زندگی مریسا میر، از مدیرعاملی یاهو تا فروخته شدن 4.48 میلیارد دلاری یاهو به ورایزن

زمانی که مریسا مِیِر (Marissa Mayer) در سال 2012 به سِمت مدیرعاملی یاهو منصوب شد، همگان بسیار امیدوار بودند و تصور می کردند او می تواند این غول اینترنتی که برای مدت های مدید ناکارآمد بوده را متحول سازد.

پنج سال بعد، وجه میر در یاهو با کاهش رشد و مخالفت های داخلی خدشه دار شد. این امر منجر به سقوط روحیۀ کارمندان و درخواست استعفای او گردید. افزون بر این، در زمان تصدی وی یاهو با مشکلات امنیتی  بسیار بزرگی مواجه گشت که میلیون ها مشتری را در معرض خطر قرار داد.

امروز، عصر میر با خرید نهایی یاهو به مبلغ 4.48 میلیارد دلار توسط وِرایزن (Verizon) به پایان رسیده است. اکنون که معامله رسماً انجام گرفته، میر نیز رسماً از مقام مدیرعاملی کنار گذاشته شد. او به شرکت مشترک یاهو/ AOL نیز که “Oath” نامیده خواهد شد نیز ملحق نخواهد شد.

به واکاوی برخی اخبار جدید و کتاب نیکولاس کارلسون با عنوان «ماریسا مِیر و جنگ برای نجات یاهو» پرداختیم تا بتوانیم از این طریق داستان صعود حماسی میر به عنوان یکی از بزرگترین بازیگران قدرتمند سیلیکون ولی و سقوط ناگهانی وی را کنار هم قرار دهیم.

مـیر در سال 1975 در شهر کوچکی در ویسکانزین به نام واسائو به دنیا آمد. پدر او مهندس و مادرش آموزگار هنر بود.

مـیر از ابتدا در زمینه ریاضیات و علوم با استعداد بود و معلمان عاشقش بودند. گرچه درس هایش را خوب پرزنت می کرد، دوستانش او را چندان آدم برونگرایی نمی دانستند. به طوری که خودش هم، خودِ دوران کودکی اش را «به طور دردناکی خجالتی» توصیف می کند.

مِیـِر درخواست تحصیل خود را به ده دانشگاه ارسال کرد و جالب آنکه در همۀ آنها نیز پذیرفته شد. از جملۀ این دانشگاه ها می توان به هاروارد، یِیل، و استنفورد اشاره کرد. سرانجام او به استنفورد رفت. در آنجا او ابتدا دروس مقدماتی پزشکی را به امید پزشک شدن گذراند.

مسیر زندگی وی با گذراندن کلاس کامپیوتری با عنوان CS105 کاملاً عوض شد. این کلاس باعث شد او در رشتۀ سیستم های سمبولیک تحصیل کند؛ یک رشتۀ معروف با فارغ التحصیلانی همچون رید هافمن از لینکدین، اسکات فارستال از اپل، و مایک کریگر از اینستاگرام.

به گفتۀ هم دوره هایش، مـیر زندگی چندان اجتماعی در کالج نداشت. به هنگام فارغ التحصیلی، 12 آفر شغلی انتظارش را می کشید. آخرین پیشنهاد از طرف گوگل بود که در آن زمان یک استارتاپ کوچک بود.

مـیر در حال برنامه ریزی برای شغلی در یک شرکت مشاورۀ مدیریت به نام مک کینزی بود. علاوه بر این، پس از انجام تحلیل هایش دریافت که شانش بقای گوگل تنها دو درصد است. با این حال، او مجذوب کارمندان گوگل شده بود و می دانست که چیزهای بیشتری برای آموختن در آنجا هست. بدین ترتیب، پیشنهاد گوگل را پذیرفت و طی 13 سال بعد همانجا کار کرد.

مـیر عاشق کارش در گوگل بود. طی دو سال اول، مرتباً 100 ساعت در هفته کار می کرد. در سالهای آغازین کارش در گوگل در استنفورد نیز تدریس می کرد.

مـیر به سرعت مدارج ترقی را طی می کرد. او کار خود را به عنوان عضو پاره وقت تیمِ رابط کاربری آغاز کرد ولی خیلی سریع مدیر محصول شد. در سال 2003، او عهده دار محصولات مصرفی گوگل شد که شامل موتور جستجوی اصلی آن نیز می شد.

مـیر به عنوان نائب رئیس بخش محصولاتِ جستجو و تجربۀ کاربری در سال 2005 معرفی شد. در آن زمان، او دستور جلسات درخصوص محصولاتی را تبیین می کرد که لَری پیج در آنها دخیل بود. به گفتۀ استیون لِوی که کتابی نیز راجع به گوگل نوشته است، او بخشی از گروه کوچک مدیران اجرایی سرآمد به نام «گروهک سرّی» بود.

او رابطۀ بسیار خوبی با رسانه ها داشت و رسانه ها نیز عاشق پشتکار او بودند. شایعاتی پخش شده بود مبنی بر اینکه گوگل یک تیم روابط عمومی را صرفاً به مـیر اختصاص داده است. البته این حقیقت نداشت، ولی گوگل گروهی از اشخاص در حوزۀ روابط عمومی داشت که به ارتقای شغلی او تخصیص داده شده بودند.

مـیر حضور عمومی خود را با خرج آشکار ثروت خود ارتقا می بخشید. او یک سوئیت 5 میلیون دلاری را در منطقۀ فورسیزنز سان فرانسیسکو خریده و خانۀ دیگری نیز نزدیک به زمین های مونتن ویوی گوگل خریداری کرد. لباسی که در تصویر زیر می بینید متعلق به طراح معروف اسکار دی لارِنتاست.

توجه افراطی او به جزئیات و سبک مدیریتی داده محور، برخی دشمنان را برایش در گوگل رقم زد. طراح معروفی به نام داگ بومن سرانجام دست از کار با او کشید و گفت: « از بحث بر سر تصمیمات طراحی پیش پا افتاده خسته شده ام. مشکلات طراحی جالب تری هم در این دنیا برای حل کردن وجود دارد.»

این ناکامی کم کم در درون سازمان رشد کرد. یکی از قدرتمندترین افراد گوگل که با مـیر کنار نمی آمد امیت سیگال بود؛ همان شخصی که پشت الگوریتم های قدرت بخش این موتور جستجو ایستاده است. او مستقیماً پیش لری پیج رفته و از او خواست تا مـیر را از تیم موتور جستجو حذف کند.

قابل ذکر است که سینگال سرانجام گوگل را برای پیوستن به استارتاپ جدید کرایۀ خودرو به نام اوبر ترک کرد. در فوریۀ 2017، سینگال پس از مشخص شدن اتهاماتی علیه او در شغل پیشینش در گوگل که از افشای آنها خودداری کرده بود، از شغلش در اوبر کناره گرفت.

مـیر نیز سرانجام به تیم مدیریتی نقشه های گوگل و محصولات محلی منتقل شد. او هنوز هم یکی از مدیران ارشد اجرایی بود، ولی برخی این را به منزلۀ تنزل رتبه می دیدند زیرا دیگر عهده دار مسئولیت مهمترین محصول گوگل یعنی موتور جستجوی آن نبود.

در سال 2011، دوران مدیریت عالی مـیر در گوگل به پایان رسید ولی در عوض فرصت عظیم دیگری فراهم شد: هیئت مدیرۀ یاهو از او درخواست کرد تا مدیرعامل بعدش اش باشد. یکی دیگر از افراد مطرح برای این جایگاه نیکِش آرورا، مدیر ارشد بازرگانی گوگل در آن زمان بود و نیز اِدی کیو، قائم مقام ارشد خدمات و نرم افزارهای اینترنتی اپل.

برخی اشخاص درون یاهو درخصوص استخدام او تردید داشتند زیرا مـیر تجربۀ چندانی در مدیریت مالی کسب و کار نداشت. او بیش از اینکه یک مدیرعامل عملیاتی باشد، در بخش محصول کار کرده بود. با این وجود، هیئت مدیره به اتفاق آرا او را به عنوان مدیرعامل بعدی برگزید.

او کارش را در جولای 2012 در یاهو آغاز کرد. انتظارات به قدری بالا بود که مردم پوسترهایی از مـیر را به شکل پوسترهای «امید» رئیس جمهور باراک اوباما به دیوارها آویختند.

مـیر سریعاً مدیریت موجود یاهو را مورد بازبینی قرار داد و افراد خود را به شرکت آورد. در طول سال اول حضورش، سهام یاهو از مبلغ15.74دلار به ازای هر سهم به 28 دلار در آگوست 2013 رسید.

مقداری از این موفقیت به دلیل مالکیت جزئی یاهو در علی بابا بود. تا زمان عرضۀ عمومی سهام علی بابا در سال 2014، مـیر در نقطۀ امنی بود زیرا سهام یاهو یکی از معدود راه های سرمایه گذاری در این غول چینی بازرگانی الکترونیک بود. پس از تبدیل علی بابا به شرکت سهامی عام، میر و این شرکت چینی برنامه ای برای فروش سهام باقی ماندۀ یاهو ریخته و امیدوار بودند بتوانند از پرداخت مالیات فروش امتناع ورزند.

با این وجود، مـیر به علت بهبود اثربخشی طراحی برخی از محصولات و افزایش کاربران برخی از اپلیکیشن های اصلی آن مورد ستایش است. برخی می گویند که وی فرهنگ داخلی یاهو را تغییر داد و هیجان را به این شرکت بازگرداند.

ولی درآمدهای حاصل از فعالیت های اصلی یاهو سرسختانه در برابر افزایش مقاومت کرده و مـیر را در هجمه ای از انتقادات قرار دادند.

در سپتامبر 2015 و با شکست درخواستِ یاهو از IRS برای تهیۀ «پیش نویس قانونی» که طبق آن فروش های علی بابا از مالیات معاف می شد، سرمایه گذاران وحشت کردند. این لزوماً به آن معنا نبود که یاهو مجبور به پرداخت مالیات خواهد شد. با این حال، این موضوع به عدم قطعیت های موجود افزوده و موجب شد که سهام یاهو به میزان 4 درصد کاهش یابد.

در همین اثنا، او مشاورانی همچون مدیر ارشد بازاریابی اش کیثی ساویت و مدیر ارشد داده اش جکی رِسِس (که دراینجا نشان داده شده) را از دست داد. برخی نیز او را بابت اتخاذ استراتژی اکتساب نیز مورد مؤاخذه قرار دادند. او مبالغ هنگفتی معادل 3 میلیارد دلار را صرف خرید استارتاپ هایی همچون تامبلر و پُلی وور (Tumblr and Polyvore) کرد که هیچ یک رشد قابل توجهی را به همراه نداشتند.

یکی از مدیران صندوق پوشش ریسک به نام اریک جکسون یک اسلاید 99 صفحه ای را ارائه داد که در آن تبیین می کرد که چرا یاهو به مدیریت جدید نیازمند است. او شدیداً بر کاهش اندازۀ شرکت و دور انداختن بخش هایی همچون جستجو تأکید داشت. چند ماه بعد، یکی از سرمایه گذاران کلیدی به نام استاربورد نامه ای را ارسال کرد که در آن خواهان انجام «تغییرات بنیادین» در مدیریت، هیئت مدیره، و استراتژی یاهو بود.

اوایل 2016، شایعات و گمانه زنی هایی مبنی بر خرید یاهو رواج یافت، از کام کَست و دیزنی گرفته تا AT&T و شرکت های خصوصی. سرانجام در جولای 2016، ورایزن اعلان داشت که حاضر است شرکت را به قیمت 4.83 میلیارد دلار بخرد.

این معامله کسب و کارهای اصلی یاهو را دربر می گیرد که قرار است تحت شرکت جدیدی به نام “Oath”  با AOL Verizon ادغام شود. با این حال، ورایزن خواهان سهام یاهو در علی بابا یا یاهو ژاپن نیست. اینها قرار است در یک شرکت اسپین آف به نام «آلتابا» جای گیرند.

طی سه ماهۀ آخر 2016، یاهو با دو مشکل امنیتی عمده مواجه شد که به ترتیب حساب های کابری 500 میلیون و 1 میلیارد کاربر را در معرض خطر قرار داد. بدین ترتیب نگرانی هایی مبنی بر احتمال خروج ورایزن از معامله ایجاد شد. سرانجام، قیمت معامله با 350 میلیون دلار کاهش به 4.48 میلیارد دلار رسید.

از همه مهمتر آنکه مـیر دیگر مدیرعامل یاهو نخواهد بود. معامله انجام شده، عصر مـیر به پایان رسیده و عصر ورایزن آغاز گشته است. صعود و سقوط مـیر نیز کامل شده است.

 

تانی کال

برگرفته از businessinsider

اسکیل ما

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *