به کار بوده است. او کار خود را در توسعه محصولات شروع کرد، به جایگاه مدیریت ارشد Microsoft Game Studios دست یافت و در نهایت رییس بخش ایکس‌باکس مایکروسافت شد. او کارهای زیادی برای مایکروسافت و بازی‌هایش انجام داد. اما مهم‌ترین و قابل توجه‌ترین کار او، نجات دادن ایکس‌باکس از تبدیل شدن به یک دستگاه مولتی‌مدیا برای سرگرمی‌های مختلف بود. زمانی که مدیریت قبلی با توجه به محبوبیت بالای ایکس‌باکس 360 سعی داشت تا این برند را تبدیل به یک مرکز سرگرمی برای انواع و اقسام مدیاها کند، کنسول نسل جدید این کمپانی به باتلاقی فرو رفت که هر شخصی قادر به بیرون کشیدن آن نبود. اما فیل اسپنسر با نشستن در راس کار بخش ایکس‌باکس، این کنسول را نجات داد. حال به لطف او وضعیت ایکس‌باکس بسیار بهتر از گذشته شده و او شاید حتی بتواند با کنسول اسکورپیو که قرار است قدرتمند‌ترین کنسول ساخته شده تا به امروز باشد، خیلی چیزها را تغییر دهد؛ چه صنعت کنسول‌ها و چه صنعت پی‌سی‌ها.

 

john carmack

  • جان کارمک

  • راننده فرمول یک تکنولوژی‌های صنعت بازی

گاهی اوقات تمرکز کردن فقط برای انجام دادنِ کار صحیح نیست، بلکه تمرکز باعث می‌شه تصمیم‌های اشتباه نگیرید

شاید بتوان گفت تاثیری که جان کارمک در صنعت بازی گذاشت بی‌نظیر است. حتی می‌توان گفت جان کارمک، راننده فرمول یک تکنولوژی‌های صنعت بازی است، چرا که دستاوردهای او در این زمینه باعث رشد قابل توجه بسیاری از بخش‌های صنعت بازی‌های ویدیویی و تکنولوژی‌های مربوط به آن شده است. کارمک پس از کسب تجربه در یک کمپانی کامپیوتری، یکی از بزرگ‌ترین‌ استودیوهای بازی‌سازی صنعت بازی را تاسیس کرد؛ اید سافت‌ور. او در این استودیو، وقت خود را صرف خلق و کشفیات جدید در زمینه تکنولوژی کرد و دست‌آوردهای سخت‌افزاری و نرم‌افزاری بسیار زیادی را در کارنامه خود ثبت کرد. همچنین او در استودیو اید سافت‌ور بازی‌های بزرگی را ساخته و نقش پر رنگی در برنامه‌نویسی آن‌ها داشته است که از جمله مهم‌ترین آن‌ها می‌توان به بازی DOOM، یکی از تاثیرگذارترین بازی‌‌های ویدیویی تاریخ، اشاره کرد. او که در سال ۲۰۱۳ این استودیو را ترک کرد، به سمت تکنولوژی تازه‌ نفس صنعت بازی و سرگرمی، یعنی هدست‌های واقعیت مجازی قدم گذاشت و زمان خود را صرف دستاورد‌های جدید برای هدست واقعیت مجازی آکیولس ریفت کرد.

 

nolan north

  • نولان نورث 

  • آقای صدا!

من یه بازیگرم، فرقی نداره جلو دوربین باشم یا پشت میکروفون جای یه شخصیت صحبت کنم، اما فرق این دوتا اینه که بازی‌های ویدیویی نیاز شدیدی به تصور و خیال‌پردازی دارن

نیاز نیست همیشه یک بازیساز یا یک ناشر باشید تا تاثیر مثبتی در این صنعت بگذارید. نولان نورث نشان داد که با اکت و صدای خود نیز می‌توان تاثیرات فراوانی را در بازی‌های ویدیویی گذاشت. صدای او کاراکترها و قهرمان‌های زیادی را زنده کرده است که از جمله آن‌ها می‌توان به ددپول، بازی‌هایی چون SWAT 4، بازی Crash، Age of Empires، بازی Final Fantasy و بازی Metal Gear Solid اشاره کرد. اما بیشتر از هر کار دیگری، برجسته‌تر از هر نقش دیگری، حضور پررنگ او در بازی‌های ناتی‌داگ باعث شده تا بیش از پیش به مهم بودن او در این صنعت پی ببریم. نولان نورث به عنوان صداپیشه و ایفای نقش برای ضبط حرکات کاراکتر نیتن دریک، اتفاقات بسیار خوبی را رقم زد و باعث شد خیلی از ما عاشق این کاراکتر ماجراجو شویم. کار او آن قدر خوب و قابل ستایش است که نه تنها نیتن دریک، بلکه بسیاری از کاراکترهای دیگر را برای ما جاودانه کرده است.

 

cliff bleszinski

  • کلیف بیلزینسکی 

  • خالق آثاری چون Gears of War، شخصی که بازی‌هایش همانند بمب‌های اتم سبک بازی‌های تیراندازی سوم شخص را متحول کرد

اگر بگوییم بمب نسل هفتم کنسول‌های خانگی و مخصوصا کنسول ایکس‌باکس 360 را کلیف بیلزینسکی منفجر کرد، اصلا اغراق نکرده‌ایم. کلیف بیلزینسکی از همان دوران کودکی عاشق بازی‌های ویدیویی بود و در سن ۱۱۱ سالگی به سراغ ساخت بازی‌ رفت. اولین بازی رسمی او که در سبک اشاره و کلیک بود به نام The Place of Deceit منتشر شد و از آن زمان به طور جدی وارد این صنعت شد. در هنگام تحصیل، او این بازی را برای تیم سویینی، موسس کمپانی اپیک گیمز ارسال کرد و سویینی با مجذوب شدنش به این بازی، کلیف بیلزینسکی را به طور رسمی استخدام کرد. او که کار خود را با آثاری به نام Jazz Jackrabbit ادامه داد، زمانی به شهرت رسید که کار طراحی یکی از مشهورترین بازی‌های اول شخص تیراندازی به نام Unreal Tournament را برعهده گرفت. نام او با این بازی برجسته شد، اما زمانی به دوران باشکوه خود رسید که مگاتونی به نام Gears of Warr را طراحی و کارگردانی کرد. اثری که با گرافیک خود سال‌های سال دیگر بازی‌ها را به چالش کشید. اما همه چیز بحث گرافیک نبود. کلیف بیلزینسکی با این سری بازی‌های تیراندازی سوم شخص را همانند توپی منفجره چندین و چند مایل به جلو هدایت کرد و سیستمی استاندارد را برای کاورگیری در بازی‌ها ایجاد کرد. پس از ساخت سه‌گانه مشهور Gears of War، او استودیو مستقل خود را تشکیل داد و حال روی اثری به نام LawBreakers، با همان حال و هوای شوتر خشنی که در آن استاد است کار می‌کند. هرگز نمی‌توان نقش پررنگ او در صنعت بازی را نادیده گرفت.

 

amy hennig

  • امی هنیگ 

  • رهبری تیم سازنده یکی از برترین بازی‌های تاریخ: Uncharted 2: Among Thieves

برخی از افراد هستند که با حضور خودشان توانستند یک بازی خوش نقش و نگار را حتی پررنگ‌تر و جذاب‌تر نشان دهند و آن را به اثری بسیار برجسته‌تر تبدیل کنند؛ امی هنیگ دقیقا همین کار را با سری Unchartedd کرد. او اولین سال کاری خود را پس از تحصیل در مدرسه فیلم‌سازی، به عنوان یک هنرمند در کمپانی آتاری آغاز کرد و روی اثری به نام ElectroCopp مشغول به کار شد. با تجربه این کار، او متوجه شد که صنعت بازی برای او بسیار جذاب‌تر از صنعت سینما است. به گفته او، مطالعه و آموخته‌های او در زمینه سینما و ادبیات انگلیسی کمک شایانی به ساخت بازی و حضور او در این صنعت کرده است. در سال ۱۹۹۰ بود که او به استودیو کریستال داینامیکس پیوست تا روی یکی از مجموعه‌های جاودانه صنعت بازی یعنی Legacy of Kainn کار کند. او پس از خبره شدن در این صنعت، پا به یکی از مشهورترین استودیوهای جهان، یعنی ناتی داگ گذاشت و روی آثاری چون Jak and Daxter و Uncharted کار کرد. اوج کار هنیگ زمانی بود که او رهبری یک تیم ۱۵۰ نفره را برعهده گرفت و در کنار بروس استریلی و نیل دراکمن به عنوان کارگردان خلاق و نویسنده ارشد، یکی از برترین بازی‌های تاریخ یعنی Uncharted 2: Among Thieves را خلق کرد. به لطف او و پس از انتشار این بازی تحسین برانگیز، کاراکتر Nathen Drake به یکی از محبوب‌ترین شخصیت‌های تاریخ بازی‌ها تبدیل شد. امی هنیگ حالا در کمپانی الکترونیک آرتز  و در کنار یکی دیگر از مهم‌ترین شخصیت‌های صنعت بازی، جید ریموند، روی یک بازی ماجراجویی اکشن از سری Star Wars کار می‌کند.

 

corrinne yu

  • کورین یو 

  • مغز تکنولوژی‌های جدید

اگر به کارنامه کاری کورین یو یک نگاه کوتاه بندازید، متوجه خواهید شد او نقش پررنگی در بسیاری از عناصر تکنولوژی در بازی‌های چند سال اخیر داشته است. او کار خود را در استودیو Ion Storm آغاز کرد و کدهای پایه یکی از مهم‌ترین بازی‌های اول شخص تیراندازی، یعنیQuake 2 را نوشت. بعدها او به عنوان کارگردان تکنولوژی استودیو Gearbox Software مشغول به کار شد و با دانش و علم خود تغییراتی را در موتور معروف آنریل انجین 3 ایجاد کرد تا بتوان به وسیله آن استایل هنری منحصر به فرد و زیبای بازی Borderlands را ایجاد کرد. او در ادامه کار به کمپانی مایکروسافت و استودیو ۳۴۳ اینداستریز پیوست و به عنوان معمار موتور بازی‌سازی این استودیو، تکنولوژی بصری فوق‌العاده بازی Halo 4 را خلق کرد که در آخرین سال‌های عمر کنسول ایکس‌باکس 3600، اثری فو‌ق‌العاده از نظر بصری به جای گذاشت. او حال در کمپانی Amazonn مشغول کار روی تکنولوژی‌های جدیدی مربوط به پهپادهای نامه‌رسان است.

 

todd howard

  • تاد هاوارد 

  • خالق اثری چون The Elder Scrolls: Skyrim، اثری که به بازی‌‌های جهان باز معنا داد

استودیو بتسدا در طی ۲۰ سال اخیر شاهد تغییرات مختلفی بوده است که آن‌ها را به سمت و سوی متفاوتی کشاند. اما اگر به جای ۲۰ سال به ۱۵ سال گذشته نگاه کنیم، چهره‌ای شاخص را در این کمپانی می‌بینیم که تاثیر فوق‌العاده‌ای چه روی استودیو خود، چه روی صنعت بازی و چه روی تمامی بازی‌های هم سبک خود گذاشته است. تاد هاوارد، به عنوان اولین کارهای خود روی آثاری چون The Terminator: Future Shock کار کرد و در ادامه به عنوان یک طراح در بازی‌ معروف The Elder Scrolls II: Daggerfall ایفای نقش کرد. اما پروژه‌ای که او را به فردی مهم تبدیل کرد، رهبری پروژه و طراحی بازی The Elder Scrolls III: Morrrowind بود. اثری که سری The Elder Scrolls را بسیار برجسته کرد. پس از این بازی بود که او به فردی کلیدی در استودیو بتسدا تبدیل شد و آثاری چون Oblivion ،Skyrim ،Fallout 33 وFallout 4 را طراحی و توسعه داد. او با آثاری که خلق کرد به همه نشان داد می‌توان بازی‌های جهان بازی ساخت که دنیای آن آن قدر پویا و جذاب باشد که واقعا حس کنید در آن زندگی می‌کنید. تاد هاوارد یکی از مهم‌ترین و کلیدی‌ترین بازیسازهای تاریخ صنعت بازی است.

 

casey hudson

  • کیسی هادسون 

  • خالق آثاری چون Mass Effect، بازی‌هایی که سبک علمی‌تخیلی را متحول کرد

هر تصمیمی که می‌گیرید روی اتفاقاتی که رخ میده تاثیر داره. تو بازی‌های ویدیویی بازیکنان باید معمارهای اتفاقات پیش روشون باشن نه یک تماشاگر ساده

به عنوان رهبر پروژه‌های استودیو مشهور بایوور، کیسی هادسون را باید یکی از بزرگ‌ترین افراد صنعت بازی بدانیم که اتفاقات خوبی را در دنیای بازی‌ها، مخصوصا بازی‌های سبک نقش‌آفرینی رقم زده‌ است. کیسی هادسون دررشته مهندسی مکانیک فارغ‌التحصیل شد و سپس به استودیو کانادایی بایوور پیوست. او به عنوان شروع کار در بازی‌هایی چون MDK 2 و Baldur’s Gate II: Nights در سال ۲۰۰۰ مشغول به کار شد. با پیشرفت‌هایی که در این استودیو به دست آورد، اوج کار او رقم خورد. در سال ۲۰۰۳ بود که به کارگردانی و رهبری او، بازی مشهورStar Wars: Knights of the Old Republic منتشر شد که توانست چه از نظر تجاری و چه از نظر منتقدین و کاربران یکی از بهترین بازی‌های تاریخ باشد. سال ۲۰۰۵ نیز بازی محبوب Jade Empire را خلق کرد. اما کیسی هادسون زمانی به اوج دوران کاری خود رسید که سه‌گانه بی‌نظیر Mass Effect را خلق کرد و توانست تحول عظیمی در خلق دنیای بازی‌های علمی تخیلی، رابطه کاراکترها با یکدیگر و داستان‌سرایی در سبک نقش‌آفرینی ایجاد کند تا تجربه کاملا جدید و منحصر به فردی را به تمامی بازیکنان ارایه دهد. حال که او از استودیو بایوور جدا شده است، به Microsoft Game Studio پیوسته تا روی پروژه‌ای کار کند که مشخص نیست آیا مربوط به یک بازی بزرگ است یا مربوط به تکنولوژی جدید هولولنز می‌شود. اما به هر حال کیسی هادسون نقش فوق‌العاده مهمی در پیشرفت بازی‌های علمی‌تخیلی نقش‌آفرینی داشته است.

 

gabe newell

  • گیب نویل 

  • خالق آثاری چون Half-Life، شخصی که کلید استارت یکی از بزرگ‌ترین سیستم‌های بازیینگ دنیا را زد: Steam

برنامه‌نویس‌های فردا، جادوگرهای آینده هستند. اونا باید اونقدر تو کارشون حرفه‌ای باشن که از دید آدم‌های عادی کارشون شبیه به یه جادوی عجیب باشه

تاثیر گیب نویل به قدری در صنعت بازی بالا بوده است که هرگز نمی‌توان برای او قیمتی گذاشت، اما به طور کلی، ارزش سهام این مرد بیش از ۴.۱ میلیارد دلار اعلام شده است. گیب نویل که ابتدای دوران شغلی‌ خود را در مایکروسافت و کار روی سیستم عامل‌های ویندوز 1.01 به عنوان تهیه کننده گذراند، از این کمپانی جدا شد تا استودیو خود را تاسیس کند. سال ۱۹۹۶ بود که یکی از مهم‌ترین استودیوهای تاریخ صنعت بازی، Valve L.L.C تاسیس شد و نویل و همکارانش تمامی پول‌هایی را که در اختیار داشتند صرف ساخت بازی Half-Life و موتور بازیسازی GoldSrcc کردند. این بازی شروعی بود بر قدرت گرفتن استودیو ولو. استودیو ولو رفته رفته تبدیل به یکی از مهم‌ترین استودیوهای تاریخ شد، چرا که آن‌ها برخی از بزرگ‌ترین و عظیم‌ترین و تاثیرگذارترین آثار دنیای بازی‌ها را خلق کردند. آثاری چون Half-Life ،Portal و Left 4 Dead از جمله بازی‌هایی هستند که هر کدام از آن‌ها تاثیر عجیب و غریبی روی بازی‌های هم سبک خود گذاشتند. اما نویل و ولو زمانی اوج گرفتند که سیستم Steam را راه انداختند. سیستمی که باعث جان گرفتن بازی‌ها روی رایانه‌های شخصی شد و از سازندگان و ناشران بزرگ گرفته تا سازنده‌های مستقل، از این سیستم استقبال کردند و حالا میلیون‌ها نفر کاربر در آن به خرید بازی‌های مورد علاقه خود و استفاده از دیگر امکاناتی که توسط این برنامه در اختیارشان قرار می‌گیرد می‌پردازند. همچنین تکنولوژی‌های جدید از چشمان نویل دور نماند و او با همکاری کمپانی HTC، یکی از مهم‌ترین هدست‌های واقعیت مجازی و رقیب اصلی آکیولس ریفت به نام HTC Vive را عرضه کرد. گیب نویل سهم عظیمی در پیشرفت بازی‌های ویدیویی دارد که هرگز نمی‌توان آن‌ها را انکار کرد.

 

pewdiepie

  • پیودی پای 

  • چهره‌ای اثر گذار در فروش، محبوبیت و حتی منفور شدن یک بازی

می‌توان بدون این‌که در کار ساخت یک بازی دخالت کرد، بدون اینکه یک اثر مهم را منتشر کرد، یا تاثیر مستقیمی روی یک یا چند سبک از بازی‌ها گذاشت، تبدیل به یکی از مهم‌ترین اشخاص صنعت بازی شد. پیودی پای یکی از همین اشخاص است که به شیوه خود، تاثیر عجیبی روی بازی‌های ویدیویی گذاشته است. با ۵۱ میلیون عضو در صفحه یوتیوب خود و بیش از ۱۴۴ میلیارد بازدید از ویدیوهایش، او یکی از چهره‌های وسیع و گسترده صنعت بازی به شمار می‌رود. بازی‌هایی که او انجام می‌دهد، صحبت‌هایی که او در مورد آن بازی بیان می‌کند و اشتراک آن ویدیو در شبکه جهانی یوتیوب با میلیون‌ها نفر باعث شده تا تاثیر بازی‌ها روی او، روی میلیون‌ها نفر دیگر نیز اثر داشته باشد. می‌توان یکی از این نمونه‌ها را بازی Skate 3 نام برد که پس از چند سری ویدیو منتشر شده پیودی‌پای و مجذوب شدنش به این بازی، Skate 3 بعد از چهار سال از زمان انتشارش دوباره به یکی از پرفروش‌ترین بازی‌های انگلستان تبدیل شود! خیلی‌ها می‌توانند مشغول بازی شوند و تجربه خود را با دیگران به صورت یک ویدیو به اشتراک بگذارند. اما پیودی‌پای به این دلیل به این جایگاه رسید که رفتار و گفتار منحصر به فرد خود را دارد که تاثیر مثبتی را روی مخاطبان خود می‌گذارد. باور کنید یا نه، پیودی‌پای یکی از قدرتمندترین چهره‌های صنعت بازی را داراست.

 

dan houser

  • دن هوسر 

  • خالق آثاری که تحسین همه را برانگیخت: GTA و Red Dead Redemption

اگر شما یکی از بزرگ‌ترین استودیوهای تاریخ را تاسیس کنید که با هر بار عرضه یک اثر، زمین لرزه‌ای چند ریشتری در صنعت بازی ایجاد کند، مطئمنا به یکی از مهم‌ترین اشخاص این هنر تبدیل خواهید شد. سال ۱۹۹۸ بود که دو برادر بریتانیایی باعث جلب توجه کمپانی Take Tow Interactive شدند. همان سال بود که با جذب شدن این دو شخص به نام‌های سم هوسر و دن هوسر و با همکاری سه تن از دیگر اشخاص مهم صنعت بازی، آن‌ها استودیو راک‌استار را تاسیس کردند. این دو برادر که از کودکی عاشق فیلم‌های جنایی آمریکایی و وسترن بودند، با خلق یک استودیویی که آن‌ها را به آرزویشان برساند به بلندپروازی‌های خود پر و بال دادند. دن هوسر تهیه کننده و نویسنده بازی‌های فوق‌العاده مشهوری مانند چند نسخه از سری GTA، بازی تحسین شده Red Dead Redemption، بازی L.A Noire و بازیMax Payne 3 بوده است. حضور او برای تاسیس استودیو راک‌استار، خلق آثاری که تک تک آن‌ها در صنعت بازی بی‌نظیر بوده‌اند و تاثیری که روی دیگر بازی‌های هم سبک خود گذاشتند، باعث شد تا دن هوسر (شخص سمت راست تصویر) و برادر او سم هوسر به عنوان دو شخص بسیار مهم صنعت بازی شناخته شوند.

 

hideo kojima

  • هیدئو کوجیما 

  • خالق بازی‌هایی چون Metal Gear Solid

۹۰ درصد کارهایی که به نظرمون «غیر ممکن» هستن، در حقیقت ممکن و شدنی هستند؛ اون ۱۰ درصد هم زمان و تکنولوژی حل می‌کنن

اگر تا الان حتی یک نفر از افراد لیست را نمی‌شناختید، دیگر باید هیدئو کوجیما، مرد افسانه‌ای، پرحاشیه و البته برجسته صنعت بازی را بشناسید. هیدئو کوجیما در تمام سه دهه‌ای که در صنعت بازی حضور داشته، توانسته مجموعه‌ای را خلق کند که میلیون‌ها طرفدار به دست آورده، داستان سرایی در چنین آثاری را به اوج خود رسانده و نشان داده که می‌توان یک بازی اکشن مخفی‌کاری با گیم‌پلی بی‌نظیر را خلق کرد. نه تنها او با خلق مجموعه Metal Gear Solid توانسته یکی از برترین سری بازی‌‌های تاریخ را ارایه دهد، بلکه او در زمینه تکنولوژی نیز کمک شایانی به این هنر کرده است. تاثیر و دانش او به قدری در مجموعه Metal Gear Solid بالا بوده است که توانسته تا حد زیادی مرز بین بازی‌های ویدیویی و صنعت سینما را کم کند. او شور و اشتیاقی را که در دنیای سینما دارد به صنعت بازی تزریق کرده تا به همه نشان دهد بازی‌های ویدیویی می‌توانند فراتر از سینما قدم بگذارند. به لطف این اشتیاق، او کمک زیادی به استفاده تکنولوژی‌هایی نظیر میان‌پرده‌های سینمایی، موشن کپچر، عملکردهای بصری و سخت‌افزاری و بسیاری دیگر در زمینه سینماتیک در بازی‌های ویدیویی کرده است. حال که او از کمپانی کونامی جدا شده است، سعی دارد با همکاری سونی جدیدترین مجموعه بلندپروازانه خود به نام Death Stranding را پیاده کند، اثری که قرار است باز هم تحولات عظیمی را در صنعت بازی ایجاد کند.

 

miyamoto

  • شیگرویی میاموتو 

  • شخصی که اگر او نبود، بازی‌های ویدیویی شاید به این زودی‌‌ها به پیشرفتی عظیم دست پیدا نمی‌کردند

برای خلق استانداردهای جدید و تجربه‌های تازه، شما باید خودتونو با هر چالش و سختیی آماده کنید و در عین حال از دست و پنجه نرم کردن با این چالش‌ها لذت ببرید

در تمامی افتخارات صنعت بازی، هر تاثیری که به هر نحوی در این زمینه صورت گرفته، هر اهرم حرکتیی که در این زمینه کشیده شده و هر نیروی محرکی که در آن تزریق شده، شیگورو میاموتو در راس تمامی آن‌ها قرار دارد؛ شخصی که او را پدر خوانده این مدیوم می‌نامیم. شخصی که با خلق بازی‌هایش توانست دل میلیون‌ها نفر را به خاطر خلاقیت‌هایش، ایده‌های بکرش و از همه مهم‌تر، ایجاد سرگرمی‌های منحصر به فردش در کارهایش مجذوب کرد. او بیش از ۱۵۰ بازی را کارگردانی کرده و از سال ۱۹۷۹ تا امروز، از همان ابتدا تا به حال، همیشه در حال تاثیر گذاشتن در بازی‌ها و تحت تاثیر گذاشتن روی این صنعت بوده است. از جمله مهم‌ترین کارهای او را می‌توان سری Super Mario Bros و The Legend of Zelda نام برد. افکار فیلسوفانه او نسبت به این که یک بازی چگونه باید باشد و یک سازنده چه اهدافی را باید در ساخت بازی خود رعایت کند، بسیار مهم‌تر از بازی‌هایی است که خلق کرده. میاموتو را باید شخصی نامید که کلید سوییچ صنعت بازی را چرخانده و موتور آن را روشن کرده است، بنابراین هیچ شخصی در این صنعت قادر به رقابت با جایگاه او نیست. نزدیک به ۴۰ سال است که او در نینتندو به عنوان یکی از کلیدی‌ترین اشخاص این کمپانی مشغول به کار است و هر ساله نیز آثاری را خلق می‌کند که بازیکنان را در دنیای خود غرق می‌کند. شاید بتوان به راحتی گفت که میاموتو، الهام‌بخش‌ترین شخصیت کل تاریخ دنیای بازی‌ها است.

لیست گلچین معرفی برترین شخصیت‌های مهم و تاثیرگذار صنعت بازی همین جا تمام شد، اما باور کنید که این لیست می‌توانست طولانی‌تر از این‌ها باشد. افرادی مثل توبی گارد، خالق سری Tomb Raider که سبک ماجراجویی را متحول کرد، فردی مثل خالق Assassin’s Creed، افرادی نظیر خالقین بازی‌هایی چون Forza Motorsport و Gran Turismo و حتی شخصی که کنسول پلی‌استیشن 2 را طراحی کرد، همه و همه جزو مهم‌ترین افرادی هستند که باید آن‌‌ها را بشناسیم و از همه آن‌ها سپاس‌گزار باشیم که به این شکل به رشد عظیم بازی‌های ویدیویی کمک کرده‌اند.

Zoomg

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *