اصولا ما گیمرها کم دردسر و بدبختی نداریم! تا دلتان بخواهد مانع و سد و سرعت گیر و نگاه های غضب آلود و عاقل اندر سفیه و … در سر راه ما وجود دارد برای این که مثلا بتوانیم یک ساعت بازی کنیم! تازه همه اینها را که رد کنیم و بخواهیم وارد جامعه گیم شویم و کمی اعصابمان راحت شود اول در سایت های گیم می خوریم به پست جنگ های کنسولی و فن بازی و… که کلی اعصابمان را خراب تر می کند. می گوییم ولش کن بگذار برویم کمی بازی کنیم. می رویم بازی محبوبمان را که تازه منتشر شده بخریم و بازی کنیم می گوییم: آقا سلام! میگه: سلام آقا! میگیم: آقا بازی “فلان of فلان ۳” چند؟ میگه “قابل نداره. بهترین قیمت ایران رو ما می دیم ۳۵۰ هزار تومن تازه نسخه “فلان ادیشن” هم هست!” میگیم: “آقا این نسخه چی داره؟” میگه: “هیچی! همه نسخه های انتشار اول بازی همینه اسمش!!!!!” … میگیم: آقا خداحافظ! بر می گردیم برویم همان بازی های قدیمی مان را آنلاین بزنیم. وارد می شویم و می خوریم به پست یکی دو نفر از این دیوانه های روانی بازی خراب کن که فقط می آیند عقده هایشان را خالی کنند. بعدش هم پدر و مادر گرامی می ایند می گویند: “خب دیگه دو ساعتی نشستی پای این، خستگیت در رفت؟ (با لحن طعنه). دیگه پاشو از پای بازی اگه صلاح میدونی.” نگاهشان می کنیم. نگاهمان می کنند. چشم در چشم… نه… قرار نیست هفت تیر بکشیم و دوئل کنیم! آنها زودتر ما را زده اند. ما بازنده ایم. حرفی نداریم بهشان بزنیم و این گونه است که کلا اعصابمان چندین درجه از همان اول که اصلا کلا وارد جامعه گیم نشده بودیم خراب تر هم شده است!

بله دوستان! برای گیمرهای بیچاره از زمین و زمان داستان می بارد تا بلکه بتوانیم با رد کردن تمام آن ها دو ساعت با خیال راحت بنشینیم و ویچر ۳ بازی کنیم که البته این بازی هم باز خودش یه سری داستان های جدید پیش میاره برامون در برابر خانواده و بنیان خانواده و … هر چقدر می نشینیم سریال های وطنی شبکه های خودمان را تماشا می کنیم و بنیان خانواده مان محکم می شود، از سوی دیگر هم می نشینیم ویچر ۳ بازی می کنیم و بنیان خانواده مان شل می شود!!! یعنی این بنیان خانواده ما مونده چیکار کنه از بس شل و سفت میشه! اصن یه وعضی!!!

۱۰ – افراد مریض و دیوانه در بازی های آنلاین و سایت ها!

زمانی که دستینی بازی می کردم یک بار که در هاب اصلی بازی بودم یک نفر آمد به سراغم و باور کنید که تمام حدود ۲۰ دقیقه ای که در آنجا بودم را دقیقا بغل من ایستاده بود و دورم می چرخید و می رقصید و .. و خسته هم نمی شد!!

در همه حوزه ها و قشرها و جوامع کوچک و بزرگ، “روانی” داریم! قاعدتا گیمرها هم مستثنی نیستند و در بین ما گیمرها نیز دور از جون خودم و شماها، برخی افراد روانی و مربض هم وجود دارند که ذهن معیوبی دارند و از دیوانه بازی و آزار دادن و … خوششان می اید که معمولا این افراد را در بازی های آنلاین می بینیم (البته گونه خاصی از این افراد را هم در گیمفا دیده بودیم که اکانت جعل می کردند و با فیلتر شکن ۵۰ پست یک مطلب را هر کدام ۱۰۰ تا منفی می دادند که نشان از ذهن معیوب و البته وقت بی ارزش و آزادشان داشت!! یا همینطور شبه نویسندگانی از اینجا رانده و از آنجا مانده که ادعای روشنفکری دارند در حالی که کلا چیزی به نام فکر اصلا در سیستمشان وجود ندارد و رسانه ای آنها را نمی خواهد زیر روی مغز و اعصاب همه راه می روند و منفورتر و منفورتر می شوند!!).

در کشور ما با توجه به این که سرعت فوق مخوف و بالای اینترنت را دارا هستیم بقیه کشورها چون به سطح ما نمی رسند نمی توانند با ما آنلاین بازی کنند و ما فقط با خودمان می توانیم بازی کنیم، بنابراین کمتر با مشکل این افراد دیوانه در بازی های آنلاین روبرو بوده ایم اما خب به هر حال در کشور ما هم اکنون تعداد بسیار زیادی بازیباز آنلاین وجود دارند که طی ساعت ها بازی کردن قطعا با مشکل برخی همی تیمی های مریض یا برخی افراد آزار دهنده برخورد داشته اند. یادم است زمانی که دستینی بازی می کردم یک بار که در هاب اصلی بازی بودم یک نفر آمد به سراغم و باور کنید که تمام حدود ۲۰ دقیقه ای که در آنجا بودم را دقیقا بغل من ایستاده بود و دورم می چرخید و می رقصید و .. و خسته هم نمی شد!! خب این آدم را باید بهش چه گفت؟ خلاصه این که در جامعه گیم با توجه به انواع و اقسام بازی های آنلاین و سایت ها و فروم ها و … گذر هر گیمری به افرادی دیوانه و مریض هم می خورد که باید با خنده از کنارشان گذشت.

۹ – والدین!

تازه این یک سوم قیافه والدین ما وقتی می خواهند بگویند بازی نکن، ترسناک است. مدیونید اگه بگید الکی میگم!!

آقا من نمیدونم این قضیه گیم چیه که به طور عجیبی پدر و مادرها رو به یاد انواع و اقسام بچه های فامیل میندازه!!! یعنی تا مثلا گیم بازی کردن ما رو می بینن یاد بچه های فامیلا و مدرک تحصیلیشون و شغلشون و ازدواج کردنشون و … می افتن. اول می گفتم شاید مثلا این شخصیت های گیم من شبیه بچه های فامیلمون هستن که اینا می بینن یادشون می افتن، ولی بعد دیدم خدایی تو فامیلمون کسی شبیه کریتوس نداریم و وقی مطمئن تر شدم که دیگه کاملا می دونستم هیچ کدوم از بچه های فامیل شکل بیگ ددی نیستن!!!

حالا از شوخی که بگذریم باز هم به شوخی می رسیم، چون در حقیقت خطای دید بوده و فکر می کردیم که گذشته ایم ولی نگذشته ایم و هنوز در همان شوخی هستیم!! واقعا نمی دانم که دلیل این همه دشمنی والدین با گیم چیست. یعنی مثلا اگر توی کوچه و خیابون ول بچرخیم، بشینیم شب تا صبح فیلم و سریال ببینیم، خدای نکرده با مخاطب های خیلی خاص صحبت کنیم و قرار بیرون یا زبانم لال خونه بگذاریم و یا ۲۴ ساعت توی گوشی باشیم، همه اینها را قبول می کنند و اشکالی ندارد، ولی گیم را نه! یعنی خدا شاهده که وقتی بابای آدم میاد تو اتاق این دسته لامصب کنسول یا پی سی رو توی دست آدم می بینه، در نگاهش دریایی از فحش، بد و بیراه، ناموسی، غیر ناموسی، خجالت از وجود ما، سرافکندگی در کل فامیل و انواع مختلف دیگر وجود دارد و انگار که دلمان می خواهد در همان لحظه یک Leap of faith مشتی به یاد استاد ادزیو بریم تو حیاط!!

قطعا مسئله والدین و مخالفت آن ها با گبم یکی از مواردی است که برای هر گیمری پیش آمده است و همگی با آن دست و پنجه نرم کرده ایم. در واقع وقتی در هر جایی صحبت از مشکلاتی که گیمرها داشته و دارند صحبت شود، موضوع والدین یکی از ارکان اصلی و مهم آن بحث خواهد بود. اما به هر حال نسل ها عوض می شود و همین ماها که جامعه گیمرها را تشکیل داده ایم، روزی وارد جامعه والدین نیز خواهیم شد و شاید از آن زمان باشد که کم کم موضوع مخالفت والدین با بازی های رایانه ای پرونده اش رو به بسته شدن برود و ما شروع کننده این جریان باشیم. شاید روزی ما و فرزندانمان با هم پای بازی کردن بنشینیم و نگذاریم بعدا در مقالات آن ها از والدین به عنوان یک سد در برابر بازی های رایانه ای یاد شود. بالاخره باید از یک جایی شروع کرد…

۸ – بودجه!

آخ که کمرمان شکست زیر بار این بودجه!!!

دوستان اگر هنوز نسل هشتم نیامده بود و می خواستم این مقاله رو بنویسم، چون در ایران هستیم اصلا موضوع بودجه را مطرح نمی کردم!! بازی پلی استیشن ۳ روی هارد هر کدوم ۱۰۰۰ تومن!! بازی پلی استیشن ۳ و ایکس باکس و رایانه های شخصی دانلود مجانی!! کپی کردن از بازی که دوستمان کپی و کرکی اش را که خودش حداقل ۵ هزار بار کپی شده، کپی کرده!! یعنی خلاصه بگویم “گور پدر کپی رایت!” یادم است برای پلی استیشن ۳ نگاه نمی کردم چه بازی است و سبکش چیست و حتی عکسش چیست. فقط برای کامل کردن آرشیو دانلود می کردم یا روی هارد می ریختم!!

اما حالا در نسل هشتم ما هم مقدار کمی جزو جامعه جهانی گیم حساب می شویم!! قبلا سونی و مایکروسافت و … ایران را اصلا جزو بازار جهانی شان حساب نمی کردند و کلا کاری به ما نداشتند، ولی ما ماشالله آنقدر پررو بودیم که ناراحت شویم چرا لیگ ما در بازی های فوتبال نیست و چرا بازیکنان ما الکی هستند و چرا دستگاه ها زبان فارسی ندارد و تازه ولمان می کردند می گفتیم چرا اسم بازی فیفا ۱۵: جام خلیج فارس” نیست!! دیگر آن دوران برای کنسول بازها لااقل تمام شده و برای پی سی بازها هم با وجود قفل های سرسخت دوو و رنو (ببخشید همون “دنووو”) خیلی سخت تر شده است. حالا دیگر شاید حتی نتوانیم یک بازی که خیلی هم دوستش بخریم، زیرا که یک بازی دیگر هست که بیشتر دوستش داریم و تنها هم پول یک بازی را داریم، پس مجبوریم انتخاب کنیم و یا کلی صبر کنیم شاید آنها مدت ها بعد از انتشار بازی تخفیف بخورند و دیجیتالی بخریم و باز داستان ۴۰ گیگ دانلود کردن داریم.

واقعا نمی خواهم دروغ بگویم که از این شرایبط ناراضی هستم. با این که خیلی از بازی ها را نمی توانم بخرم ولی لااقل حس میکنم که من نیز یک گیمر مانند بقیه دنیا هستم و می توان آنلاین بازی کنم و دستگاهم را آپدیت کنم و تازه وقتی یک بازی را ۶۰ دلار می خریم خیلی با دقت تر و کامل تر آن را بازی می کنیم. بالاخره ما نیز باید از یک جایی به سایر نقاط دنیا بپیوندیم و چیزی به نام کپی رایت را قبول کنیم. هر گاه کلمه دزدی می آید همه بدمان می آید و زود به خودمان می گیریم و ناراحت می شویم اما واقعیت همین است که بازی که همه دنیا ۶۰ دلار می خرند و کلی سازنده برایش زحمت کشیده اند را ما کرک شده و مجانی می گیریم و این عینا دزدی است. خوشحالم که موضوع بودجه جزو لیست این مقاله است و با این که شرایط بریام سخت تر شده است ولی امیدوارم که هیچ گاه دستگاه های جدید کپی خور نشوند و شرکت های بازیسازی و سازنده کنسول، ایران را نیز به رسمیت جزو بازار خود بشناسند. هر چند که ما اصولا یک سال پیشرفت می کنیم و دنیا همان سال ۱۰ سال پیشرفت کرده است و در حقیقت یک قدم می رویم جلو و ۹ تا بر می گردیم عقب، ولی خب یک قدم جلو هم غنیمتی است که لااقل یه کم جلو رو ببینیم که وقتی برگشتیم عقب به بقیه بگیم جلو چه شکلی بود!! (چی گفتم! چه جلو و عقبی شد!!)

۷ – به فنا رفتن فرنچایز مجبوب!

همیشه امید داشته باشیم که فرنچایز محبوبمان که خراب شده است، دوباره درست می شود. (سوئیچ اسرار!! این قسمت: امید!!)

این دختر خانم کوچک را می بینید که در تصویر بالا قصد خودکشی دارد؟ می دانید چرا این کار را می خواست بکند؟ او یک گیمر است و عاشق و دلباخته و خلاصه طرفدار ۳ آتیشه فرنچایز رزیدنت اویل و ۳ نسخه اول آن نیز هست. اما او در طول زمان شاهد بود که فرنچایز محبوبش پشت سر هم بد و بدتر شد و ضعیف و ضعیف تر شد و به فنا رفتن آن را کاملا مشاهده کرد تا جایی که تاب نیاورد و بعد از رزیدنت اویل ۶ می خواست کار خودش را بسازد. مدام به او گفتم “بابا این نسخه هفتم انگار داره خیلی بهتر میشه ها.” گفتم “این رزیدنت اویل رولیشن ها امیدوار کننده هستند ها.” گفتم “به نظر می رسه کپکام داره می فهمه چیکار باید بکنه ها.”  خلاصه آنقدر در گوشش خواندم که پشیمان شد و اسلحه را داد به من و آن قدر عصبانی بودم از دستش که نزدیک بود خودم بزنم بکشمش!! رزیدنت اویل ۷ هم عرضه شد و این گیمر عزیز ما خوشحال و خندان از بازگشت فرنچایز محبوبش به روزهای اوج، کلی از من تشکر کرد که وی را منصرف کردم و خلاصه ازدواج کرده و الان بچه هم داره و خوشبخت شد!!! (واقعا دارم چی میگم!!)

الان این داستان پیامش این بود که خودکشی بد است. گناه دارد. نکنید. امیدوار باشید!! در کنار این ها هم پیامش این بود که معمولا هر گیمری در طول دوران بازیباز بودنش بسته به طولانی و کوتاه بودن آن، شاهد افت برخی فرنچایزهایی که دوست داشته است بوده و دیده که برخی بازی های محبوبش در نسخه های بعدی بسیار ضعیف کار کرده اند. این هم یکی دیگر از نقاط مشترک گیمرها در دنیا است که اکثرا فرنچایز یا فرنچایزهای محبوبی داشته اند که خراب شده و گندکاری کرده اند. اما خب وضعیت از رزیدنت اویل که خراب تر به نظر نمی رسید. اما بالاخره کپکام این سری را موفق شد تا دوباره بالا بیاورد و یک نسخه قدرتمند ارائه کند، پس همیشه امید داشته باشیم. (سوئیچ اسرار!! این قسمت: امید!!)

۶ – مردن در زمانی که یادتان رفته بازی را ذخیره کنید!

واقعا وقتی که بعد از مدتی طولانی بازی کردن یادمان می رود باز ی را ذخیره کنیم و ناگهان کشته می شویم، اگر در ظاهر هم قبافه مان مثل این دوست عزیز در تصویر نشود، قطعا از درون، قیافه ذهنمان و مغزمان عینا همین داداشمون است و اینجاست که به روح پاک Autosave و بازی هایی که Autosave دارند درود می فرستیم، باشد که روح سازنمدگانشان قرین رحمت گردد!!

“وای خدا!! یادم رفت بازی را ذخیره کنم!!” اصلا مگر می شود یک گیمر باشیم و تا حالا چنین مشکلی را تجربه نکره باشیم.!! اصلا یکی از آزمون های گیمر بودن همین سوال است که “آیا تا به حال شده است که یادتان برود بازی را ذخیره کنید؟” اگر این سوال را درست پاسخ دهید و بگویید بله، تازه بقیه اعمالتان توسط فرشته گیمر شمرده خواهند شد و جزو گیمرها حساب می شوید وگرنه همان اول می برندمان جهنم غیر بازیبازها!!

اتفاقا همین به تازگی این موضوع چندین و چنیدن و چندین بار در اسکایریم مرا به …. داد (به فنا داد. باشه بابا! اون کلمه ای که شما فکر می کنید هم هست!! اصلاح کنید فکرتون رو!!) واقعا وقتی که بعد از مدتی طولانی بازی کردن یادمان می رود بازی را ذخیره کنیم و ناگهان کشته می شویم، اگر در ظاهر هم قبافه مان مثل این دوست عزیز در تصویر بالا نشود، قطعا از درون، قیافه ذهنمان و مغزمان عینا همین داداشمون است و اینجاست که به روح پاک Autosave و بازی هایی که Autosave دارند درود می فرستیم، باشد که روح سازنمدگانشان قرین رحمت گردد!!

خلاصه این که دوستان یکی از مشترک ترین و رایج ترین و غمناک ترین مسائل موجود بین گیمرها در سراسر دنیا که رنگ و زبان و نژاد و … نمی شناسد همین فرموش کردن ذخیره کردن بازیست. یعنی اگر قهرمان المپیاد فیزیک و باهوش و حواس ترین آدم دنیا هم گیمر باشد و اسکایریم و ویچر بازی کند، قطعا یادش می رود گاهی بازی را ذخیره کند و بعد قبافه اش مثل تصویر بالا می شود!!

۵ – فایل ذخیره شما خراب شده است!

اگر سیومان خراب شود ما هم مانند دوست سینه سوختمان در تصویر فریاد می زنیم “Oh My Save” (نخیر نمی گوییم “Oh My God”!!! این کاربرد دیگری دارد!!)

این یکی مشکل هم در راستای همان مشکل قبلی است با این تفاوت که اینجا مقصرش ما نیستیم و بنابراین خیلی بیشتر می سوزیم و تازه این مشکل خیلی غمناک تر است و تا بخش عمیق تری از فیها خالدون را مورد عنایت قرار می دهد! وقتی یادمان برود ذخیره کنیم خب می توانیم از فابل های ذخیره های قبلی بازی کنیم و مقداری عقب می افتیم ولی وای به روزی که زبانم لال می خواهیم بازی را آغاز کنیم و ناگهان می بینیم که زده است “Your Save File is Corrupted” وای که خدا آن روز را نیاورد. مثلا دارک سولز و بلادبورن را کلی با سختی جلو رفته ایم و به آخرای بازی نزدیک شده ایم ولی ناگهان می بینیم که طی اتفاقاتی که در درون دستگاه با بازی رخ داده است و اختلافاتی که دور از چشم ما هنگام خاموش بودن دستگاه داشته اند، دستگاه عزیزمان زده است و فایل سیو بازی را پاک کرده است تا حالش را بگیرد ولی نمی داند که فقط حال ما را که گرفته است که هیچ، پذیرایی ما را هم گرفته است!!

آنجاست که با دلی سوخته از غم و سینه ای مالامال از اندوه (البته ذهنی پر از فحش ناموسی و بی ناموسی) مانند دوست سینه سوختمان در تصویر بالا فریاد می زنیم “Oh My Save” (نخیر نمی گوییم “Oh My God”!!! این کاربرد دیگری دارد!!) و اشک از گونه هایمان جاری می گردد. این مورد هم بین کل گیمرهای دنیا مشترک است و هر جایی که باشد فقط کافی است گیمر باشید تا طعم خراب شدن فایل های ذخیره بازییتان را از یک بار تا ۱۰۰ بار چشیده باشید.

۴ – لگ!

لگ هم یکی از رایج ترین و مشترک ترین مشکلات رایج بین گیمرهای سراسر دنیا غیر از ایران است. چون در ایران اصلا لگ نداریم. می دانید چرا؟ چون فقط می توانیم آفلاین بازی کنیم!!!!!!!!!

همین اول اعلام کنم که این مشکل یعنی “لگ” فقط برای خارجی هاست و برای آنها مشترک است که سرعت اینترنتشان افتضاح و خنده دار است وگرنه در کشور ما هرگز شاهد لگ و لک و کک و مک نیستیم. بارها دیده شده خارجی های بیچاره وقتی با ما آنلاین بازی می کنند خیال می کنند که دارند ما را می زنند ولی ما چند ثانیه پیش آن جا بوده ایم و آن ها سایه ما را دارند می زنند، از بس سرعت اینترنتشان خنده دار و پایین است!! اصلا این خارجی ها بدبختن!! هیچی ندارن!! مرگ بر آمریکا!!

از شوخی نمی گذریم!! چه کاریه بگذریم؟ حالا این همه مقاله جدی نوشتیم چی شد؟ این یکی رو از شوخی نمی گذریم! (به درک که نمی گذرم؟چشم ببخشید!). آقا این لگ هم بد چیزیه واقعا. البته من که ندیدم ولی این دوستان خارجیم میگن که “Lag is very on our brain” و یا “Lags …. us” که جای خالی را با کلمه دلبخواهتان پر نمایید هر چند می دانم کل کلمه دلبخواه همه ما یکی است! وسط بازی آنلاین با کلی هیجان این خارجی های بیچاره فکر می کنند دارند تیمشان را برنده می کنند و کلی به ما شلیک می کنند غافل از این که دچار لگ هستند و دارند شبحی مجازی از ما را می زنند و ما خیلی جلوتر هستیم و می زنیم آن ها را می کشیم! آن جاست که خارجی ها می گویند “لعنت به این اینترنت خارج!” کاش ما ایران بودیم که لگ نداشتیم! خلاصه این که دوستان لگ هم یکی از رایج ترین و مشترک ترین مشکلات رایج بین گیمرهای سراسر دنیا غیر از ایران است. چون در ایران اصلا لگ نداریم. می دانید چرا؟ چون فقط می توانیم آفلاین بازی کنیم!!!!!!!!!

۳ – بازی خراب! کنسول خراب!

احتمال این که یک بازیباز در طول چندین سال هیچ گاه با بازی های خراب یا خراب شدن کنسول و … برخورد نکرده باشد، تقریبا اندازه آن است که بگوییم ناتی داگ بازی ضعیف بسازد!! (یعنی احتمال آن صفر است!!)

یعنی احتمال این که یک بازیباز در طول چندین سال هیچ گاه با بازی های خراب یا خراب شدن کنسول و … برخورد نکرده باشد، تقریبا اندازه آن است که بگوییم ناتی داگ بازی ضعیف بسازد!! (یعنی احتمال آن صفر است!!). مخصوصا برای ما در ایران که خوراکمان کپی کاری و کپی کردن از کپی نسخه کپی شده بازی که خودش کپی بوده است، این موضوع خیلی خیلی بیشتر هم پیش آمده است و همگی با بازی های خراب و … سروکار داشته ایم. باور کنید که دقیقا یادم است بازی گاد او وار ۲ برای پلی استیشن ۲ را که نسخه ای دارای ۲ دیسک بود، بالغ بر ۷-۸ بار خریداری کردم زیرا در قسمتی روی پل که کریتوس می خواست پرهای ایکاروس را بکند و پرواز کند، گیر می کرد و دیگر رد نمی شد. بارها و بارها این بازی را خریدم تا سرانجام یکی از کپی ها خوب کپی شده بود و بازی را رد کردم! یا مثلا بازیبازان رایانه های شخصی قطعا همگی تا به حال با بازی های مشکل دار که نصب نمی شوند یا کرک خراب دارند و … برخورد داشته اند و هر کدام خاطراتی در این حوزه اعصاب خرد کن دارند!! همینطور علاوه بر بازی خراب، به میزان کمتری با موضوع کنسول خراب یا خرب شدن کنسول بعد از مدتی نیز سروکار داشته ایم و مثال بارزش کنسول های ایکس باکس ۳۶۰ بودند که داستانی به نام ۳ چزاغ قرمز مرگ یا “حلقه قرمز مرگ” داشتند که هر بازیبازی حسابی از آن می ترسید زیرا که اگر ۳ چراغ قرمز می شد گویا کنسول دیگر از کار می افتاد و خراب شده بود.

برای ما که در ایران هستیم که خب موضوع بازی های خراب و کنسول خراب، به اندازه موهای سر رود گولیت برایمان پیش آمده است ولی این طور هم نیست که برای بازیبازان دیگر نقاط دنیا این اتفاقات هیچ گاه نیافتد و قطعا هر گیمری در دنیا لااقل یک بار در این مورد تجربه داشته است. یعنی شاید اندازه موهای رودگولیت این را تجربه نکرده باشند ولی دیگر حداقل اندازه یک عدد تار مو در وسط سر زین الدین زیدان با این موضوع برخورد داشته اند!! واقعا این چه مثال هایی است که می زنم؟ دیگر از این بدتر هم می شود مثال زد؟ دارم آقای گودرزی را رسما به شقایق ربط می دهم (اهل دل ها گرفتند!!). خلاصه این که دوستان، نمی شود گیمر باشید و تا به حال طعم دردسر خراب بودن یا خراب شدن بازی و یا شاید کنسولتان را نچشیده باشید و این موضوع یکی از رایج ترین مشکلات بین گیمرها در سراسر دنیا محسوب می شود که البته در کشور ما شاید اندازه مجموع بقیه دنیا باشد!!

۲ – باگ!

نه این مرحله زرافه ها در The Last of Us نیست!! باگ است!!

می رسیم به یکی از خنده دارترین، گربه دار ترین، ترسناک ترین، جالب ترین و متنوع ترین مشکلات رایج بین گیمرهای دنیا. بله همه اینها را که گفتم با این که به هم ربط ندارند ولی کلمه ای به نام “باگ” همگی آن ها را شامل می شود. بگذارید تا برایتان ثابت کنم. همین باگ بالا را ببینید چقدر “حنده دار” است. برخی باگ هایی که بازی را غیر قابل ادامه می کنند چقدر “گریه دار” هستند. باگ های اساسین کرید یونیتی که صورت ها را به طرز وحشتناکی نشان میداد چقدر “ترسناک” بود. باگ های اسب پرنده و ماندن در آسمان در اسکایریم چقدر “جالب” هستند. اگر ویدئوهایی از باگ های بازی ها تماشا کنید می بینید که باید چند ماه پشت سر هم فقط ویدئو ببینید و تازه تمام هم نمی شوند و این هم نشانه “تنوع”بالاست. دیدید که همه کلمات اول این بخش به نوعی در باگ ها وجود دارند. اصلا بازی و بازیبازی که چیزی در مورد باگ نداند و نشنیده و ندیده باشد اصلا و ابدا حتی نزدیک به نام گیمر و بازیباز هم نیست چه رسد به این که واقعا باشد. اصلا بازیبازی که باگ ندیده باشد در دنیا وجود ندارد.

در مشکلات قبلی که ذکر کردیم شاید باشند کسانی که مثلا فایل سیوشان تا حالا خراب نشده باشد یا فرنچایز محبوبشان خراب نشده باشد یا مثلا به خاطر آفلاین بودن هیچ گاه لگ ندیده باشند، ولی محال ممکن است یک بازیباز تا به امروز هیچ گاه باگ ندیده باش. به شخصه واقعا در طول ۲۳ سال گیمر بودن تعداد باگ هایی که در بازی هایی که خودم مشغول انجامشان بوده ام، مشاهده کرده ام، قطعا یک عدد عجیب و غریب است و هرچه دوران بازی کردن یک گیمر طولانی تر بوده باشد تعداد باگ های بیشتری نیز دیده است. واقعا دنیای باگ ها در بازی های رایانه ای یک دنیای بی نهایت عظیم و عجیب و خنده دار و جالب است زیرا چیز هایی در آن می بینید که امکان ندارد چشمهایتان از تعجب گرد نشود. جالب اینجاست که این باگ ها همیشه هم مختص بازی هایی که مشکلات گرافیکی و .. دارند و ضعیف هستند، نمی باشند و در بازی های شاهکار و بی نقصی مانند جی تی ای و ویچر و … هم در انواع معرکه ای وجود دارند (شانس ما ویچر هم که بازی کنیم حتما ینیفرش باگ دارد!! البته اگر نگوییم خود ینیفر و … باگ هایی از نوع معرکه هستند!!). خلاصه این که باگ یکی از رایج ترین و شاید هم رایج ترین مشکلی است که هر گیمری در دنیا با آن مواجه شده است و تا بازیباز باشد مواجه هم خواهد شد.

۱ – مدیریت زمان

اگر پس فردا من داشتم درس می خوندم یه اژدها اومد Riverwood رو زد سوزوند کی بعد جواب میده؟ دیگه من روم میشه برم بیرون تو چشم مردم Riverwood نگاه کنم (مخصوصا اون آهنگر ریشوئه!!!).

یعنی اصلا باعث بدبختی هر چی گیمر در دنیاست همین یه مورده! آقا یه نیم ساعت بازی می کنیم می بینیم یهو نیم ساعت ذهن ما در دنیای واقعی شده ۵ ساعت که پای بازی نشستیم، بعد ۵ ساعت درس می خونیم می بینیم ۵ ساعت ذهن ما در دنیای واقعی نیم ساعته که یه ربعش رو هم چرت می زدیم روی کتاب! یعنی شک ندارم که الان دارید می گید “دقیقا دقیقا دقیقا همینطوره!!!”

اگر دکترا و فوق دکترا و پروفسورای مدیریت زمان و مکان و حتی زمان-مکان هم داشته باشیم باز وقت مدیریت زمان بازی کردن می لنگیم و اصلا زمان واقعی با مدیریت بازی کردن ما هماهنگ نیست. کاشکی روز مثلا ۴۵ ساعت بود که می توانستیم راحت تر مدیریت زمان بازی کردن را انجام دهیم، هر چند که الان فکر می کنم اگر روز ۴۵ ساعت هم بود، هم اکنون من داشتم مقاله می نوشتم که “ای بابا! کاش روز ۷۰ ساعت بود که راحت تر می توانستیم زمان بازی کردنمان را مدیریت کنیم!” بابا خب تقصیر ما چیه اسکایریم هیچ وقت تموم نمیشه؟ تقصیر ما چیه با هر کی تو بازی حرف میزنی یه ماموریت میده بهت. زشته به خدا انجام ندیم. مردم ناراحت میشن! اصلا خدا رو خوش میاد که یه خانم خیلی محترم (یعنی خیلی خیلی خیلی محترم به صورت ویچروار) از گرالت یه چیزی بخواد و گرگ سفید بگه نه، انجام نمی دم. والا بلا زشته. انسانیت همیناست دیگه! خب این کارا رو ما به خاطر انسانیت انجام میدیم بعد هیچ کس نمی فهمه میگن چرا بازی می کنی و وقت تلف می کنی. نمی دونن به خاطر حفظ آرمان های انسانی و ارزش های والای انسانیت و کمک به مردم هست که ما اسکایریم و ویچر بازی می کنیم. اگر پس فردا من داشتم درس می خوندم یه اژدها اومد Riverwood رو زد سوزوند کی بعد جواب میده؟ دیگه من روم میشه برم بیرون تو چشم مردم Riverwood نگاه کنم (مخصوصا اون آهنگر ریشوئه!!!). بعد نمی گن چرا فلان شهر رو نجات دادی ما رو نجات ندادی. بعد به من انگ قومیتی و نژاد پرستی و .. نمی زنن؟ والا خوبیت نداره. بلا خوبیت نداره!

اصلا مدیریت زمان کیلو چنده. هر چقدر هم به مردم کمک کنیم باز هم کمه و چی از این بهتر که همه روزمون رو بذاریم برای کمک به مردم که یه وقت ومپایری اژدهایی چیزی نیاد زندگی و شهرشون رو نابود کنه. از دوستان عزیز صمیمانه خواهشمندم از نزدیک شدن والدین به این قسمت از مقاله که مطالعه کردید (همین یکی دو جمله قبل) جدا جلوگیری نمایند و در صورت خواندن این بخش توسط والدین، از قرار دادن شماره و آدرس و اطلاعات بنده در اختیار والدین عزیزات به شدت خودداری نمایید تا در آینده نیز شاهد ادامه زندگی من و قرار دادن مقالاتم در سایت باشید!

گیمفا

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *