نقد و بررسی Warhammer 40,000: Dawn of War III

“به قلم علی رجبی”

Dawn of War باری دیگر به همراه جهان خونین خود بازگشته تا میزبان طرفداران همیشگی‌اش باشد، RTS دوست‌داشتنی‌ که ما را به زمین‌های جنگی‌اش در کنار Orkها و Space Marineها برده و از رموز سیاهش پرده برداشته است. حال جدیدترین نسخه آن به همراه تغییرات فاحشی برگشته اما اولین سوالی که برای طرفداران پیش می‌آید این است: آیا این تغییرات به نفع بازی بوده‌اند؟‌

حدودا 13 سال پیش بود که اولین Dawn of War پا به عرصه بازی گذاشت و به یکی از RTS های مطرح زمان خود تبدیل شد؛ عنوانی که آن زمان در کنار بازی‌هایی چون Warcraft قرار گرفته و بسیاری همچنان از بازی کردن آن لذت می‌برند. شاید اولین DoW، رویایی دیرینه‌ایست که طرفداران انتظارش را از DoWIII می‌کشیدند. اندکی بعد DoW II کار خود را بعنوان یک RTS آمیخته شده با عناصر نقش‌آفرینی شروع نمود، هرچند این تغییرات واقعا بد نبوده و حتی باعث لذت فراوان بسیاری از بازیکنان نیز شدند اما همچنان طرفداران کلاسیک، سبک Retro‌ دوست‌داشتنی خود را می‌خواستند؛ و سرانجام می‌رسیم به عصر حاضر که ببینیم این‌بار Relic Entertainments با یکی  از نامی‌ترین مجموعه‌های خودش چه کرده است.

 

داستان بازی این‌بار ماجرای “گابرییل آنجلوس” (Gabriel Angelos) یعنی صاحب گروه “بلادریونز” (Blood Ravens) را دنبال می‌کند که خود را درگیر جنگی مملو از خیانت، خون و سیاهی می‌یابد. با نزدیک شدن زمان حقیقی پیش‌گویی نژاد “الدارها” (Eldar)، درنهایت چه کسی پیروز میدان خواهد بود؟ از لحاظ داستانی و روایت، این نسخه تماما بر روی 3 نژاد اصلی یعنی “ارک‌ها” (Orks)، “الدارها” و “بلادریون‌ها” متمرکز بوده و خبری از نیرو‌های Chaos Space Marine و یا فضایی‌های دوست‌داشتنی Xenos دیگر نبوده و با روایتی کلاسیک روبه‌رو هستیم. هرچند وجود اشخاصی چون خود “آنجلوس” باعث زیبایی روایت می‌شود، اما جای خالی نیروهای Chaos Space Marine بعضا حس می‌شود.

برخلاف نسخه پیشین یعنی Retribution، بازیکنان شاهد کمپین‌های مجزا برای هر نژاد نبوده و بجای آن، شاهد روایتی سه‌گانه که از دید 3 راوی، از هر یک از نژادها هستند. بطور کلی 17 مرحله مختلف اتتظار شما را می‌کشند که هر یک بطور میانگین، 40 دقیقه شاید وقت شمارا بگیرند که مدت زمان قابل قبولی‌ است اما نکته اینجاست که تمامی مراحل، یک‌جور حس Tutorial مانند را دارند. تنها هنگامی کمپین را شروع کنید، متوجه تمامی مکانیزم‌های بازی می‌شوید و به نوعی می‌توان گفت که تماما کمپین پیش‌روی ما تنها یک آماده سازی برای بخش بزرگتر مولتی‌پلیر بازی بوده و قصد دیگری جز این نداشته است. هرچند، پلات جذاب و تاریکی که پشت آن قرار داشته آنرا تا حد بالایی قابل بازی و لذت‌بخش کرده است.

اما بزرگترین بخشی که باید به آن پرداخته شود، گیم‌پلی بازی‌ است که دستخوش بسیاری از تغییرات بوده است. در یک جمله بازی سعی در ترکیب سبک RTS و MOBA را دارد. خب در گفتار بسیار ساده است، اما در عمل بنظر نمی‌رسد که DoW III دقیقا چیزی که بازیکنان می‌خواستند را ارائه داده باشد. شما در هر بازی 3 Elite یا قهرمان را کنترل می‌کنید، البته این 3 نیروی تخصصی محدود نبوده و با گستره‌ای از نیرو‌ها که هرکدام وظیفه و توانایی خاصی را دارند روبه‌رو هستیم که به سلیقه بازیکن و با توجه به مرحله پیش‌روی‌ باید نیرو‌های مناسب را انتخاب کند. می‌توان گفت که این نیرو‌ها بخش MOBA بازی بوده تماما و بعد از آن به استراتژی خالص می‌رسیم. برخلاف مجموعه دوم، ساخته‌های مختلف از جمله سرباز خانه و مکانی برای ارتقا سطوح برخی از قدرت‌ها و مواردی از این دسته روبه‌رو هستیم که بازیکنان را کمی یاد کمپین عنوان نامدار Warcraft می‌اندازد. هر یک از نژادها، ساخته‌ها و استراتژی مختص خود را دارد که باید بخش بخش به آن‌ها بپردازیم.

در درجه اول به Blood Raven‌ها می‌پردازیم که ساده‌ترین پایه بازی می‌باشند. ساخته‌های ‌آن‌ها قابلیت‌های بالقوه‌ای نداشته و صرفا بازی در ساختن مکان، سپس نیرو و در نهایت ارتقای نیرو خلاصه می‌شود. اما خب یکی از خوبی‌های ساخته‌های این نژاد، ساده‌تر بودن آن و آشنایی بیشتر بازیکنان با آن می‌باشد. همچنین Drop pod‌ها که وظیفه حمل و انتقال نیرو بصورت هوایی را دارند، بازگشته‌اند که با پرداخت واحد‌های درون بازی یعنی Inquisition و Energy که در نسخه پیشین حضور داشتند، نیرو‌ی دلخواه خود را انتخاب کرده و یک Pod مملو از آن‌را از سفینه مادر درخواست می‌کنید که به هنگام سقوط یک Impact سنگین نیز ایجاد می‌کند.

سپس در دسته دیگر، Ork ها قرار دارد که می‌توان گفت بخش فان و خنده‌دار بازی را نیز به خود اختصاص داده‌اند. یکی از علاقه‌مندی های جالب و خاص این نژاد، پس‌مانده‌های جنگی‌ست، ابزارو‌آلاتی که از لاشه سفینه‌ها و ماشین‌آلات دشمن گیرشان می‌آید که بدان وسیله به ساخت و ساز های جالبی می‌پردازند. هرچند این قابلیت بسیار پرکارایی بوده و با آن می‌توان سریعا نیرو و ساختمان Spam کرد اما بطور کلی سلاح های Ork‌ها و توانمندی نیرو‌هایش چندان بالا نبوده و به راحتی از پای درمی‌آیند. یک سری ساختمان خاص موسوم به Waaagh tower نیز حضور دارند که 2 وظیفه مهم را به هنگام ساخته شدن، ادا خواهند کرد. اولین‌آن‌ها، باز کردن یک سری Upgrade‌های بیشتر بوده و دیگری، قابلیت بسیار فان و هیجان انگیز Waaagh!! می‌باشد که طی آن برج مذکور ناگهان به یک دیسکو کلاب! تبدیل شده  و نوعی حس و حال شجاعت یا به قول خودمان “جوگیری” را به نیروهای Ork می‌بخشند.

در نهایت به نژاد پیشرفته و مجهز Eldar می‌رسیم که قابلیت‌های جنگی بسیار جالب و پرکارایی را در اختیار بازیکنان می‌گذارند. بهترین‌ آنان قابلیت Teleportation این ساختمان‌ها یا به زبان خود بازی، Relocating است. ممکن است برخی مواقع شبیخونی از سمت دشمن دریافت کرده و نیرو‌هایتان از شانس بد شما در مبارزه باشند. نگرانی‌ نیست زیرا شما به راحتی می‌توانید ساختمان‌هایتان را به مکانی دورتر و امان‌تر انتقال داده و به مبارزه خود بپردازید که در آن صورت یک مزیت بزرگ را بدست می‌آورید. همچنین این ساختمان‌ها می‌توانند به نوعی دروازه انتقال برای سربازان شما تبدیل شوند که خود برای شبیخون زدن به دشمن بسیار سودمند می‌باشد.

گیم‌پلی بازی، کمی محدود و در عین حال گرم و رضایت‌بخش است. بیشتر اهداف شما طی داستان، تنها به نابودی پایگاه حریف و یا رفتن از این نقطه به آن نقطه می‌باشد و در این بین یک سری Side quest نیز برای شما گذشته شده که چندان جالب نبوده و بازیکنان شوقی برای انجام ‌آن‌ها را از سوی بازی دریافت نمی‌کنند.خارج از این موارد، باید از هوش مصنوعی قوی و باهوش بازی نیز یاد کرد که حتی در آسان‌ترین سطح نیز، چالش بسیار خوبی را برای بازیکن در بخش‌های غیرآنلاین بازی مهیا می‌کند. یکی از معایب بازی، نبود بخش Armory است؛ بخشی که در نسخه‌های پیشین در آن به شخصی‌سازی کرکتر خود از طریق انتخاب سلاح‌ها و زره‌های مختلف می‌پرداختید و در حتی نسخه‌هایی چون Chaos Rising این آیتم‌ها بر روی بخش داستانی نیز اثر می‌گذاشتند، اما در نسخه سوم این مجموعه دیگر شاهد این بخش نبوده و به کل باید آن خداحافظی کنیم که به شخصه از نبودش بسیار ناراضی بودم. نهایت شخصی‌سازی Elite‌ها، تغییر رنگ و یا گذاشتن یک سری قابلیت Passive ریز برای آن‌ها می‌باشد.

در نهایت، بخش مولتی‌پلیر بازی آخرین وعده و محتوایی‌ است که در اختیار شما گذاشته می‌شود. این بخش تنها از یک Mode تشکیل شده که به 2 صورت 6 نفره و یا 2 نفره صورت می‌گیرد. بازیکنان به تیم‌های مساوی تقسیم شده و هرکدام یک Power Core که به نوعی قلب تیم شماست، در اختیار خواهند داشت و وظیفه آن‌ها نابودی قلب دشمن و حفاظت از مال خود خواهد بود. هرچند این Mode کمی ساده و سطحی‌ است، اما زیبایی و چالشش به هنگام رویارویی با بازیکنان با مهارت نمایان می‌شود اما نباید از این حقیقت گذشت که ارزش فدا کردن بخش داستانی بازی در ازای آماده‌سازی بازیکنان برای بخش چند‌نفره، کمی غیرمنطقی‌ است زیرا این مولتی‌پلیری که از آن حرف‌ میزنیم، واقعا آنقدرها هم بزرگ و قوی نیست که ارزش این سیاست را داشته باشد.

نکات مثبت

داستان جذاب

مبارزات چالش برانگیز و رضایت بخش

هوش مصنوعی قوی

گرافیک چشم نواز

نکات منفی

محدود بودن بخش داستانی بازی

نبود Modeهای کافی در بخش چندنفره

حذف بخش Armory که باعث محدودیت بیشتر در شخصی‌سازی Eliteها شده است

برخی مشکلات فنی

سخن آخر

در نهایت DoW III یک پکیج استراتژی نسل هشتمی‌ است که علارغم تغییرات فراوانش برای بازگشت به ریشه‌ها و همچنین راضی نگه داشتن طرفداران ژانر‌های تازه حضور یافته، نتوانسته آنطور که می‌بایست، ظاهر شود. مبارزات داغ و چالش برانگیز بازی، زیر سایه یک سری مشکل و انتخاب نادرست سازندگان له شده و در نهایت، محصول فوق‌العاده‌ای که بسیاری انتظارش را می‌کشند، تنها به یک RTS خوب نسل هشتمی دیگر، تبدیل شده است.

Verdict

In the end Dawn of War III is a proper 8th generation strategic package, although its affords to bring back the original RTS experience from the original DoW were not entirely useful. Its combat is satisfying and dynamic but unfortunately because of its small issues and wrong decisions of the dev’s, DoW III didn’t become what it was supposed to, a perfect RTS experience

Score: 8

 پردیس گیم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *