دلایل قانع کننده برای استخدام نسل جوان یا نسل هزاره

میلنیال معمولا به افرادی اطلاق می‌شود که دوران بلوغ خود را در قرن بیست‌ویک گذرانده‌اند (تقریبا برابر با جوانان دهه‌ی ۶۰ ایران). البته توصیف دقیق آن‌ها در منابع مختلف دشوار است اما به آن‌ها نسل نت هم گفته می‌شود. در تقسیم‌بندی نسلی، به آن‌ها نسل Y گفته می‌شود که از اواخر ۱۹۷۰ یا ۱۹۸۰ و پس از نسل ایکس متولد شده‌اند. این روز‌ها دفاتر کاری پر از میلنیال‌هایی است که نوعی ترس از تبعیض در محیط کار را تجربه می‌کند، به‌طور غیرمستقیم مورد تمسخر قرار می‌گیرند و حتی طعنه‌های واضح را از سوی همکاران خود می‌شنوند (مثلا: مامانت امروز واست ناهار گذاشته؟) – هرکدام از این موارد به‌نوعی مانع بهره‌وری و همکاری مفید در محیط کار می‌شوند.

اما زمان دفاع از میلنیال‌ها و عقب‌نشینی نسل‌های X رسیده است که همیشه از میلنیال‌ها انتقاد می‌کنند. ایجاد ترس در میلنیال‌ها به‌عنوان یک پدیده‌ی جامعه‌شناختی ارزش بررسی و پژوهش بیشتر را دارد. البته برچسب‌های نسلی تقریبا کلیشه به شمار می‌روند. نسل خاموش (متولد ۱۹۲۶ تا ۱۹۴۶، بر اساس مرکز پژوهشی پیو) از عادت‌های اسراف‌گرایانه‌یبیبی بومرها (۱۹۴۷-۱۹۶۴) شکایت داشتند، این نسل هم از تنبلی نسل ایکس (۱۹۶۵-۱۹۸۰) شکایت می‌کردند و حالا نسل X هم از خلق‌وخوی خودپرستانه‌ی هزاره‌ها (۱۹۸۱-۲۰۰۰) شکایت می‌کنند.

بنابراین چرا نیاز به بررسی ترس میلنیال‌ها وجود دارد درحالی‌که این ترس و انتقادها به‌عنوان شکلی از برتری‌طلبی سن و سال پذیرفته شده‌اند؟ میلنیال‌ها اولین نسلی هستند که از برچسب‌ها و اشاره‌های شبکه‌های اجتماعی رنج می‌برند. کلمه‌ی میلنیال را در گوگل جست‌وجو کنید، نتیجه چیست؟ تعداد بی‌شماری از ویدئوها و پست‌های سرگرمی را برای هر موضوع یا هر شخصی، از پست‌های ضداخلاقی برای جلب‌توجه در کوتاه‌مدت تا رسوایی‌های بزرگ.

مقاله‌های مرتبط:

شکی نیست که میلنیال‌ها امروزه با حجم وسیعی و ناعادلانه‌ای از انتقادها روبه‌رو هستند. بااین‌حال، چه بخواهید چه نخواهید، میلنیال‌ها با حس انتقام‌جویی خود آمده‌اند که بمانند. یافته‌های مرکز پژوهشی پیو نشان می‌دهد که میلنیال‌ها امروزه ۳۵ درصد ازنیروی کار را تشکیل می‌دهد (بیش از نسل‌ X و بومرها) و تا سال ۲۰۳۰ همراه با پسامیلنیال‌ها ۷۵ درصد از نیروی کار را تشکیل خواهند داد. نسل‌های قبل به دلیل پیش‌داوری‌های موجود، حق را به خود می‌دهند که از این نسل جدید استقبال نکنند؛ اما در ادامه به چند شکایت نسل X از میلنیال‌ها اشاره خواهیم کرد.

۱. نسل جوان به تلفن همراه خود وابسته هستند

این روزها به‌ندرت می‌توان یک جوان بدون تلفن همراه پیدا کرد؛ اما بهتر است با حقیقت روبه‌رو شویم: به‌ندرت می‌توان هر شخصی را بدون تلفن همراه پیدا کرد. حتی با نگاهی به نسل X و نسل‌های قبل از آن‌ها هم به این مسئله پی می‌بریم. دستگاه‌های تلفن همراه یک واقعیت همه‌گیر در زندگی مدرن به شمار می‌روند و قطعا منحصر به یک نسل خاص نیستند.

میلنیال‌ها اولین نسلی هستند که همه از اهالی دیجیتال به شمار می‌روند و همچنین اولین نسل عاشق آیفون هستند. بر اساس یک بررسی، ۹۱ درصد از جوان‌ها به رابطه‌ی سالم خود با فناوری اشاره می‌کنند درحالی‌که ۵۷ درصد از مسن‌ترها معتقدند فناوری به روابط آسیب زده است.

مزیت: ۷۳ درصد از نسل جوان معتقدند رابطه‌ی آن‌ها با فناوری به‌طورکلی و رابطه‌ی آن‌ها با تلفن‌ همراه به‌طور جزئی منجر به افزایش تعادل زندگی و کار آن‌ها شده است. عشق آن‌ها به فناوری در تولید بازدهی بهتر در محیط کار، ساخت روابط بهتر خارج از محیط کار تأثیر دارد. علاوه بر این، بااینکه میلنیال‌ها طرفدار تماس‌های تلفنی یا ملاقات حضوری نیستند، بیشتر از نسل‌های گذشته از طریق متن، پیام‌رسان فوری یا Slack ارتباط برقرار می‌کنند؛ و صادقانه بپرسیم، افزایش آگاهی از اطراف همان‌ چیزی نیست که مدیرها از کارمند خود می‌خواهند؟

۲. جوان‌ها زیاد از این شاخه به آن شاخه می‌روند

بر اساس یکی از بررسی‌های جدید qualtrics و Accel+ روی بیش از ۷۰۰۰ میلنیال این نتیجه به دست آمد که در پنج سال گذشته، این نسل به‌طور میانگین ۲.۲۹ شغل داشته‌اند و این یعنی هر ۲۶ ماه شغل خود را تغییر داده‌اند. علاوه بر این، میلنیال‌ها سه برابر بیشتر از نسل قدیم نسبت به تغییر شغل به دلیل تغییر موقعیت جغرافیایی تمایل دارند.

اما قبل از آن‌که میلنیال‌ها را به‌عنوان یک گروه دم‌دمی‌مزاج تلقی کنیم، یک بررسی دقیق‌تر از پژوهش‌های مشابه نشان می‌دهد آنها به دنبال ارزش در کار خود هستند و به همین دلیل برای تجربه‌ی رضایت شخصی شغل‌های خود را تغییر می‌دهند. آن‌ها برای ایجاد تفاوت کار می‌کنند نه صرفا برای گذراندن ساعت‌های کاری.

مزیت: اگر سازمان دارای یک چشم‌انداز یکپارچه، اخلاقی و فراگیر برای آینده باشد، جوانان هم مثل هر نسل دیگری به آن وفادار می‌مانند. جوان‌هایی که جایگاه خود را در محیط کار پیدا می‌کنند به شکلی بی‌وقفه و خستگی‌ناپذیر برای رسیدن به چشم‌انداز سازمان کار می‌کنند. یک چشم‌انداز همراه با محیط که امکان توازن بین زندگی و کار را می‌دهد، باعث می‌شود این نسل حتی فراتر از حد انتظار به سازمان وفادار باشند.

۳. جوانان هیچ احترامی برای نسل‌های قبلی خود قائل نیستند

این جمله برای شما آشنا نیست؟

امروزه فرزندان عاشق خوش‌گذرانی هستند؛ رفتارهای بدی از خود نشان می‌دهد، نسبت به مقام بالاتر رفتار تحقیرآمیزی دارند؛ به بزرگ‌تر احترام نمی‌گذارند و به‌جای ورزش عاشق حرف زدن هستند.

شاید فکر کنید این نقل‌قول بخشی مقاله‌ی جوئل استین در مجله‌ی تایم است که به انتقاد از میلنیال‌ها می‌پردازد، اما در واقع منسوب به فیلسوف یونانی سقراط است که در ۳۹۹ قبل از میلاد به جرم گمراه کردن جوانان زمان خود به مرگ محکوم شد. در طول تاریخ، نسل‌های قدیمی‌تر همواره از نسل‌های جدید و جوان شکایت کرده‌اند.

اما اینجا یک معامله مطرح می‌شود: جوان‌ها بیشتر برای کارها احترام قائل هستند تا عناوین شغلی و همین مسئله برای نسل‌های قدیمی که به‌صورت خودکار با احترام به مدیر خود تربیت شده‌اند عذاب‌آور است زیرا برای رسیدن به یک مقام خاص وقت گذاشته‌اند. میلنیال‌ها برای گذشته اهمیتی قائل نیستند. آن‌ها به زمان حال و آینده اهمیت می‌دهند. اگر برای مثال یک معاون چشم‌انداز‌ شفافی از مقصد سازمان ارائه کند، جوان‌ها صادقانه با او همکاری می‌کنند و ازنظر فردی و حرفه‌ای روی آن‌ها سرمایه‌گذاری می‌کنند، معاون مربوطه هم قطعا از سوی کارمندهای جوان خود احترام می‌بیند.

جوان‌ها بیشتر برای کارها احترام قائل هستند تا عناوین شغلی

مزیت: منسل جوان امروزی درست مثل هر نسل دیگری، به دنبال احترام در ازای دانش، استعداد و توانایی خود است و آماده می‌شود که این احترام را جبران کند. کسب‌وکارهای هوشمند کنونی از سیستم راهنمای معکوس استفاده می‌کنند که توسط رئیس سابق GE، جک ولچ به محبوبیت بالایی رسید. راهنمای معکوس معمولا یک کارمند جوان را در کنار یک مدیر ماهر قرار می‌دهد و نتایج بدیهی هستند: شکاف‌ اطلاعاتی بین دو طرف بسته می‌شود و ذهنیت ما در مقابل آن‌ها محو می‌شود. کارکنان مسن‌تر نکاتی را در مورد فناوری، گرایش‌های جدید، شبکه‌های اجتماعی و مبنای مشتری خود فرامی‌گیرند (که همان میلنیال‌ها هستند). جوان‌ها هم روش‌های صنعتی و درک کسب‌وکار را از همتایان باتجربه‌ی خود فرار می‌گیرند درنتیجه یک رابطه‌ی برد، برد شکل می‌گیرد.

در آخر، این سوال مطرح می‌شود که آیا زمان آن نرسیده که نسل‌های قبلی به میلنیال‌ها اعتماد کنند؟ ترساندن این جوانان یک نوع رفتار تبعیض‌آمیز، غیررسمی و خیانت‌آمیز مرتبط با سن است و عیب‌جوها برای محیط کار مضر و تبعیض‌آمیز هستند. در عوض نسل‌های قبلی باید از هزاران منابعی که میلنیال‌ها فراهم می‌کنند قدردانی کنند: منابعی مثل خلاقیت، پیروی از وجدان، تسلط بر فناوری، انعطاف در مقابل تغییر، قدرت ذهنی، ذوق و شوق. گذشته از این، پسامیلنیال‌ها (متولدین ۲۰۰۱ به بعد) تنها چند سال با ورود به بازار کار فاصله دارند پس نسل‌های قبلی باید خود را آماده کنند.

تانی کال

برگرفته از ENTREPRENEUR

زومیت

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *