نقد و بررسی بازی Super Mario Odyssey

تقریباً کسی نیست که با بازی‌های ویدیویی آشنایی داشته باشد و ماریو را نشناسد. ماریو نه تنها بزرگ‌ترین شخصیت‌ نمادین شرکت نینتندو، بلکه یکی از بزرگ‌ترین شخصیت‌های نمادین کل صنعت بازی محسوب می‌شود. اولین نسخه‌های این سری از جمله معروف‌ترین و محبوب‌ترین بازی‌های سبک پلتفرمر هستند و بعد از این همه سال، هنوز هم این سری چیزهای جدیدی برای رو کردن دارد. در ادامه به بررسی جدیدترین نسخه این سری یعنی Super Mario Odyssey می‌پردازیم.

قبل از بررسی بازی، اگر بخواهیم به عملکرد شرکت نینتندو در سال جاری دقت کنیم، می‌بینیم که امسال، سال موفقیت نینتندو بوده و این شرکت با عرضه دو نسخه بزرگ و AAA از دو فرنچایز مهم و تعیین‌کننده‌اش یعنی The Legend of Zelda و Super Mario قدم‌های محکمی برای تثبیت جایگاه کنسول جدیدش یعنی Switch برداشته است. انتخاب زمان عرضه این دو بازی نیز بسیار مناسب بوده و یکی در هنگام عرضه کنسول جدید و دیگری حدود ۶ ماه بعد از آن عرضه شده تا در دو طرف سال، نینتندو به خوبی جایگاه خودش را تثبیت کند و الآن نیز شاهد این هستیم که نینتندو سوییچ بیش از ۷ میلیون نسخه به فروش رفته است یعنی به تنهایی در طول حدود ۶ ماه از عرضه‌اش، به اندازه نصف فروش کنسول WiiU از ابتدای عرضه تا مارس ۲۰۱۷ در یک بازه زمانی حدوداً ۵ ساله فروخته است! همه این‌ها در حالی است که در نیمه اول سال Super Mario Odyssey ای در کار نبوده و حالا در نیمه دوم سال، علاوه بر The Legend of Zelda: Breath of the Wild، عنوان Super Mario Odyssey و از یک ماه دیگر، Xenoblade Chronicles 2 هم حضور خواهند داشت که به خوبی می‌توانند فروش این کنسول را از چیزی که هست نیز بیش‌تر کرده و احتمالاً در نهایت این کنسول بتواند به جایگاه کنسول Wii دست پیدا کند.

اما بپردازیم به خود بازی. داستان بازی مانند همه بازی‌های ماریو با این موضوع شروع می‌شود که شخصیت منفی اصلی سری یعنی Bowser، شاهزاده پیچ (Princess Peach) را می‌دزدد و این وظیفه ماریو است که با گذر از مکان‌های مختلف و شکست دادن افراد Bowser در پایگاه‌های مختلف او، شاهزاده را نجات دهد. با این وجود هدف اصلی شما برای پیشبرد مراحل بازی، جمع آوری آیتم‌هایی تحت عنوان Power Moon است که جایگزین ستاره‌ها در عناوین قبلی این سری شده‌اند. به دست آوردن این Power Moon ها در طول بازی از طریق کارهای بسیار گوناگون و مختلفی صورت می‌گیرد. از کارهایی که مهارت‌های پلتفرمر و سکوبازی شما را مورد آزمایش قرار می‌دهند گرفته تا جواب دادن به سؤالات ساده یک ابوالهول (یکی از موجودات اساطیری مصر باستان)! حتی اگر ساعت‌ها هم بازی کنید، باز هم با ایده‌های جدیدی برای به دست آوردن Power Moon ها رو به رو خواهید شد.

مراحل بازی در محیط‌هایی روی می‌دهند که بازی از آن‌ها با عنوان پادشاهی (Kingdom) یاد می‌کند. هر کدام از این مناطق، محیط بسیار بزرگی را به شکل Sandbox گونه در مقابل شما قرار می‌دهد که می‌توانید در آن‌ها گشت و گذار کنید و معماهای مختلف موجود در آن‌ها را حل کرده و Power Moon به دست آورید. خوشبختانه تنوع مراحل، حتی از نظر ظاهری هم بسیار بالاست و با محیط‌های شهری، جنگلی، صحرایی و… رو به رو هستیم که هر کدام علاوه بر ظاهر کاملاً متفاوت، چالش‌های متفاوتی را در خود جای داده‌اند و هر کدام گیم پلی متفاوت و جالبی را در مقابل شما قرار می‌دهند.

نقد و بررسی بازی Super Mario Odyssey

محیط های بازی بسیار سرزنده و متنوع هستند

علاوه بر Power Moon ها، آیتم‌هایی با نام سکه‌های بنفش (Purple Coin) هم در بازی وجود دارند که هر کدام از آن‌ها در بخش‌هایی از محیط بازی مخفی شده‌اند و بعضی به راحتی و بعضی نیز دشوارتر از بقیه به دست می‌آیند. با استفاده از این آیتم‌ها می‌توان موارد مربوط به شخصی‌سازی که برای هر محیط بازی نیز منحصربه‌فرد است را خریداری کرد.

به طرز جالبی دو عنوان The Legend of Zelda و Super Mario در طی سالیان بر هم تأثیر گذاشته‌اند. در این بازی هم مانند Breath of the Wild، بازی تأکید زیادی دارد که صرفاً روی یک مسیر مستقیم و خطی بازی را به پیش نبرید و آزادانه در محیط‌های آن گشت و گذار کنید. از این رو ممکن است دقایقی مشغول گشتن به دنبال یک Power Moon مربوط به بخش داستانی بازی باشید و چند لحظه بعد، ببینید که در مکانی کاملاً متفاوت مشغول پیدا کردن چیز دیگری هستید. البته طبیعتاً محیط‌های Odyssey به اندازه فضای Breath of the Wild گسترده نیستند ولی این موضوع اصلاً چیز بدی نیست و خود فضای کلی سری سوپر ماریو نیز چنین چیزی را ایجاب می‌کند و قرار نیست که مانند Breath of the Wild یک محیط بسیار بزرگ یکپارچه مقابل شما قرار بگیرد. بلکه به مانند سنت اصلی این سری، تعدادی محیط مختلف وجود دارند که البته همان طور که پیش‌تر نیز اشاره کردیم، این محیط‌ها بسیار بزرگ هستند و اندازه آن‌ها بسیار عظیم‌تر از سایر عناوین سری است.

اما شاید مسئله مهم این باشد که تا به حال تعداد بسیار زیادی بازی از سری Super Mario عرضه شده‌اند؛ حال سازندگان چه کار کرده‌اند که بازی یک کپی از نسخه‌های قبلی نباشد و همچنان چیزهای جدیدی برای ارائه داشته باشد. پاسخ این مسئله، “کلاه” ماریو است. پیش از این که به مقوله کلاه بپردازیم، واقعاً باید به سازندگان این سری تبریک گفت که بعد از ساخت این همه بازی از این سری، همچنان ایده‌های جدیدی دارند و تنها با یک ایده، آن‌قدر گیم پلی بازی را متنوع و جدید می‌کنند که هر نسخه سری در عین شباهت و وفاداری به نسخه‌های پیشین، خود را از آن‌ها مستقل می‌کند و خود را تبدیل به یک عنوان جدید می‌کند.

Super Mario Odyssey

تنوع بسیار بالایی در محیط های بازی وجود دارد. حتی لباس ماریو هم قابل تغییر کردن است.

کلاه ماریو که Cappy نام دارد، ویژگی کاملاً جدیدی را وارد بازی کرده است. کنترل شخصیت‌های دیگر. با پرتاب این کلاه به سمت موجودات دیگر، می‌توانید کنترل آن‌ها را به دست بگیرید. نکته مهم این جاست که شخصیت‌های قابل تصرف به یکی دو مورد محدود نمی‌شوند بلکه شامل بیش از ۵۰ نوع شخصیت مختلف هستند. از Goomba ها که دشمنان معمولی ماریو هستند گرفته تا یک درخت کریسمس، همگی توسط این کلاه قابل کنترل هستند. نکته مهم این جاست که همه این شخصیت‌ها هر کدام توانایی‌های منحصربه‌فردی دارند و باعث می‌شوند که پیشروی در بخش خاصی از بازی امکان پذیر شود و به شما توانایی حل معماهای مختلف بازی را در زمینه‌های مختلف می‌دهند.

آن‌قدر ایده‌های جدید در مراحل با استفاده از این کلاه وارد بازی شده است که ذکر همه آن‌ها زمان خیلی زیادی می‌برد و از این رو فقط به چند مورد معدود اشاره می‌کنیم؛ مثلاً با در اختیار گرفتن کنترل یک موجود شبیه کرم ابریشم، می‌توانید او را مانند آکاردئون خم و راست کرده و کشیده کنید تا از این طریق بتوانید از آن کرم مانند یک پل استفاده کنید. می‌توانید از موجود مانند دارکوب استفاده کنید تا نوکش را در جای خاصی از دیوار فرو کند و از نوک او به عنوان میله برای تاب خوردن استفاده کنید. حتی امکان به دست گرفتن کنترل یک حباب مواد مذاب نیز هست. از همه این‌ها جالب‌تر و هیجان انگیزتر، حضور تعدادی تیرانوسورس رکس بزرگ است که می‌توانید آن‌ها را به کنترل خود در آورده و از آن‌ها برای پیشبرد بازی استفاده کنید. البته موجوداتی مانند T-Rex را تنها می‌توان به صورت زمان دار کنترل کرد تا به نوعی تعادل هم در بازی برقرار شود. با همه این‌ها ایده‌های سازندگان خیلی عجیب و دیوانه‌وار بوده‌اند. کمتر کسی فکرش را می‌کرد که در روزی در یکی از نسخه‌های Super Mario شاهد کنترل یکی T-Rex باشیم!

Super Mario Odyssey

T-Rex در Super Mario Odyssey!

کلاه ماریو علاوه بر قابلیت تسخیر شخصیت‌های دیگر، قابلیت‌های دیگری نیز دارد. مثلاً شما می‌توانید Cappy را مانند یک بومرنگ به سمت نقطه خاصی پرتاب کنید و یا حتی از آن به عنوان یک ترامپولین استفاده کنید تا میزان پرش خود را افزایش دهید. هر کدام از این موارد به خودی خود باعث ایجاد چالش‌های جدیدی در بازی می‌شوند و وقتی همه این‌ها در کنار هم قرار می‌گیرند، با عنوانی رو به رو می‌شوید که هر لحظه چیزهای جدیدی برای رو کردن دارد.

نکته مهم این جاست که سازندگان اجازه نداده‌اند این قابلیت‌ها هیچ کدام بی‌استفاده بماند و هر کدام از آن‌ها را به نوعی وارد یکی از بخش‌های بازی کرده‌اند. در کنار همه این، پلتفرمینگ ناب و جالب سری ماریو نیز وجود دارد که خودش به تنهایی، یکی از استانداردهای اصلی سری است.

قابلیت‌های پلتفرمینگ خود ماریو که بسیار پرتعداد و متنوع اند تا حد زیادی شبیه عنوان Super Mario 64 است. از پرش بلند و پرش سه‌گانه گرفته تا پشت زدن همه از جمله حرکات مختلف ماریو هستند که هر کدام در جای خود مثمر ثمر واقع می‌شوند. در کنار این حرکات، یکسری حرکات جدید نسبت به نسخه‌های قبلی هم به بازی اضافه شده‌اند. مثلاً یکی از آن‌ها غلتیدن با سرعت زیاد روی زمین است که به خصوص روی تپه‌ها به کار ماریو می‌آید.

نکته قابل توجه این جاست که فضای اصلی مراحل بازی سه‌بعدی است و ما به وفور شاهد بوده‌ایم که در بسیاری از عناوین پلتفرمر سه‌بعدی، مشکلات بسیار زیادی در زمینه‌های کنترلی و دوربین پیدا می‌کنند. Super Mario Odyssey هر چند شاید در بعضی قسمت‌ها مشکلات اندکی در زمینه دوربین داشته باشد ولی با همه این‌ها، در این زمینه نیز یک سر و گردن از سایر بازی‌ها بالاتر است. راه حل سازندگان نیز برای حل مشکل دوربین تا حد زیادی مربوط به طراحی خاص کروی مراحل می‌شود که باعث می‌شود در اغلب اوقات بازیکن اشراف خوبی به محیط داشته باشد.

بازی تقریباً به هر نوع کنجکاوی شما پاداش می‌دهد. با کنجکاوی کردن در گوشه و کنار بازی، می‌توانید بارها با معماهای جالب و زیبایی رو به رو شوید که به حل هر کدام، Power Moon یا آیتم‌های مختلفی به دست آورید. یک نکته هم در این جا قابل ذکر است که نباید از تمام کردن و پیشبرد بازی بترسید. نگران این نباشید که بعد از تمام شدن بخش داستانی، بازی تکراری شود زیرا بعد از اتمام بخش داستانی، بازی چیزهای جدیدی برای ارائه کردن دارد و در عین حال حجم عظیمی از کارها هم از قبل مانده‌اند که انجام نداده‌اید.

یکی از بخش‌های جالب بازی که درون ساختار سه‌بعدی مراحل قرار دارد، یکسری مراحل دوبعدی ۸ بیتی به سبک ماریوهای خیلی قدیمی هستند. این بخش‌ها در عین دوبعدی بودن، با فضای سه‌بعدی بازی پیوند می‌خورند و باعث خلق چالش‌ها و اتفاقات جالب مختلفی در طول بازی می‌شوند. با مشاهده عکس زیر بیش‌تر به منظور من در مورد این بخش‌ها پی می‌برید.

Super Mario Odyssey

قسمت هایی از بازی محیط سه بعدی را با دو بعدی ترکیب کرده اند

همان طور که پیش‌تر نیز اشاره شد، آیتم‌های مختلفی در زمینه شخصی‌سازی نیز وارد بازی شده‌اند. لباس‌های بسیار مختلفی برای ماریو طراحی شده‌اند که هر کدام شکلی مخصوص داشته و هر کدام نیز متناسب حال و هوای محیط‌های هر یک از Kingdom های بازی هستند. حتی بعضی از این لباس‌ها در روند گیم پلی نیز وارد می‌شوند و مثلاً امکان ورود به یک اتاق قفل شده را برای شما فراهم می‌کنند.

به جز این موارد، نکته قابل توجه دیگری که در مورد این سری بازی‌ها وجود دارند این است که هر چند این بازی‌ها توسط هر کسی قابل انجام هستند و پیشبرد کلی مراحل در آن‌ها شاید خیلی سخت نباشد ولی در عین حال، برای به دست آوردن یکسری از آیتم‌های بازی و یا عبور از بخش‌هایی از بازی، باید بسیار متبحر باشید. در این جا باید باری دیگر به سازندگان بازی‌های این سری آفرین گفت. این سری هم می‌تواند یک بازیکن معمولی که به طور حرفه‌ای بازی نمی‌کند را جلب کند و هم علاوه بر آن، بازیکنان حرفه‌ای که مهارت بالایی در بازی کردن دارند نیز می‌توانند از این عنوان لذت ببرند زیرا Super Mario Odyssey عنوان آسانی نیست و در دل خود چالش‌های سختی را پنهان کرده که برای فائق آمدن بر آن‌ها باید مهارت بالایی داشته باشید.

همه این مواردی که گفته شد، نشان دهنده این است که Super Mario Odyssey همانند سایر عناوین این سری می‌تواند یک کلاس درس طراحی مرحله و لول دیزاین برای سازندگان بازی‌های مختلف باشند. سازندگان این بازی در عین هوشمندی، آن‌قدر چالش‌های متفاوت و مختلف را در بازی قرار داده‌اند که هیچ احساس خستگی نکنید و بازی حوصله شما را سر نبرد؛ زیرا هر قسمت بازی پر از چیزهای متنوعی است که در قسمت‌های قبلی شاهدش نبودیم و این روند به خوبی تا آخر بازی ادامه پیدا می‌کند. همین موضوع باعث می‌شود که Super Mario Odyssey را بتوان از نظر طراحی مرحله، یک شاهکار به حساب آورد.

Super Mario Odyssey

موجودات مختلفی را می توان از طریق Cappy به کنترل در آورد

لازم به ذکر است که در قسمت‌های معدودی از بازی نیز از کنترل حرکتی در بازی استفاده شده است. هر چند این بخش‌ها زیاد نیستند ولی همین موضوع نیز نوعی تنوع را به بازی ایجاد می‌کنند. همچنین امکان این وجود دارد که یک نفر ماریو را کنترل کرده و نفر دیگر از طریق حالت تبلت مانند کنسول، کلاه او را کنترل کند. هر چند در این حالت به علت این که هر دو نفر بازی را از دید یک دوربین می‌بینند، ممکن است حل چالش‌های سخت بازی سخت‌تر از حالت معمول شود ولی به هر حال برای بخش‌هایی به جز معماهای سخت بازی، انجام بازی به صورت دونفره می‌تواند لحظات جذاب و شادی را فراهم کند.

یکی از امکانات جالبی هم که به بازی اضافه شده، امکان عکس گرفتن از قسمت‌های مختلف بازی است. تنظیمات بسیار گوناگون در هنگام عکس گرفتن در اختیار شما قرار می‌گیرد و امکان تهیه عکس‌هایی فراهم شده است که شاید با دیدن بعضی از آن‌ها، در لحظه اول اصلاً نفهمید که این عکس مربوط به یک بازی مرتبط با ماریو است. آن‌قدر بعضی از عکس‌های بازی هنری و عجیب هستند که واقعاً در لحظه اول باورتان نمی‌شود نینتندو چنین سیستم کامل عکس‌برداری را در بازی قرار داده و ممکن است فکر کنید که عکس‌ها بعداً و از طریق نرم‌افزارهایی نظیر فتوشاپ دستکاری شده‌اند؛ در حالی که این طور نیست و عکس‌ها با امکانات موجود در خود بازی تهیه شده‌اند.

Super Mario Odyssey

یکی از افکت های مختلف عکس برداری در بازی، حالت سیاه و سفید است

از نظر گرافیکی، طبیعتاً بازی با توجه به سخت‌افزار بهتر سوییچ نسبت به کنسول‌های قبلی نینتندو کیفیت بهتری دارد. از لحاظ فنی به طور کلی بافت‌ها، نورپردازی، طراحی مدل‌ها و انیمیشن‌های بازی در سطح خوبی قرار دارند و هر چند در بعضی موارد بافت‌ها می‌توانستند کیفیت بهتری داشته باشند ولی سری Super Mario عناوینی نیستند که بخواهند گرافیک واقع‌گرایانه و خیلی اعجاب‌آوری را ارائه کنند و این سطح از گرافیک پذیرفتنی و قابل قبول است. بازی در حالتی که کنسول روی پایه خود مستقر بوده و به تلویزیون متصل است، با رزولوشن ۹۰۰P و در حالت قابل حمل با رزولوشن ۷۲۰P اجرا می‌شود. نرخ فریم بازی نیز در هر دو حالت ۶۰ فریم بر ثانیه است.

از لحاظ گرافیک هنری بازی مانند سایر عناوین این سری، یک شاهکار محسوب می‌شود. آن‌قدر چیزهای بامزه و جالب در طول بازی وجود دارند که واقعاً باعث تحسین طراحان هنری بازی می‌شوند. در کنار این‌ها تنوع محیط‌های بازی نیز بسیار بالاست و در عین حال همان طور که پیش‌تر نیز گفته شد، بازی در بعضی قسمت‌ها فضای دوبعدی و سه‌بعدی را به طرز جالبی با هم ترکیب کرده است که این خود نیز نقطه قوت بزرگی در زمینه طراحی هنری بازی محسوب می‌شوند.

از لحاظ موسیقی و صداگذاری نیز عملکرد سازندگان خوب بوده است. شکل کلی موسیقی بازی از نظر کلی همانند سایر عناوین ماریو است و سبک آشنای موسیقی‌های این سری را در آن شاهد هستیم. صداگذاری‌های بازی از نظر برخوردها، صدای اجزای محیط و … نیز به خوبی انجام شده است و ایرادی خاصی به آن‌ها وارد نیست.

نتیجه‌گیری نهایی:

نینتندو با Super Mario Odyssey بار دیگر توانایی خود را در ساخت بازی‌های شاهکار و بسیار زیبا نشان داد. عناوینی که برخلاف بازی‌های سایر شرکت‌ها، بدون داشتن خشونت و موارد زشت و کریه دیگر، در عین سادگی و شاد بودن، از گیم پلی بسیار عالی در کنار طراحی مرحله بی‌نظیر بهره می‌برند. عناوینی که می‌توانند بازیکنان را از هر سنی و هر مهارتی را مجذوب خود کنند. هم افرادی که خیلی از بازی‌ها تخصص ندارند می‌توانند از Super Mario Odyssey لذت ببرند و هم افرادی که مهارت بالایی دارند و به دنبال چالش‌های سخت هستند. همه این موارد به خوبی نشان می‌دهند که نینتندو فرمول ساخت عناوین شاهکار را به خوبی می‌داند و با عرضه این بازی می‌توان امیدوار بود که Switch بتواند شکست WiiU را به خوبی جبران کرده و جا پای Wii بگذارد.

تانی کال

گیمفا

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *