مصاحبه با بیل گیتس و ملیندا ، همسرش

بخشی از مصاحبه با بیل گیتس و ملیندا ، همسرش که کریس اندرسن درباره ی بخشش ثروتشان با آنها انجام داده است:

چطور به فکر کمک به دنیا افتادید؟
پاییز 1993 برای اولین بار به افریقا رفتیم. آن موقع نامزد بودیم و چند ماه بعدش هم ازدواج کردیم. برای دیدن حیوانات و ساوانا به این سفر رفتیم اما چیزی که واقعا تحت تاثیرمان قرار داد مردم و فقر بی حدشان بود. شروع کردیم به پرسیدن سوالا هایی از خودمان. باید همه چیز همین طور باشد؟ اواخر سفر در ساحل زنگبار مشغول قدم زدن بودیم و با این که قبلا هم به این فکر کرده بودیم که چطور درآمد حاصل از مایکروسافت را به جامعه بازگردانیم، این اولین بار بود که راجع به این حرف زدیم که چه کاری میتوانیم بکنیم و چطور؟

پس از این جا شروع شد و بعد سرعت گرفت.

بله. در سال 1997 مقاله ای خواندیم راجع به این که چه تعداد زیادی از کودکان در سرتاسر دنیا از بیماری های مربوط به اسهال میمیرند، و با خود میگفتیم “نباید این طور باشد! در آمریکا فقط کافیست به داروخانه بروی”. پس شروع به صحبت با دانشمندان کردیم و در اواخر 1998، یا 1999 کارمان را شروع کردیم.
مقدار زیادی پول و تعداد بسیار زیادتری مشکل در دنیا پیش رویتان قرار داشت. چطور تصمیم گرفتید بر کدام مسئله تمرکز کنید؟
تصمیم گرفتیم دو چیز را انتخاب کنیم. این که بزرگ ترین نابرابری جهانی چه بود و بعد کودکانی را دیدیم میمردند، کودکانی که به هیچ وجه غذای کافی برای رشد نداشتند، و کشورهایی که گیر افتاده اند چرا که کودکان زیادی هر روز به دنیا می آیند و جمعیت به سرعت رشد میکند؛ اما کودکان آن قدر بیمارند که حتی نمیتوانند تحصیل کنند. این هدف جهانی مان بود. سپس به امریکا نگاه کردیم و دیدیم که هردوی ما تحصیلات فوق العاده ای داشته ایم. و به این نتیجه رسیدیم که امریکا با سیستم فوق العاده ی آموزشی میتواند به قول موقعیت برابری که داده وفا کند. و هرچه بیشتر یاد گرفتیم، بیشتر متوجه شدیم که به آن قول وفا نمیکنیم. پس این دو چیز را انتخاب کردیم و همه ی کارهای سازمان حول همین محور میچرخد.

ملیندا، کارت را چطور توصیف میکنی؟
یکی از کارهایی که من بسیار دوست دارم انجام دهم این است که وقتی به جایی مسافرت میکنم به مناطق روستایی میروم و به عنوان یک زن غربی ناشناس با زنان صحبت میکنم. و هزاران بار از همه ی زنان شنیده ام که “من میخواهم این را تزریق کنم”. راجع به واکسیناسیون کودکان حرف میزنم اما باز هم به گونه ای بحث را به این میکشانند که “پس تزریق من چه میشود؟” و این تزریق Depo-Provera است که نوعی پیشگیری از بارداری محسوب میشود. میخواهند به هر طریقی شده تعداد فرزندانشان را کنترل کنند تا بتوانند تغذیه ی آنها را تامین کرده و شانس تحصیل داشته باشند.

بیل، یک گراف به همراه آورده ای. این گراف چه چیزی را نشان میدهد؟
یک سری شماره!!! شوخی میکنم. این شماره ها تعداد کودکان زیر 5سالی ست که هر ساله میمیرند. ما به موفقیت خوبی در این مورد دست یافتیم. از 20میلیون کودک که در زمان نوزادی من میمردند به حدود 6میلیون رسیده ایم. به خاطر واکسیناسیون. آبله سالانه جان چند میلیون کودک را میگرفت و این تعداد اکنون به صفر رسیده است. سرخک هم هر سال چند میلیون قربانی داشت و اکنون به چندصدهزار رسیده است. ادامه دادن همین مسیر با علم جدید واکسیناسیون ممکن خواهد بود و ما میخواهیم سرعتش را نیز بیشتر کنیم.

میگویند همکار بودن دو نفر که با هم ازدواج کرده اند بسیار دشوار است! درست میگویند؟
خانم های بسیاری با مقدمه ی “بسیار بعید است من بتوانم با شوهرم کار کنم” همین سوال را از من پرسیده اند. هم لذت بخش است و هم نیست! خب ما سفرهای کاری مربوط به سازمان را با هم نمیرویم. مثل وقتی که بیل در مایکروسافت کار میکرد. اما میدانم همیشه وقتی به خانه برمیگردم، او مشتاقانه منتظر شنیدن چیزهای تازه ایست که آموخته ام. این رابطه کاملا متقابل است. من هم همیشه منتظر شنیدن حرف های او هستم حتی اگر راجع به سخنرانی باشد که آن روز داشته.اما این گونه نیست که تک تک دقایقمان را با هم بگذرانیم!

به عنوان ثروتمندترین خانواده ی دنیا چطور سه فرزند خود را بزرگ کردید؟ روشتان چه بوده؟
همیشه سعی کرده ایم تحصیلات خوبی داشته باشند. اما هیچ وقت آن قدر پول در اختیارشان نگذاشتیم که توانایی های خود را از یاد ببرند. باید کاری که دوست دارند را پیدا کنند و اتفاقا خودشان هم بسیار در این مورد هیجان زده هستند. دوست دارند راه خودشان را انتخاب کنند. البته بسیار هم برای کارهای سازمان اهمیت قائلند.

با وجود سازمان هنوز هم انقدر ثروت دارید که هر سه آنها را تبدیل به میلیاردر کنید! آیا برنامه تان برای آینده شان همین است؟
نه اصلا. ابدا قرار نیست چنین اتفاقی بیفتد. باید احساس کنند که کار خودشان ارزشمند و معنی است.

نابرابری در دنیا بیداد میکند. آیا فکر میکنید اگر کسانی که شرایطی مشابه شما دارند روش شما را در پیش گیرند این نابرابری ها کم کم از بین برود؟
قطعا. گرفتن ثروت از ثروتمندترین ها و دادن آن به فقیرترین ها به برقراری تعادل کمک میکند. عادلانه هم هست.

منبع هات اپ نیوز

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *