نسخه اول بازی Outlast توانست به قدری بر ژانر بازی‌های ترسناک تاثیر بگذارد که به بهترین و برترین تجربه بسیاری از بازی‌بازان، از بازی‌های ترسناک مبدل شد. سحر دوربین فیلم‌برداری مجهز به اسباب دید در شب، زوایا و سایه‌های مبهم و ناواضح، تیرگی‌های لرزان، درون تیمارستانی با بیماران و آزمایش‌های نامعمول و فشار روانی جنون‌خیز، استعداد Outlast را در ترساندن بازی‌بازان ثابت کرد. پس از موفقیت نسخه اول، شکی نبود که ادامه‌هایی نیز برای این عنوان تازه پاگرفته منتشر خواهد شد. و استدیوی Red Barrels نیز در تاریخ ۲۳ اکتبر ۲۰۱۴ این خبر را تایید کرد که Outlast 2 در دست ساخت است. در حقیقت بر خلاف عالم سینما که دنباله‌های فیلم‌ها معمولا (جز در مواردی نادر) ضعیف و ضعیف‌تر از نسخه اول از آب درمی‌آیند، در صنعت بازی‌های ویدئویی، دنباله بازی‌ها روند صعودی دارند و در غالب اوقات عناوینی بهبود یافته‌تر و تکامل پیدا کرده‌تر روانه بازار می‌شود. با ابراز امیدواری بسیار، باید بگویم که Outlast 2 نیز پتانسیل لازم را برای مبدل شدن به مخوف ترین بازی ترسناک، در میان بازی های منتشر شده پس از نسخه اول خود، دارد. برای اینکه چنین انتظاری از بازی داشته باشم، دلایل بسیاری وجود دارد که به آنها خواهیم پرداخت.

Outlast 2 تا کنون به خوبی توانسته توجه‌ها را به خود جلب کند و منتظران بسیاری را برای روز انتشارش در روز ۲۵ آپریل (۵ اردیبهشت) گرد آورده است. این بازی برای سه پلتفرم PS4، Xbox One و PC عرضه خواهد شد. از رده بندی بازی گرفته که رتبه (M – +18) را دریافت کرده (برای بزرگسالان) تا محتویات خشونت آمیز بازی و حتی صحنه‌های خشونت جنسی (البته ما چیزی در دمو ندیدیم) که در استرالیا ظاهرا ممنوع شده است؛ تا سر و صداهایی مبنی بر عرضه شدن عناوین سانسور شده این بازی در کشورهای مختلف و تکذیب آن از سوی استدیوی سازنده، اخباری بودند که طی چند ماه گذشته از بازی Outlast 2  شنیده شده است. همه اینها باعث می شود Outlast 2 را بازی مهمی در نظر بگیریم که ظاهرا قصد دارد بی‌رودروایسی عمل کند و تعارفات معمول را کنار بگذارد و خود را آنگونه که هست، به نمایش بگذارد. یعنی یک بازی عاصی، با مایه‌ای ترساننده در دست که رنگ مذهبی دارد، و به سراغ عجیب ترین و صریح ترین نوع بیان رفته است.

این تصویر، با تمام بی رحمی پنهانش، گویای ملاقات با Outlast 2 است

Plot

بلیک لانگرمن، روزنامه‌نگاری تحقیقی است که به همراه همسرش “لین” در حین تحقیق درباره قتل زن جوان و حامله‌ای به نام “جین دو“، در منطقه سوپای آریزونا در دل صحرای سونورا تصادف می‌کند. (محلی واقع در نزدیکی Grand Canyon، تنها مکان در کشور آمریکا، که بر اساس آمار سال ۲۰۱۰، ۲۰۸ نفری که در آنجا زندگی می‌کنند، سوار بر قاطر جابجا می‌شوند!!! دسترسی به این منطقه تنها با هلیکوپتر، یا با پای پیاده و قاطر ممکن است) بلیک از همسرش دور می‌افتد و در جریان بازیافتن او و تحقیق درباره قتل آن زن جوان، به روستای از دنیا دور افتاده‌ای می‌رسد، که فرقه‌ای عجیب و غریب، با باور اینکه واپسین روزهای عالم محقق خواهد شد، در آن زندگی می‌کنند.

در باب داستان بازی Outlast 2 آنقدر می دانیم که بلیک در روستایی دور افتاده گیر افتاده است و به دنبال همسرش می‌گردد. آن هم در میان اهالی خون‌ریزی که باورهای مذهبی غیر معمولی دارند. دو خطی داستان همین است. البته مختصات داستان و محتویاتش به قدر کافی مایه قدرتمندی را برای یک بازی در ژانر ترسناک جور می‌کند. خاصه آنکه رنگ‌مایه‌ای مذهبی هم داشته باشد. با تبحر و حذاقت استدیوی Red Barrels در خلق فضای هراس آور و پدید آوردن اتمسفر لازم برای یک بازی ترسناک، امید است که Outlast 2 گام‌های بلندتری در راه اقبال و استقبال از سوی بازی بازان بردارد. نخستین ویدئویی که از این بازی منتشر شد، نزدیک به یک سال پیش بود. نمایشی از صلیبی آتش گرفته و خطابه‌ای با لحنی خشن بر روی تصویر، که پس ذهنتان را انگولک می‌کرد تا جایی ماندگار در قشرش باز کند. این کاری بود که نخستین نمایش Outlast 2 با من کرد. افزودن پی رنگ مذهبی به یک بازی ترسناک و سیاه، آن هم به این شدت (صلیب واژگون) برای افراد مذهبی خاصه مسیحیان، هشدارهای ایمانی صریحی را صادر می کند و خاج کشیدن را پس از دیدن چنین تصاویری واجب می‌کند. در عین حال کشش و جذابیتی پنهان در وجود هر گیمر زهره داری به وجود می آورد.

اینجا اولین مکانی است که در دموی بازی می بینید. مخلص کلام اینکه: فضاسازی حرف ندارد و مو لادرزش نمی رود

در مورد صلیب واژگون نیز بهتر است توضیحی داده شود تا تصور روشنی از مفاهیم داشته باشید. صلیب واژگون یا نشان پیتر مقدس، نشانی لاتین است که به صورت سنتی به عنوان نمادی مسیحی شناخته می شود. قلمداد کردن صلیب واژگون به عنوان نشانی ضد مسیحی، سابقه چندانی ندارد و اخیرا به این عنوان شناخته شده است. اما پیتر مقدس؛ سیمون پیتر، یکی از حواریون عیسی مسیح بود. او اعتقاد داشت که لیاقت مردن همانند مسیح را ندارد. به دلایلی در سال ۶۴ میلادی و به دستور نرون، امپراتور روم، او را به صورت واژگون به صلیب می‌کشند و می‌کشند. هم اکنون در برخی کلیساهای دنیا، به نشان احترام به این حواری، صلیب واژگون بر بام کلیسا تعبیه کرده اند. کاراوادجو، نقاش شهیر ایتالیا در قرن شانزدهم، تابلویی با نام به صلیب کشیدن پیتر مقدس دارد. (Crucifixion of Saint Peter)

سرنخ

در ۵ فوریه ۲۰۱۶ مصاحبه‌ای از طرف Indie Games Level Up با دست‌اندرکاران استدیوی Red Barrels ترتیب داده شد و درباره محتوای نسخه دوم بازی از آنان سوال شد؛ آنها به پایه‌ریزی بازی بر مبنای کشتار جونزتاون (Jonstown) در سال ۱۹۷۸ اشاره کردند. کشتار جونزتاون بزرگ‌ترین خودکشی دسته جمعی تاریخ است که به رهبری فردی به نام جیم جونز، رهبر فرقه‌ای در امریکا، در شمال کشور گویان انجام شد و ۹۱۸ نفر، از جمله کودکانی که در آغوش مادرانشان بودند و شوهرانی که همسرانشان را به بر گرفته بودند، با خوردن سم خودکشی کردند. جونزتاون نام غیر رسمی معبدی مردمی در شمال غربی کشور گویان است که پس از انجام شدن خودکشی دسته جمعی، به این نام خوانده شده است. در صفحه ویکی‌پدیای Jonstown فایلی صوتی از نحوه متقاعد کردن آن ۹۱۸ نفر، با سخنرانی جیم جونز موجود است که به Death Tape موسوم شده است.

نحوه دید زدن در مخفی گاه این گونه است. به غلظت خون، و سیاهی های درون اتاق دقت کنید

اما جالب توجه‌تر از اظهار نظر Red Barrels در مورد پیرنگ بازی و اشاره به آن خودکشی متحیرکننده و ترسناک، ویدئویی است که در تاریخ ۴ آوریل سال گذشته میلادی از طریق کانال یوتیوب استدیوی Red Barrels با نام “Jude 1:14-15” پخش شد. نسخه اصلی ویدئو تصویری از ابرهای روان را به همراه نوای کودکانه‌ای از پیانو نشان می‌دهد. پس از چند ثانیه تصویری از صلیب برعکس یا صلیب پیتر مقدس به تصویر اضافه می‌شود و ظاهرا صدایی نامفهوم روی تصویر پخش می‌شود. اگر این ویدئو را به حالت برعکس پخش کنید، متن زیر با صدای پیرمردی خوانده می‌شود:

“هی کودکان! کودکانی که دوستداران خداوند هستید و برای دفاع از بهشت برینش نام نوشته‌اید. تمام سال‌های زجرآورمان اکنون به روز باشکوه صلح ختم خواهد شد… صلح! حتی در فساد و لجن زبان رومی…  در بیست و دومین روز چهارمین ماه شانزدمین سال هزاره سوم، حرکت ما آغاز خواهد شد. گوساله‌ی چندچشم در هارلوت بریس منتظر است، تشنه دنیا! چاقوهایتان را آماده کنید، برای زمین خوبی که تشنه خون است، و ما، همانند فرشتگان، نبایستی رحمی از خود نشان دهیم. خداوند شما را دوست می‌دارد.”

پس از اینها بود که دموی بازی در ۴ اکتبر ۲۰۱۶ در اختیار جامعه بازی بازان قرار گرفت تا تجربه کوتاهی از دستاورد Red barrels قابل آزمودن باشد. همانطور که خواندید، نسخه دوم بازی Outlast به قدر کافی سر و صدا کرده و گمان‌های عجیبی را پیرامون خود منتشر کرده است. در واقع به نظر می آید نسخه جدید بازی با دست گذاشتن روی مسائل تابو، یا دست کم ممنوع در برخی چهارچوب‌های مذهبی یا عقیدتی، خاسته هرچه بیشتر روان بازی بازان را درگیر خود کند. باید دید از این معجونی که Red Barrels روی آن دست گذاشته، چه بیرون خواهد آمد. آنچه در ادامه می آید، انتظاراتی است که بنا بر تجربه نسخه دموی بازی از Outlast 2 می‌رود.

مزرعه بلال! بایستی از دست یک مشت جانی چراغ به دست فرار کنید. دست هر کدامشان قمه است. باور کنید!

پیش از هر چیز، Outlast بایستی آن دوربین ضبط و ثبت وقایع شخصیت اصلی را که مجهز به دید در شب است، بخشی از ذات بازی خود بداند. چیزی که به شکلی طبیعی مستعد ترساندن آدمی است. بد نیست در این جا اشاره‌ای به فیلمی داشته باشم که به نظرم می‌آید بازی Outlast با الهام از آن ساخته شده باشد. Grave Encounters فیلمی در ژانر ترسناک بود که در سال ۲۰۱۱ به زبان انگلیسی ساخته شد. این فیلم تحقیق چند جوان را درباره بیمارستانی که شائبه وجود ارواح در آن شنیده می‌شود، دنبال می‌کند. مهم‌ترین ویژگی فیلم استفاده از دوربین دید در شب برای ثبت وقایع است. البته با تمام استعدادهایی که این فیلم برای زهرترک کردنتان دارد، بهره شایانی از دست مایه موجود نمی‌برد. نسخه اول بازی Outlast در سال ۲۰۱۳ منتشر شد و ظن بنده درباره احتمال برگرفتن ایده آن فیلم را، خاصه اینکه وقایع نسخه اول بازی نیز در تیمارستان اتفاق می‌افتد، بیشتر می‌کند.

در نسخه جدید نیز این ابزار (دوربین دید در شب) وجود دارد. در مواقعی که نمی‌خواهید به تاریکی‌ها نزدیک شوید و احساس می‌کنید باید از دور، اندکی در آنها کاوش کرد، می‌توانید با دوربین دید در شب در تاریکی زوم کنید و کمی از جزییات مکان مطلع شوید. البته برخی اوقات هم شاهد خواهید بود که با زوم کردن شما، دو چشم نورانی در تاریکی پس می رود! باور کنید برخی اوقات شک می‌کنید که کسی در آن سوی تاریکی هست و شما را می‌پاید، یا نه. برای روشن نگه داشتن دوربین همانند نسخه یک، باید به دنبال باطری بگردید. یافتن باطری شما را مجبور به کاوش در محیط ترسناک و مرگ زده می‌کند. از آنجایی که طراحی مراحل و مکان‌ها بسیار شگفت انگیز انجام شده است، این کار نمی‌تواند به راحتی و آسودگی انجام شود و هراس، پا به پای شما خواهد آمد و سایه سنگین صدای نفس‌های اهریمنی‌اش بیخ گوشتان خواهد بود.

حرفی نیست! می دانم شما هم تحسین نثار می کنید

محیط بازی تنوع بسیاری به خود دیده است. از تیمارستانی با اتاق‌ها و دالان‌های نمور و مخروبه به محیطی باز و روستایی همراه با عوارض طبیعی و درخت و کلبه و تپه تبدیل شده است. بازی از موتور Unreal Engine 3 برای ساخته شدن استفاده کرده و توانسته در خلق فیزیک و محیط و جو بازی بسیار موفق باشد. در واقع گرافیک نسخه دوم بازی با تنیدن در تاریکی و خون، نور چراغ‌ها و تکان خوردن علف‌ها و پارچه‌های پاره، ترکیبی چشم‌گیر ساخته تا از نظر بصری نقصانی گریبان بازی را نگیرد. همیشه انتظار رفته است تا بازی‌های ترسناک از صداگذاری فوق‌العاده‌ای برخوردار باشند. نسخه دوم بازی Outlast نیز در صداگذاری بی نظیر است و ریزترین صداها با بالاترین کیفیت در بازی گنجانده شده است تا هر نوایی مو به تنتان سیخ کند. صدای جیرجیر لنگه‌های باز درها. صدای بادی که در محیط می‌پیچد. صدای پای شخصیت و خرد شدن تکه های ریز شاخه‌ای یا فشرده شدن شن و ماسه زیر پای او. بنابر تجربه خودم، جایی در بازی مخفی شدم و تنها به صداهایی که در بازی می شنیدم گوش دادم. تحرکی که در ذات بازی نهاده شده ستودنی ست. آن بیرون، خارج از مخفی‌گاه من، دنیایی وحشت زده و افسار گسیخته، به انتشار و شیوع ترس مشغول بود. و من در ذهن، قدرت این بازی و دقت سازندگانش را تحسین می‌کردم.

اِلمان‌هایی که سازندگان برای خلق محیطی انباشه از هراس و خوف به کار بسته اند، بسیار کار آمد از آب در آمده است. در دموی بازی و در همان ابتدا صدای جیغ زدن زنی را می شنوید و سریع متوجه دور و اطرافتان می‌شوید تا منبع صدا را کشف کنید و اگر امکان دارد به آن نزدیک شوید. نمی دانم چرا، اما شنیدن صدای جیغ زنان در شبی معمولی نیز بسیار دلهره‌آور و بدشگون است. حال گنجاندن چنین تمی در متن بازی‌ای انبوه از جنایت و خون جنون و ترس، بایستی نوبر باشد. از این دست موتیف ها در بازی مکررا تکرار می‌شود. مثل خنده ناگهانی مردانه و شیطانی، که گویی جربزه گیمر را به سخره می‌گیرد. از نظر فنی بازی روی نرخ فریم ریت ۶۰ اجرا می شود و بدون مشکل یا تیک زدن قادر است به روانی و راحتی تمامی افکت ها و تصاویر موجود را به نمایش درآورد. به نظر نمی رسد بازی در این بخش دچار مشکلاتی شود که این روزها در بسیاری از بازی ها شاهدش هستیم. یقین کنید که از نظر بصری به تحسین بازی خواهید پرداخت و در بخش فنی و تکنیکی نیز همین رویکرد حاکم خواهد بود.

اگرچه این یک تصویر رندر شده است، اما نورپردازی بازی محشر است و کیف می کنید

در باب موسیقی بازی باید گفت ضرباهنگ، همگام با پیش رفتن داستان دچار نوسان می شود. در مواقعی که بازی ساکن و آرام پیش می رود، تقریبا صدای محیط است که نمود بیشتری دارد. اما به هنگامی که برای مثال مجبور به گریزید، ریتم، شما را همراهی می‌کند و هیجان را تزریق می‌کند. به شخصه دوست دارم آن نوایی که در ابتدای دمو و در منوی اصلی نواخته می شود، و بسیار هم اندک است، بیشتر به گوش برسد. نوایی شبیه ویولونی کوک نشده که به عقیده من به خودی خود می تواند بسیار دلهره ایجاد کند. نمی دانم نام آن ساز چیست. شبیه این ساز و نوا را در فیلم The Witch (ساخته شده به سال ۲۰۱۵) شنیده بودم و موسیقی آن فیلم را بسیار تحسین کرده بودم. یقین دارم اگر آن نوا و آن صدا در بازی بیشتر شنیده شود، به تنهایی از قوت‌های بازی شناخته خواهد شد.

یکی از نکاتی که در نسخه دوم گنجانده شده و در نسخه اول خبری از آن نبود، عوامل یا منشع‌های غیر طبیعی است. اضافه کردن چنین سطی باید توجیه شود. یعنی بستر آن بایستی در بازی توضیح داده شود. با توجه به آنچه پیشتر گفتیم، می‌توان سیر رخدادهای فراطبیعی بازی را همسو با ماهیت داستان دانست. اما باید دید سازندگان توانسته‌اند به خوبی تمامی آنها را پرداخته کنند یا نه. به نظرم می آید اگر داستان بازی نتواند چنین عناصری را توضیح دهد، و اگر این عنصر به شکل زاید خود را بنمایاند، بدون شک بخش بزرگی از بازی خواهد لنگید. در دموی بازی آشکار بود که مانور سازندگان بر روی چنین رگه هایی فراوان است و از آن دست رخدادها در بازی بیش و بیشتر تکرار خواهد شد. پس باید منتظر بود که داستان چه برای گیمر به ارمغان می آورد. مخفی کاری و پنهان شدن همچون نسخه نخست وجود دارد. شما می‌توانید در کمد، بشکه و حتا حوضچه‌های آب یا میان مزرعه بلال پنهان شوید. زاویه دید پنهان شدن عالی کار شده است و می‌توان از داخل مخفی‌گاه دید هم زد؛ که در نسخه اول بازی چنین عملکردی وجود نداشت. شاخصه بعدی بازی خشونت است. خشونت بی پرده‌ای در بازی دیده خواهد شد. در جایی از دمو به هنگام فرار از دست یکی از جانیان حاضر در بازی، مردی را خواهید دید که مشغول مصله کردن جسدی است. تاثربرانگیز بودن مشاهده چنین سطحی از خشونت، به کمک هنر گرافیکی و پردازش قدرتمند سایه‌زنی‌ها و آمیختگی‌اش با خون، دو چندان خواهد شد. پس، از هم اکنون باید هشدار داد که ممکن است Outlast 2 برای بسیاری یک بازی آزار دهنده باشد. کما اینکه بازی در استرالیا به دلیل همین بی‌پردگی و تهور در نمایش خوشنت، با ممنوعیت انتشار نیز روبرو شد.

منتظران!

منتظر زهره ترک شدن‌های آنی و غیر منتظره باشید. Outlast 2 آمده است تا همین کار را با شما بکند. نمی‌توانید حدس بزنید و پیش بینی کنید که چه پیش رویتان ظاهر خواهد شد. نه فقط از درون تاریکی و ترس، بلکه حتی نمی‌توانید در نور و روشنایی بازی را حدس بزنید. سازندگان کاری کرده‌اند تا هرگز رنگ آسایش را به هنگام تجربه بازی به خود نبینید. از این بابت اطمینان داشته باشید. مایلم روی فضاسازی بازی بیشتر تاکید کنم. چراکه بسیار با مهارت و چیره دستی انجام شده است و تردیدی ندارم که محو فضاهای پویا و پرتحرک این بازی خواهید شد. صحنه‌هایی که با آن مواجه می شوید، در همان حین که دلهره آور خواهد بود، جایی از ذهنتان به تحسین سازندگان وادارتان خواهد کرد. به انتظار این بازی خواهیم نشست تا درون چشمانمان منعکس شود و قفسه سینه مان را با هنرش بالا و پایین کند، یا قلبمان را هرچه سخت‌تر، تکان دهد.

گیمفا

برچسب‌ها
insta-tanikal

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *