در طی ۸ سالی که از انتشار اولین نسخه سری Souls یعنی Demon’s Souls میگذرد تا به حال، این سری فراز و نشیبهای زیادی را پشت سر گذاشته است. شاید در روزهای اول هیچ کس فکرش را نمیکرد که این بازی با وجود سختیاش به چنین محبوبیتی دست پیدا کند ولی هم اکنون این بازی تبدیل به یکی از عناوین بسیار محبوب و صاحب سبک در میان بازیهای نقش آفرینی شده است. در چند روز گذشته آخرین DLC نسخه سوم این عنوان با نام The Ringed City منتشر شد که در ادامه به بررسی آن میپردازیم.
اولین نکته این که باید پیش از شروع مطلب بدان توجه داشت، این است که طبق گفتههای کارگردان بازی، آقای هیدتاکا میازاکی، دیگر قرار نیست عنوان جدیدی از سری Souls ساخته شود و این DLC حسن ختامی بر اسطورهای خواهد بود که از Demon’s Souls شروع شد و در نهایت به Dark Souls III رسید. البته شاید هم روزی دوباره عنوانی از این سری ساخته شود ولی لااقل فعلاً تیم From Software هیچ برنامهای برای ادامه این سری ندارد و باید به The Ringed City به عنوان پایان این فرنچایز فوق العاده نگاه کنیم.
با این مقدمه به سراغ بررسی بازی میرویم و کارمان را با داستان شروع میکنیم. صحبت کردن در مورد داستان سری سولز به نسبت سایر بازیها کار به مراتب سختتری است. داستان در این سری نقشی اساسی بازی میکند و با این حال روایت آن اصلاً به شکل سایر بازیها به صورت مستقیم نیست و فرد باید با بررسی دقیق دیالوگها، ساختار و شکل محیط و شخصیتها، توضیحات آیتمها و کنار هم گذاشتن همه این موارد داستان را متوجه بشود. گاهی نیز در بسیاری از بخشهای آن تئوریهای مختلفی مطرح میشود که درست و غلط بودنشان نیز هیچ گاه به طور رسمی تأیید نشدهاند و با استنباط افراد مختلف، هر یک ممکن است درست باشد.
به هر حال داستان این DLC نیز به رسم تمامی عناوین این سری به همین شکل روایت میشود. با این حال تا حد زیادی مسئله خود Dark Soul را که کمتر در مورد آن صحبت شده بود را باز میکند. نکته قابل توجه در مورد این سری این است که بدانید از نظر زمانی و مکانی، خیلی ترتیب مشخصی در میان سه نسخه Dark Souls و DLC هایشان وجود ندارد و همین موضوع به بهترین شکل در این DLC نمود پیدا میکند. در طول این DLC شاهد مکانهای به ظاهر آشنایی از نسخههای قبل خواهید بود که در کنار مکانهایی جدید جمع شدهاند. شکل محیطهای بازی و ساختار عجیب آنها از نظر فیزیکی خود گواهی دیگر بر این موضوع است. شکل محیطهای بازی حالتی در هم پیچیده و حلقوی دارد و ظاهراً قوانین فیزیکی و مخصوصاً جاذبه در محیط این DLC بهگونهای متفاوت هستند. اگر بخواهیم داستان این DLC را کاملاً متوجه شویم، باید حتماً این درهم و برهم بودن زمانی و کنار هم قرار گرفتن محیطهای مختلف این نسخهها را هم مد نظر قرار بدهیم. علاوه بر این برای فهم بهتر داستان این نسخه، حتماً باید داستان DLC قبلی یعنی Ashes of Ariandel را تا حدودی بدانید تا از قصد و نیت یکسری افراد خیلی کلیدی در این DLC آگاه شوید.
با این وجود شاید مهمترین چیزی که برای داستان این نسخه حائز اهمیت است، پایان بندی آن است. محیط پایانی بازی طراحی غریبی دارد. از نظر داستانی نیز مسائل مهمی را مطرح میکند و باس پایانی بازی نیز شاید ارتباط کمتری با نسخههای قبلی داشته باشد ولی در کل قابل قبول طراحی شده است. هر چند شاید منتظر اتفاقات هیجان انگیزتر و آشکارکردن موارد بیشتری از نظر داستانی بودیم ولی به هر حال پایان بازی و مخصوصاً محیط آن، به عنوان پایان بخش این سری کاملاً به یاد ماندنی و زیبا طراحی شده است و پایانی باشکوه و عظیم را برای سری رقم میزند. درست مانند تمام داستان این سری، محیطِ پایانی عجیب آن نیز تصویری به یاد ماندنی را در ذهن حکاکی خواهد کرد.
بیشتر از این نمیتوان در مورد داستان صحبت کرد زیرا در این صورت بخشهای مهمی از آن لو میرود و بهتر است خودتان بازی را تجربه کنید و آنها را ببینید.
روش ورود به DLC:
برای ورود به DLC بازی دو راه وجود دارد:
راه اول: ابتدا باید Lord of Cinder ها را در بازی اصلی شکست داده و به محیط قبل از باس پایانی بازی اصلی رسیده باشید. بعد از این در سمت چپ Bonefire این مکان، یک Bonefire دیگر مشاهده میکنید. از آن استفاده کنید تا وارد محیط DLC شوید.
راه دوم: باید باس آخر Ashes of Ariandel یعنی Sister Friede را شکست دهید. بعد از آن و در همان اتاقی که مبارزه نهایی DLC به وقوع پیوست، علاوه بر Bonefire خود باس، یک Bonefire دیگر هم حضور خواهد داشت که با استفاده از آن میتوانید وارد محیط DLC جدید بشوید.
یکی از مهمترین انتقاداتی که به DLC قبلی وارد بود، مدت زمان بسیار کم آن بود. خوشبختانه این DLC در این زمینه کاملاً جبران کاستیهای Ashes of Ariandel را کرده است. مدت زمان The Ringed City کاملاً قابل قبول است و با رو به رو کردن شما با ۴ باس سخت و نفس گیر، به مراتب جایگاه بهتری از DLC قبلی دارد.
یکی از نکات مهمی که در زمینه مدت زمان این نسخه نقش مهمی بازی میکند، طراحی مراحل بازی است. در زمینه طراحی مراحل واقعاً سازندگان همانند قبل شاهکار کردهاند. محیطهای بسیار پیچ در پیچ و عجیب و غریب بازی که در نهایت از طریق مسیرهای مختلف به هم گره میخورند و ساختار کاملاً استانداردشان در چینش آیتمها، دشمنان و… همگی باعث شدهاند تا بتوان تک تک قسمتهای این سری را نمونهای از یک طراحی مراحل استاندارد در بازیهای نقش آفرینی بدانیم. البته در این میان، شاید Ashes of Ariandel با وجود کیفیت بالایش تا حدودی ضعیفتر از میانگین سری عمل کرده باشد ولی The Ringed City کاملاً در این زمینه جبران کرده و با طراحی محیطهای بسیار بزرگ با نکات مخفی بسیار، در بعد طراحی مراحل عالی عمل کرده است. حتی بازی یک معما فرعی به سبک عناوین Adventure نیز دارد که تا به حال چنین معماهایی در این سری کم سابقه بوده است و با این وجود این معما به خوبی با ساختار پیوسته گیم پلی بازی تطابق پیدا کرده است و از نظر داستانی نیز با فضای DLC کاملاً هماهنگ است و شاید حتی بتوان نکات داستانی خاصی را از شیوه حل این معما استخراج کرد.
در طرف دیگر طراحی باسهای این نسخه قرار دارد. در این زمینه نیز The Ringed City عالی عمل کرده است. هر ۴ باس این DLC روش و شیوه کاملاً متفاوتی در مبارزه دارند و البته با وجود سختی بسیار زیاد، همگی با صبر و تحمل و استفاده از استراتژی مناسب قابل شکست دادن هستند. طراحی باسها به صورت چند فاز مختلف نیز در DLC کاملاً مورد توجه سازندگان بوده است و از این شیوه برای چالش بر انگیز تر شدن مبارزه استفاده شده است. ۳ باس از ۴ باس DLC به طور واضح در فازهای مختلف با شما مبارزه میکنند و همین موضوع باعث میشود که همیشه حواستان جمع باشد و حرکات باس نیز به شکل تکراری در نیایند تا به راحتی و با تکرار یک روند مشخص بتوان آنها را شکست داد. ضمن این که خود باسها نیز از نظر شیوه مبارزه کاملاً متفاوت هستند و برای همین به استراتژیهای کاملاً متفاوتی برای مبارزه نیاز دارند.
طراحی دشمنان معمولی بازی نیز فوق العاده است. دشمنان جدیدی به این نسخه اضافه شدهاند که اکثراً شیوه مبارزه کاملاً جدید دارند. یکی از دشمنان فوق العاده این نسخه، موجوداتی با بالهای شبیه فرشتهها هستند که جادوهای سریع و بسیار قدرتمندی دارند و اگر سرعت عمل بالایی نداشته باشید، به راحتی و در چند ثانیه شما را نابود خواهند کرد. برای عبور از این موجودات باید استراتژی مخفی شدن و سرعت بالا را در پیش بگیرید. سازندگان نیز به خوبی از پس طراحی مناسب محیطهای بازی در این بخش برآمده اند و طراحی محیطها در عین حال که عبور از این موجودات را چالش برانگیز میسازد، اما راههای مناسب برای فرار از دست آنها نیز تعبیه شده است. دشمن قابل توجه دیگر این نسخه نیز شوالیههایی با نام Ringed Knight هستند. این افراد که از نظر داستانی نیز نقش قابل توجهی دارند تا حدودی شبیه شوالیههای بازی اصلی هستند ولی از نظر قدرت به مراتب از آنان قویتر بوده و یک لحظه غفلت در مقابل ضربات آنان، موجب گیر افتادن شما در میان ضربات بسیار قدرتمندشان شده که به راحتی شما را نابود خواهند کرد. یکی از دشمنان جدید بازی نیز موجودی بسیار بزرگ است که از فاصله دور، در فواصل زمانی کوتاه سربازان روح مانندی را برای نابودی شما احضار میکند. چه از نظر طراحی ظاهری و چه چالشهای گیم پلی این دشمن واقعاً عالی طراحی شده است. همه دشمنان تازه اضافه شده به بازی، از طراحی فوق العاده زیبایی برخوردارند و به طور کلی، شایسته عنوان پایانی سری Souls هستند.
خوشبختانه همان طور که در توضیح باسهای بازی نیز گفته شد، طراحی دشمنان در این نسخه طوری است که اصلاً نمیتوان فقط به یک روش مبارزه اکتفا کرد و احتمالاً مجبور به استفاده از زرهها و سلاحهای مختلفی برای مبارزه با دشمنان خواهید شد. ضمن این که بیشتر دشمنان بازی ضربات جادویی نظیر Lightning و Fire هم دارند و برای همین باید هر زمان متناسب با هر یک از آنان از انگشترهای مخصوص نیز برای تقویت شخصیت خود استفاده کنید.
آیتمهای اضافه شده به این نسخه نیز بیشترشان کاربردهای خاص خود را دارند و سلاح خاصی که شیوه استفاده خوبی نداشته باشد و نتوان از آن به خوبیاستفاده کرد در DLC وجود دارد. این نکته از این بابت حائز توجه است که به هر حال بعضی سلاحها قدرت پایینی دارند و باعث میشوند که بازیکن کمتر به سراغ آنها برود ولی سلاحهای DLC همگی قدرتی متناسب با اواخر بازی دارند و هیچ یک سلاحهای بیاستفادهای نیستند. ضمن این که زرههای بسیار خوبی نیز در این DLC به بازی اضافه شدهاند که شاید زیباترینشان از نظر طراحی ظاهری، زره Ringed Knight ها باشد.
ذکر این نکته نیز خالی از لطف نیست که در زمینه بخش آنلاین محیط جدیدی برای بخش مبارزات PvP (Player vs. Player) به بازی اضافه شده است. همچنین یک Covenant جدید نیز به بازی اضافه شده و سیستم Matchmaking بازی نیز بهبود یافته است.
با همه اینها، گیم پلی The Ringed City همانند بازی اصلی در سطح بسیار خوبی قرار دارد. طراحی مراحل بازی فوق العاده هستند و موارد کشف کردنی بسیار زیادی در آن وجود دارند و قطعاً از لحاظ گیم پلی بازی در سطح بسیار بالاتری نسبت به DLC قبلی قرار دارد.
مسئله دیگر، گرافیک بازی است؛ از نظر هنری The Ringed City یک شاهکار به تمام معناست. طراحی باسهای بازی فوق العاده است و وضعیت باس از نظر داستانی را نیز مشخص میکند که این مورد به خصوص برای باس آخر به وضوح مشهود است. طراحی دشمنان معمولی بازی نیز همان طور که پیشتر گفته شد، بسیار خوب است. شاید نکته مهمتر در زمینه هنری بازی معماری فوق العاده محیطهای بازی باشد. شکل ظاهری محیطهای بازی بسیار متفاوت از نسخههای قبلی است و خود محیط شهری The Ringed City نیز از معماری کاملاً متفاوتی بهره میبرد. ضمن این که محیطهای اطراف نیز با ساختار در هم پیچیده و حلقویشان، نشان دهنده توان بالای طراحان بازی در ساخت محیطهای محیرالعقول و خارق العاده هستند.
از نظر گرافیک فنی نیز DLC کیفیتی مشابه بازی اصلی دارد. همانند بازی اصلی در بعضی زمینهها نظیر نورپردازی بازی بسیار خوب عمل کرده است ولی به هر حال از بعضی لحاظ، بازی با عناوین سطح بالای نسل هشتم فاصله دارد. با همه اینها، گرافیک فنی بازی در کل نمره قابل قبولی میگیرد و طبیعتاً قرار نیست که همه بازیها یک گرافیک سینمایی را در مقابل شما قرار دهند و کیفیت فعلی بازی نیز در مجموع در نسل هشتم، راضی کننده است.
در کل در زمینه گرافیک، DLC همچون بازی اصلی فوق العاده عمل میکند و بیشک طرفداران سری کاملاً از آن راضی خواهند بود.
در آخر باید به موسیقی بازی اشاره کرد. قطعات جدید برای باسهای بازی ساخته شدهاند که همگی فوق العاده زیبا و شنیدنی هستند و کاملاً با حال و هوای این عنوان هماهنگی دارند. مهمتر از همه، موسیقی حماسی و شنیدنی باس آخر است که از نظر مدت زمان نیز بسیار طولانی بوده و مدت زمانی بیش از ۹ دقیقه دارد که در میان موسیقیهای متن بازیها کم سابقه محسوب میشود و در طول مبارزه نیز با شدیدتر شدن آن، موسیقی حماسیتر شده و به خوبی فضای تاریک و خاص حاکم بر مبارزه را به بازیباز منتقل میکند.
نتیجهگیری نهایی:
در نهایت و با ذکر همه این موارد، میتوان The Ringed City را پایانی شایسته بر سری سولز دانست. بازی همچنان گیم پلی فوقالعادهای دارد و با ارائه محیطهای پیچ در پیچ و باسهای بسیار بهتر نسبت به DLC قبلی، میراث برجای مانده از Demon’s Souls و نسخه اول Dark Souls را به نقطه نهایی رساند. هر چند که شاید بسیاری از نکات داستانی که طرفداران انتظار آشکار شدنشان را داشتند در این نسخه خیلی مورد بحث قرار نگرفته باشند ولی به هر حال اگر تا به حال از طرفداران سری Souls بودهاید، باید حتماً به عنوان حسن ختام The Ringed City را بازی کنید. تنها طراحی فوق العاده محیط پایانی بازی ارزش تحمل سختیهای بازی را دارد.