مصاحبه دارن آرونوفسکی و هدف ساختن فیلم «مادر!»

«دارن آرونوفسکی» کارگردان فیلم «مادر!» شنبه گذشته در خلال برگزاری جشنواره تگزاس (SXSW) طی یک سخنرانی به رمزگشایی و شرح برداشت خود از این اثر عجیب با بازی «جنیفر لارنس» و «خاویر باردم» پرداخت، فیلمی که میان مخاطبین دو دستگی ایجاد کرده است.

آرونوفسکی در مورد شخصیت «جنیفر لارنس» در فیلم که زنی باردار است و با شوهر شاعرش در یک خانه دورافتاده زندگی می‌کند و رنج‌های مختلفی را از سر می‌گذراند می‌گوید: «می‌خواستم فیلمی در مورد زمین و نحوه رفتار ما با آن بسازم. به نظر من رفتار ما با زمین به شدت غیرمحترمانه است. ما آن را به تاراج برده‌ایم، به آن تجاوز کرده‌ایم و بعد نامش را هم گِل [Dirt=چرک] می‌گذاریم.» او سپس به این موضوع اشاره می‌کند که بریتانیایی‌ها از لغت گِل استفاده نمی‌کنند.

در مورد شخصیت باردم در فیلم نیز آرونوفسکی تأیید می‌کند که او نماد خداوند است. «نگاهم به انجیل بود و نحوه به تصویر کشیده شدن خدا در کتاب عهد عتیق. هدفم این بود که صفات خداوند را به احساسات انسانی تبدیل کنم.»

آرونوفسکی در سخنرانی یک ساعته‌اش پیرامون مسائل مختلفی بحث می‌کند و از نحوه ورودش به صنعت فیلمسازی به عنوان کارگردان مستقل فیلم‌هایی چون «پی» و «مرثیه‌ای برای یک رؤیا» می‌گوید. وی که در اکثر آثارش مضامین دینی را می‌گنجاند، صحبت‌های خود را «ده فرمان فیلم‌های مستقل» می‌خواند و تصریح می‌کند «بنده حقیر در قیاس با کسانی که انجیل را نوشته‌اند یک نویسنده سطح پایین هستم.»

آرونوفسکی ادعا می‌کند که خودش را در همه شخصیت‌هایی که خلق می‌کند می‌بیند: «در تک تک فیلم‌هایم حضور دارم. من هم کشتی‌گیر هستم و رقاص باله. هم در کاراکتر باردم و هم در کاراکتر جنیفر و در شخصیت‌های تمامی فیلم‌های دیگرم.»

وی در ادامه گریزی هم به شرایط سیاسی آمریکا و ترامپ می‌زند. «هنر در مورد ایجاد اخلال است، به خصوص در دنیای امروز. با شرایط مزخرف کنونی، بهانه‌ای برای تولید فیلم‌های پوچ وجود ندارد.» آرونوفسکی هنرمندان جوان را به تمرکز بر روی «عشق انسانی» ترغیب می‌کند، «و نه خشونت انسانی.» و آنان را اندرز می‌گوید که «هرگز اسلحه‌ای به دست ستاره فیلم‌تان ندهید. تا جایی که قادرید اسلحه را به دست هیچکس ندهید.»

آرونوفسکی یکی از فرامین خود را متعهد ماندن به الهامات می‌داند و چالش‌هایی را توصیف می‌کند که هر کارگردان موفقی هم ممکن است در رابطه با مسائل تلخ و حساس با آن روبرو شود. سپس موانعی را مطرح می‌کند که او به هنگام تولید فیلم دینی «نوح» در سال ۲۰۱۴ باید از آن‌ها عبور می‌کرد. فیلمی که استودیوی پارامونت در ابتدا از ایده آن استقبال نمی‌کند. «وقتی فیلم مراحل تست خود را پشت سر می‌گذاشت، اوضاع خیلی بر وفق مراد نبود. مجبور بودیم به مناطق بسیار دور افتاده‌ کشور سفر کنیم. از طرف دیگر همان‌طور که همه می‌دانیم با مخالفت ایوانجلیست‌ها مواجه شدیم.»

او توضیح می‌دهد که چگونه حتی کنترلش بر روی تدوین فیلم را هم از دست داده بود. «در مقاطعی، آن‌ها فیلم ۲ ساعت و ۲۰ دقیقه‌ای مرا گرفتند و به یک کات ۸۵ دقیقه‌ای تبدیلش کردند و موسیقی گاسپل را رویش قرار دادند.» اما در نهایت او پای فیلمش می‌ایستد. «نوح فیلم پربیننده‌ای در سراسر دنیا شد، اما [برای من] یک نبرد سخت و طولانی بود. سرانجام نسخه مطلوب خودم را روی پرده بردم.»

آرونوفسکی می‌‌‌گوید هنگامی که ایده ساخت «قوی سیاه» را مطرح کرده، با انواع مختلفی از مخالفت‌ها روبرو شده، حتی با وجود بازیگرانی چون «ناتالی پورتمن» در نقش اصلی. وی سپس یکی از یادداشت‌های قدیمی‌اش را می‌خواند: «ببین. طرفداران ژانر وحشت از رقص باله خوششان نمی‌آید و طرفداران رقص باله از ژانر وحشت.» وی پس از مکث کوتاهی اعلام می‌کند که «این حرف غلط است!»

در سال ۲۰۰۸ و در زمان تولید فیلم «کشتی‌گیر» سرمایه‌گذاران به او می‌گویند که «میکی روک» را انتخاب نکند، چرا که این نقش بیش از حد توان بازیگر است. او بودجه 6 میلیون دلاری را صرف ساخت یک فیلم مستند گونه می‌کند و گاهی از افرادی استفاده می‌کند که حتی نمی‌دانستند در یک فیلم بازی می‌کنند. «در صحنه‌ای که میکی بوقلمونی را می‌بُرد، او واقعاً در حال بریدن گوشت است و واقعاً قیمت‌ها را به صورت تصادفی درج می‌کند. زنی که آنجاست از چیزی خبر ندارد و پولش را می‌پردازد. میکی هم دستکش به دست ندارد و ممکن بود رسوایی به بار آورد.»

آرونوفسکی از اهمیت ایجاد رابطه با بازیگران بر پایه اعتماد سخن می‌گوید. «من با بازیگران سخت‌گیری کار کرده‌ام. بعضی کارگردان‌ها این شرایط را با ایجاد رابطه پدر-فرزندی آسان می‌کنند. من نمی‌توانم. من همیشه دوست بازیگر می‌مانم.»

در سال ۲۰۰۰ «جارد لتو» برای بازی در نقش یک معتاد در فیلم «مرثیه‌ای برای یک رؤیا» دشواری‌های زیادی را تحمل می‌کند. «جارد بسیار به متد اکتیک پایبند است. او به خودش آب تزریق می‌کرد و ما به او می‌گفتیم خیلی احمقی مردک. چه غلطی می‌کنی؟ این کار را نکن.» آرونوفسکی می‌گوید به مقدمه‌چینی‌های کامل برای آثارش اهمیت بسیاری می‌دهد. او برای فیلم «مادر!» سه ماه تمرین در نظر می‌گیرد، و با بازیگرانش در مورد معانی تمثیلی کاراکترهایشان بحث می‌کند. او حتی نسخه آزمایشی از فیلم را در یک انباری در بروکلین آن هم بدون گریم و لباس ضبط می‌کند. «دیواری وجود نداشت، مثل فیلم «داگویل» لارس فون تریه بود که تماماً در استودیو فیلمبرداری شده.»

آرونوفسکی در مورد آخرین اثر خود می‌گوید: «تنها سه نما در تمام طول فیلم وجود دارد. دوربین یا روی شانه جنیفر است یا روی صورتش. دوربین عموماً عقب و جلو می‌رود. نمای POV او از چیزی که به آن نگاه می‌کند را هم داریم. در تمام طول فیلم هیچ نمای عریضی وجود ندارد.»

تانی کال

30nama

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *