افتتاحیه فصل هشتم سریال The Walking Dead

سریال The Walking Dead طبق رسم هرساله‌اش این‌بار هم میزبان شما خواهد بود تا از طریق قاب AMC کلی هرج و مرج و اندکی هم زامبی ببینید. با یادداشتی بر افتتاحیه فصل هشتم سریال The Walking Dead همراه ما باشید.

تعریفی که سریال The Walking Dead در این روزها از واژه «آخرالزمان» دارد عجیب و قابل تعمل است. ویژگی‌های آخرالزمان کنونی سریال The Walking Dead بیشتر شبیه به بهانه‌ای برای خلوت کردن صحنه‌های اکشن و از طرفی وابسته نبودن به جلوه‌های بصری پر از پیکسل و در عین حال ساده‌تر کردن مراحل تولید سالانه سریال به نظر می‌رسد. قسمت ابتدایی فصل هشتم سریال The Walking Dead نیمی از قواعد یک افتتاحیه هیجان‌انگیز را فراموش کرده است، اما آن سوی ماجرا اگر بیننده به خود سخت نگیرد سریال را کمی سرپا خواهید یافت. جوری که انگار از جاده‌خاکی‌های خطوط اصلی جان سالم به در برده و اگر چه خسته به نظر می‌رسد، اما سرپال ایستاده و داستان آبکی‌اش را روایت می‌کند. همان داستان سر ریز از انتقام و شعارهای تکراری بازماندگان این دنیا را می‌گویم. دقایقی قریب به اتفاق شما در افتتاحیه سر ذوق خواهید آمد و اگر چه پخش و پلا شدن ویژگی‌های یک آخرالزمان پر از زامبی را نظاره خواهید کرد و کاملا در بهت فرو می‌روید که «این تعداد گلوله و اسلحه دست گروه ریک چه می‌کند» و از این قبیل سوالات، یک عدد «بیخیال ماجرا» می‌زنید ور دل قضیه و برای دقایقی لذت می‌برید. اما در مقایسه با افتتاحیه فصل گذشته با یک اپیزود پر از انفجار، گلوله و زامبی طرف هستید که قطعا به اندازه آن افتتاحیه منحوس هیجان و خون‌ریزی ندارد اما صادقانه بهتر است. تا زمانی که در نحوه روایت یک ایده کذایی به ذهن سازنده می‌رسد و بیننده رسما در دل ماجرا گم می‌شود. اما چیست آن ایده کذایی؟

افتتاحیه فصل هشتم سریال The Walking Dead

توجه: چنان چه می‌دانید متن زیر یادداشتی بر افتتاحیه فصل هشتم سریال The Walking Dead است. لذا اگر تاکنون موفق به تماشای آن نشده‌اید از خواندن ادامه مطلب صرف نظر کنید؛ چرا که این مقاله حاوی اسپویل است.

افتتاحیه جوری وانمود می‌کند که گویا نه به حال و نه به گذشته مربوط است. رگه‌هایی در هم تنیده از آینده خیر و شر ماجرا تلقی می‌شود. اگر همین اینطور نباشد، لااقل اینطور تصور می‌گردد. این پایه ریزی سوالات به خودی خود در سکانس‌ها معنی بدی نمی‌دهند، اما مساله این است که آیا پاسخ این سوالات هم اهمیت دارند یا خیر؟ این که ما ریک را در سنین پیری می‌بینیم، چنین به نظر نمی‌رساند که آری ماجرای نیگان و ارتشش ختم بخیر گردیده و دوربین فصل هشتم گهگاهی گریزی به آینده می‌زند. اگر که این طور باشد ما با یک اسپویل بسیار بد و نابود کننده طرف هستیم که از همین حالا پرونده فصل هشتم را بسته و به زباله‌دان تاریخ مجموعه پیوند داده است. اما نیمه پر لیوان را که نگاه می‌کنیم، وضعیت بیشتر شبیه به رویای دست نیافتنی ریک و گروهی جلوه می‌کند. در این صورت هم روایت یک جایش می‌لنگد؛ چرا که رویای کنونی ریک هیچ اهمیتی برای بیننده ندارد. چه به تصویر کشیده شود و چه خیر. اما این همه ماجرا نیست. ما در افتتاحیه فصل هشتم سریال The Walking Dead شاهد صحنه‌های عجیب پرتعدادی هستیم؛ البته اگر از این مقدار مشخص، سکانس مربوط به انفجارها و باران گلوله بر سر ارتش نیگان را فاکتور بگیرید. زیرا این موارد کم‌اهمیت بودن دنیای The Walking Dead از منظر محتوای آخرالزمانی‌اش را یادآوری می‌کند و این موضوع مدت‌ها قبل‌تر از فصل هشتم به بیننده ثابت شده بود. منظور از آن صحنه‌های غریب پرتعداد، گره‌های داستانی کم اهمیت افتتاحیه است. همان افتتاحیه‌ای که وانمود می‌کند یک راست سر از اصل مطلب در آورده است؛ غافل از این که در میانه راه به پرتگاه همان ایده کذایی روایت می‌افتد.

و اما این ایده کذایی و نحوه روایتی که گاه و بی‌گاه از آن صحبت می‌کنیم چیست؟ وقتی افتتاحیه شروع می‌شود سکانسی در مقابل دوربین رقم می‌خورد که حداقل از حیث زمانی چیزی از آن نمی‌دانیم. اما قطعا متعلق به برهه زمانی نزدیک به اختتامیه فصل هفتم نیست؛ چرا که در این صورت می‌بایست سرعت عمل ریک و گروهش را در یافتن سلاح، مواد منفجره، اتومبیل، لباس و سایر تشکیلات جنگی تحسین کرد. اما خب در این بین قواعد فیزیک نمی‌تواند جوابگوی برخی سوالات باشند و بیایید همان‌گونه که بهتر است تصور کنیم؛ افتتاحیه مدت‌ها پس از پایان فصل هفتم رخ داده است. ما برای توصیف یک سکانس کوتاه از ابتدای قسمت اول، مجبور به نگارش چند خط گذشته شدیم و این تنها شروع کار است. چرا که افتتاحیه تا انتها سردرگم جلوه می‌کند و برهه زمانی کوچک‌ترین مشکل بیننده است. اساسا هویت تمامی سکانس‌ها پشت یک علامت سوال قرار گرفته و نمی‌گذارد که بیننده در انتها به یک جمع بندی برسد. مسیر حرکت ریک به سمت موقعیت نیگان ظاهرا خط اصلی داستان را تشکیل می‌دهد؛ حالا این خط اصلی گهگاهی به دو جاده خاکی کاملا مختلف تغییر مسیر می‌دهد. یکی از آن خطوط همان زندگی شیرین و رویاگونه‌ای است که ریک و فرزندانش را به تصویر می‌کشد. دیگری اما دقیقا نقطه مقابل همین موضوع را تشکیل می‌دهد. نمایی از چهره ریک است که به هیچ وجه شباهتی با یک سرانجام خوب ندارد و به نظر شخصیت اصلی داستان به سرانجام افتتاحیه فصل هفتم دچار شده است.

سریال The Walking Dead

اکنون بهترین فرصت برای درخشیدن است

پیچ و تاب خوردن در طول یک سناریو اصلا نکته بدی نیست، اما تنها در شرایطی که مسیر داستان صاف و ساده نباشد. تقریبا ما پیش از این هیچ علامت سوالی در رابطه با فصل هفتم نداشتیم که حالا بخواهیم ماجراجویی‌مان را کاراگاهانه پیگیری کنیم. در ابتدای مسیر افتتاحیه فصل هشتم ما به مصاف با یک سخنرانی پیش از آغاز نبرد می‌رویم. سخنرانی اصلا شبیه به ماجرای نیمه ابتدایی قسمت اول نیست و احتمالا به انتهای آن مربوط می‌شود. ریک درحال سخنرانی کردن و شعار دادن‌، درست مانند شرایط پیش از انقلاب صنعتی و نبردهای شمشیر با شمشیر است که فرماندهان کمی جو می‌دهند تا سربازشان با کله به دل ماجرا بزند. پس از آن سکانس یک کات بزرگ می‌خورد و سر از میدان جنگ در می‌آورد، کمی بیشتر که جلو می‌روید بازبه همان سخنرانی می‌رسید و در این بین درل و مابقی رفقا حکم پیام بازرگانی را دارند. زامبی‌ها هم که مصداق NPCهای ویدئوگیمی همینجور در محیط چرخ می‌زنند و برای بیننده از روز هم روشن‌تر است که در این فصل زامبی‌ها اصلا شبیه به یک تهدید نیستند؛ چرا که ماجرا اصلا به آن‌ها مربوط نمی‌شود و قضیه بر سر دعوای ریک و نیگان است. چه کسی انتظار دارد که شخصیت‌های اصلی داستان در این فصل توسط زامبی‌ها کشته شوند؟ آن هم زمانی که موجودی مانند نیگان سد راه آن‌ها شده است.

وقتی در اواسط شهریور حرف از تسریع در روایت داستان و تحول بزرگش شد، خیلی‌ها مِن جمله نگارنده نیمه پر لیوان را نگاه کردند. در این نیمه پر نوید یک شروع امیدبخش برای سناریوی بسیار ناامیدکننده فصل اخیر دیده می‌شد و باید گفت که افتتاحیه فصل هفتم چندان هم دور از انتظار و سطحی نبود. در واقع اگر ما برخی از موضوعات را فاکتور بگیریم و سریال The Walking Dead را چنان چه هست سبک و سنگین کنیم، به نظر می‌رسد که افتتاحیه جذابیت خاص خودش را داشته است. از آن موضوعاتی که بیننده حین تماشای فصل هشتم باید فاکتور بگیرد می‌توان به ایرادات ضمنی سریال اشاره کرد. برای مثال در آن سکانس‌های رویاگونه‌ای که ریک و خانواده‌اش را در دل بهشت The Walking Deadـی‌اش به نمایش می‌گذارد، جزئیات چهره ریک احمقانه است. اعضای صورت و شرایط جسمانی ریک اصلا جلوه خوبی ندارند. یا اینکه وقتی ما ریک را درحال به رگبار بستن اردوگاه نیگان می‌یابیم، برای‌مان سوال می‌شود که چه آخرالزمان مجهزی شده است این آخرالزمان سریال The Walking Dead. غذا و بنزین سخت‌تر از گلوله و مواد منفجره یافت می‌شوند، در حالی که باید کاملا برعکس باشد.

سریال The Walking Dead

اگر به خاطر داشته باشید، فصل هفتم یکی از سخت‌ترین برهه‌های زمانی تاریخ مجموعه را برای کاراکترهای آن رقم زد. خیلی‌ها مانند شخصیت «مسیح» (جیزز) و رزیتا عملا به منطقه نیستی کشیده و از آن کاراکتر (حداقل) قابل تحمل به شخصیتی بی‌جهت و کم‌عقل بدل شدند. حتی ساشا که در انتهای کار از سریال به نحوی حذف شد هم در زمره همین دسته از کاراکترها قرار گرفته بود و در پایان، بود یا نبودش تاثیری بر روی بیننده نگذاشت. از آن بدتر بلایی بود که بر سر کارل و ایند آمد. کارل پیش از این برای خلق موقعیت‌های ترسناک طراحی شده بود تا با یک اشتباه ساده و غیر قابل کنترل از سوی او دردسری از نوع زامبی‌محورش بر سر گروه ریک بیاید. تا آن زمان کارل شخصیت دوست داشتنی و خوبی محسوب می‌شد. اما در فصل هفتم که او نیز مانند بسیاری از کاراکترها شبیه به یک انتقام‌جوی بی‌ اعصاب و کم‌فکر شد، حسابی از بُعد شخصیتی خود فاصله گرفت و با آن رابطه عاشقانه‌ای که میان ایند برقرار شد، رسما به نیستی پیوست. منهای برخی از شخصیت‌های اصلی داستان که از ابتدا تا کنون بوده‌اندف تقریبا تمامی کاراکترها به مرز نابودی کشیده شدند. حالا زمانی که فصل هشتم را شروع می‌کنیم، به نظر می‌رسد که برخی از این تعداد مرده‌های متحرک به جایگاهی که لازم بود رسیده‌اند. و این خبر خوبی است، اگر که شیوه روایت جدید داستان به آن ضربه‌ای وارد نکند. کاراکترهایی مانند کارول و درل که در فصل گذشته واقعا به حاشیه برده شدند، حالا در بطن داستان قرار گرفته‌اند. درل و کارول در فصل گذشته زمانی از خط اصلی داستان فاصله گرفتند و عملا سناریو را ترک کردند که بیننده نصف اتفاقات مهم فصل اخیر را به دوش آن‌ها سپرده بود. اکنون به نظر می‌رسد که شرایط برای جبران این اشتباه بزرگ مهیا شده است.

افتتاحیه فصل هشتم سریال The Walking Dead نشان می‌دهند که مجموعه مذکور برای خلق یک سناریوی جدید هنوز قابلیت‌ و گنجایش لازم را دارد، اما شرطش رعایت یک سری اصول ساده است. پیچ و تاب دادن به روایت یک داستان ساده در یک نگاه کار اشتباهی به نظر نمی‌رسد، اما حداقل یقین دارم که برای بیننده سریال The Walking Dead هیچ چیز بهتر از تمام کردن این ماجرا و شروع فصل جدیدی در دنیای سریال نیست. پس بهتر است خیلی صادق و سرراست اصل ماجرا هدف قرار گیرد. در خلاصه داستان افتتاحیه ریک و گروهش که حالا متشکل از سه تیم و سه رهبر است، پای‌شان را در یک کفش فرو برده‌اند که نیگان را سرنگون کنند. در نتیجه نقشه آن‌ها برای حمله به موقعیت نیگان می‌شود استفاده از زامبی‌ها! اگر به یاد داشته باشید ما در بررسی‌های فصل گذشته به این نتیجه رسیده بودیم که ریک برای نابودی دشمن جدیدش می‌بایست با قاتل همسر و نزدیکانش کنار بیاید؛ زامبی‌ها! او در مقابل کسی که هم قدرتش را دارد، هم افراد بیشتری دارد و از آن مهم‌تر سلاح زیادی در اختیار دارد و خلاصه همه چی دارد، می‌بایست با زامبی‌ها کنار بیاید و رسما آن را برای نابودی نیگان رام کند. همین اتفاق هم می‌افتد. نقشه ریک برای حمله به موقعیت نیگان، تبدیل کردن آنجا به اقامتگاه زامبی‌ها است. این اتفاق از دو جهت هیجان انگیز است؛ اول از آن جهت که ما متوجه شده‌ایم ریک و گروهش برای اولین بار در طول این دو فصل کارهای عاقلانه‌ای می‌کنند. نه یک تنه به دل دشمن می‌زنند و نه چیزی شبیه به این سناریوی مسخره. دوم از آن جهت که همین موضوع نشان می‌دهد ما در ادامه فصل احتمالا با صحنه‌های اکشن کارگردانی شده‌ای طرف هستیم که لااقل کمی خلاقیت چاشنی آن شده و این خودش خبر خوبی است.

سریال The Walking Dead

در مجموع اگر چاشنی صداقت را بیشتر کنیم، با افتتاحیه‌ای جذاب اما بی در و پیکری طرف بودیم. البته که فراموش شدن قواعد یک آخرالزمان پر از زامبی مدام درحال نقض شدن است، اما بیایید با هویت جدید سریال The Walking Dead کنار بیاییم و همان طور که هست از آن لذت ببریم. شاید در این صورت واقعا هم لذت‌بخش جلوه کند. اگر چه می‌دانیم در پس تمام این مکافات و ایده‌هایی کذایی موجود در روایت، مسائل تجاری مانند ماری بر ایده‌آل‌های‌مان چنبره زده‌اند. در هر صورت تماشای سریال The Walking Dead برای ساعتی کوتاه لذت بخش است و افتتاحیه فصل هشتم نوید یک روایت سریع و سردرگم را می‌دهد. روایتی که احتمالا به کاراکترهای مهم و محبوب سریال فرصت بیشتری خواهد داد. در هر صورت می‌بایست برای قضاوت کمی صبر کرد.

تانی کال

گیم شات

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *