مصاحبه سم مندس پیرامون فیلم تحسین شده 1917

سم مندس (Sam Mendes) کارگردان فیلم تحسین شده ۱۹۱۷ است، اثری تماشایی پیرامون جنگ جهانی که به‌دلیل شیوه‌ی خاص فیلم‌برداری استفاده شده در آن مورد توجه فراوانی قرار گرفت. این فیلم داستان دو سرباز جوان را در بهار سال ۱۹۱۷ روایت می‌کند، مردان جوانی که مسئولیتی مهم و خطرناک برعهده دارند. آن‌ها باید پیغامی مهم را به نیروهای انگلیسی برسانند که در عمق خاک دشمن حضور دارند. در فیلم همراه این دو شده و سفر پرماجرا و پرخطرشان را دنبال می‌کنیم. از جمله بازیگران معروفی که در این فیلم حضور داشتند می‌توان به اندرو اسکات، مارک استرانگ، کالین فیرث (Colin Firth) و بندیکت کامبربچ (Benedict Cumberbatch) اشاره کرد.

یکی از نکات قابل‌توجه این فیلم سبک فیلمبردار خاص و منحصربفرد آن است، کاری از فیلمبردار برجسته و برنده جایزه اسکار «راجر دیکینز» که در قالبی برداشتی بلند و بدون انقطاع در میان پس زمینه‌های مختلف حرکت کرده و شخصیت‌های فیلم را در سفر پرماجرای‌شان همراهی می‌کند. گویی دوربین شناور در میان منظره‌های متنوع، نور طبیعی و اطراف صحنه‌های اکشن و پرزد و خورد حرکت کرده و شخصیت‌ها را همچون روحی ناپیدا دنبال می‌کند.

این مسئله بی‌تردید یکی از عمده دلایلی است که باعث شد فیلم ۱۹۱۷ به سرعت به یکی از آثار محبوب سینمایی تبدیل شده و توجه داوران جشنواره‌های معتبر بین‌المللی همچون گلدن گلوب، بفتا و اسکار را معطوف کرد. ماحصل این محبوبیت دریافت جوایز بهترین فیلم، بهترین کارگردانی، بهترین فیلمنامه، بهترین جلوه‌های ویژه، بهترین فیلم‌برداری و… است که همگی کارنامه‌ای درخشان را برای تازه‌ترین اثر این کارگردان شناخته شده دنیای سینما رقم زدند.

سم مندس

سم مندس کارگردان نامی است که پیش از آن شاهد آثار جذاب دیگر او همچون زیبایی آمریکایی، اسکای‌فال و جاده انقلابی بودیم. در فیلم ۱۹۱۷ سم مندس علاوه‌بر کارگردانی در نوشتن فیلمنامه اثر نیز حضوری فعال داشته است، هرچند استعداد درخشان دیگری همچون کریستی ویلسون کرین در این راه همراه او بود. در ادامه با زومجی همراه باشید تا به مرور مصاحبه «GamesRadar» با سم مندس پیرامون ایده اصلی ساخت فیلم، ویژگی‌ها و مشکلاتی که بر سر راه تیم سازنده قرار داشته است، بپردازیم.

GR: شما در مصاحبه‌های دیگرتان در مورد فیلم ۱۹۱۷، به تأثیر فیلم‌برداری افتتاحیه فیلم جیمز باندی اسپکتر اشاره کردید، امری که شما را به این یقین رساند که کل یک فیلم را در یک برداشت فیلم‌برداری کنید. حالا از این تجربه چه چیزهایی آموختید؟

چیزی که من یاد گرفتم این بود که اگر جایی به مشکل خوردم کافی است برگردم و آن قسمت را مجددا بازنویسی کنم، در این صورت دیگر نیازی به برش و کات کردن نیست. هیچ وقت نمی‌خواستم در موقعیتی قرار بگیرم که با خود بگویم: لعنتی، اگر می‌توانستم از کات استفاده کنم اوضاع بهتر می‌شد!

فقط می‌خواستم مطمئن شوم که چنین موقعیتی هرگز اتفاق نمی‌افتد.

GR: این باید روندی گیج کننده بوده باشد، منظورم استفاده از یک برداشت بلند است. به هر حال چیزی که به‌عنوان فیلمنامه روی کاغذ نوشته شده  با چیزی که در عمل و زمان فیلم‌برداری اتفاق می‌افتاد متفاوت است. آیا موقعیتی پیش آمد که برای جلو بردن بخشی از فیلمنامه دچار نگرانی شوید؟ مثلا فکر کنید که چطور باید کار را ادامه داد؟ آیا صحنه‌هایی را بارها و بارها بازنویسی کردید؟

قطعا، فقط هم بحث بازنویسی کردن نبود، گاهی باید همزمان در مورد بخش‌هایی خاص تصمیم می‌گرفتیم. در این مواقع من و راجر دیکینز می‌نشستیم و روزها در مورد نحوه کار، چگونگی جابه‌جا شدن و حرکت دوربین صحبت می‌کردیم. حتی فکر می‌کنم گاهی در تصورات و ذهن‌مان موقعیت و تعداد صحنه‌ها را محاسبه می‌کردیم. اما وقتی زمان فیلم‌برداری فرا می‌رسید، راه‌حل را پیدا می‌کردیم. به همین خاطر در زمان فیلم‌برداری خیلی خیلی کم با حرکت دوربین به مشکل بر‌خوردیم، چون از مدت‌ها قبل همه چیز بارها مرور و برای آن از قبل برنامه‌ریزی‌های لازم انجام شده بود. بااین‌حال باید بگویم که تعدادی از صحنه‌ها هفته‌ها ما را گیج و سردرگم کرده بود.

فکر کردن در مورد جزئیات کار سخت بود، اینکه چطور دوربین باید واکنش بازیگران را ثبت کند، درحالیکه آن‌ها خود درحال جستجوی اطراف هستند. به‌نوعی شبیه رقصی بود که نیاز به طراحی داشت. به دلایلی صحنه‌های مربوط‌به شهر فرانسوی زمان زیادی از ما گرفت، درواقع برای پیدا کردن راهی که صحنه‌ها درست از آب دربیایند. شخصیت فیلم نباید شبیه یک قهرمان فیلم‌های اکشن نشان داده می‌شد، کسی که ناگهان از جایی ظاهر شده و بدون آموزش نظامی مناسب تبدیل به یک رمبوی همه چیز تمام شود. فیلم باید ضرباهنگ کامل و مناسب داشت و خب، این فرآیندی زمان‌بر بود.

GR: این فیلم بسیار جسورانه و واقعی است، شما سربازانی در فیلم دارید که به اندازه سربازان حقیقی خوب و باورپذیر هستند، تکنیک‌های نبرد شگفت‌انگیز است. همچنین به نظر می‌رسد این فیلم بازگشت شما به دورانی است که در زمینه تئاتر فعالیت می‌کردید. این درست شبیه به اجرای نمایش روی صحنه است، جایی که همه چیز در یک برداشت خلاصه می‌شد. آیا خودتان همچنین حسی داشتید؟ اینکه در حال یادآوری مجدد مهارت‌های سابق و مرور خاطرات و تجربیات گذشته هستید؟

بله و من فکر می‌کنم که مردم همین چیزها را به شکلی متفاوت در سینما نیز تجربه می‌کنند. به خاطر می‌آورم زمانی‌که «آن هاتاوی» جایزه اسکار را به خاطر بازی در فیلم «بینوایان» از آن خود کرد، بسیاری می‌گفتند اوه خدای من، او تمام این آهنگ را تنها در یک برداشت اجرا کرده است. دراین مواقع من فکر می‌کردم که -اگر اشتباه نکنم- همه بازیگران نمایش بینوایان هم هر شب روی صحنه همین کار را به‌صورت زنده انجام می‌دادند، فقط کافی بود یک بلیط بخرید. بنابراین این مسئله چیز چندان عجیب و غیرمعمولی برای من نبود، اینکه افراد در برداشت‌های بلند حضور پیدا کنند. من این کار را برای هفته‌ها با بازیگران تمرین می‌کردم و درنهایت قبل از اولین پیش نمایش به آن‌ها می‌گفتم همه چیز درست است و شما را دو ساعت بعد وقتی نمایش به پایان برسد می‌بینم و درپایان ما فقط درمورد اینکه کارها چطور پیش رفت صحبت می‌کردیم.

سبک فیلم‌برداری این فیلم شباهت زیادی به اجراهای تئاتر دارد، امری که مندس در آن استاد است

خب، این فرآیندی آشنا بود، هم برای درک کردن و هم قضاوت کردن در مورد شکل داستان، ریتم داستان و ضرباهنگ آن بدون هیچ برشی. این همان کاری است که من به‌صورت مستمر در تئاتر انجام می‌دهم، اما وجهی از این داستان که شباهتی به تئاتر ندارد و شاید باید بگویم تقریبا شبیه به هیچ فیلم دیگری نیست، این است که در فیلم ما شاید تغییر نور و چشم‌اندازها هستیم که دستخوش دگرگونی می‌شوند. این مسئله حالتی سینماتیک دارد، دوربین درحال بیان و نشان دادن چیزی است که به‌صورت معمول قابل گفتن نیست و این کار را در مسیری انجام می‌دهد که روی صحنه تئاتر امکان‌پذیر نیست.

GR: مراحل آماده‌سازی فیلم شگفت‌انگیز به نظر می‌رسد، اما وقتی سکانس پایانی را فیلم‌برداری کردید آیا حسی از خوشحالی داشتید، مثل کشیدن آهی از سر رضایت و آسودگی؟ اینکه بگویید اوه حالا دیگر فرایند ویرایش و تدوین فیلم کاری بسیار ساده است.

احساس شما درست شبیه چیزی است که در مورد این فیلم اتفاق افتاد. وقتی ما در حال فیلم‌برداری بود، «لی اسمیت» تدوین‌گر فیلم همه جا همراه ما بود و باید بگویم که کار خود را بسیار خوب انجام داد. بنابراین من قادر بودم ریتم فیلم را بررسی کنم. البته درست است که بگویم من روند تدوین فیلم به شکل معمول را بسیار دوست دارم، اینکه چند هفته در اتاقی راحت و محیطی زیبا با فنجانی قهوه در دست بنشینم و روی مراحل کار نظارت کنم کاملا لذت بخش و متفاوت با زمانی است که شما درحال فیلم‌برداری کار هستید. به همین خاطر کنار گذاشتن این بخش خیلی عجیب بود، اینکه بعد از فیلم‌برداری خیلی زود به مراحلی مثل تصمیم‌گیری در مورد موسیقی متن، صدا و جلوه‌های ویژه مشغول شدیم.

مصاحبه سم مندس

GR: گفته می‌شود که به‌صورت معمول هر فیلم سه مرتبه ساخته می‌شود، یک بار در اتاق نویسندگان، یک بار حین فیلم‌برداری و درنهایت هنگام ادیت و تدوین فیلم. ۱۹۱۷ تقریبا در کدام مرحله ساخته شد؟ چون باتوجه‌به مراحل کلی به نظر می‌رسد این مسئله تنها یک بار اتفاق افتاد!

این ایده خوبی است، اما من می‌گویم دو بار. یک بار هنگام نوشتن فیلمنامه و بار دیگر حین فیلم‌برداری، بخش سوم تقریبا انجام شده بود.

GR: درست درآوردن کدام صحنه سخت‌تر از سایر بود؟ تصور می‌کنم یکی از آنهایی که با تعداد زیادی بازیگر گرفته شده است، چون همه در حال حرکت کردن به اطراف هستند. فکر می‌کنم صحنه‌ای که جرج مک‌کی شب هنگام به سمت شهر می‌دود هم خیلی ماهرانه گرفته شده است.

درواقع هیچ کدام از چیزهایی که اشاره کردی نیست، مشکل‌ترین صحنه شروع فیلم است، نخستین صحنه، وقتی که می‌خواهی شخصیت‌ها راه بروند، صحبت کنند و راه بروند و در عین حالی چیز زیادی از داستان را آشکار نکنند. اینکه آن‌ها را تماشا کنی بدون آنکه بدانی مأموریت اصلی چیست، بیشتر شبیه یک مقدمه‌چینی به نظر می‌رسد. شخصیت‌هایی که خیلی ناگهانی با آن‌ها آشنا می‌شویم و باید درکنار هم به آرامش برسند.

GR: همان‌طور که در فیلم جلو می‌رویم با شخصیت‌های بیشتری آشنا می‌شویم که اسامی بزرگ و نام‌آور سینما ایفای نقش آن‌ها را برعهده دارند. دراین‌میان آیا  فراهم کردن امکان حضور بازیگری در فیلم از سایر سخت‌تر بود؟ 

چیز چندان عجیبی نبود، ولی به‌صورت عادی در چنین مواقعی ممکن است اتفاقاتی رخ دهد، اما در مورد این فیلم همه‌ چیز معجزه‌وار جلو رفت. یعنی درست در زمانی‌که به حضور بازیگری احتیاج پیدا می‌کردیم، آن‌ها در دسترس بودند. البته برای حضور بندیکت کامبربچ کمی بیشتر منتظر ماندیم ولی درمجموع در این زمینه خوش شانس بودیم و زمانی‌که آن‌ها می‌گفتند در دسترس هستند می‌شد روی حضورشان حساب کرد. فکر می‌کنم این یکی از چیزهایی بود که انرژی مضاعفی به فیلم داد.

بندیکت کامبربچ

GR: فیلم ۱۹۱۷ همچنین یکی از معدود فیلم‌هایی است که اسم شما را به‌عنوان نویسنده فیلمنامه برخود دارد. چه مقدار از ایده اصلی این داستان با شما بود؟ می‌دانم که این فیلم در مورد داستان‌هایی است که پدربزرگ‌تان تعریف می‌کرده است. چه مدت بود که دوست داشتید این داستان‌ها را روی پرده سینما بیاورید؟

هرگز گمان نکردم این داستانی است که باید گفته شود. به خاطر دارم داستان‌هایی که پدربزرگ می‌گفت را برای دوستان تعریف می‌کردم، اما هیچ زمانی فکر نکردم باید آن را در شکلی متفاوت برای دیگران بازگو کنم. بعدها به سراغ فیلمسازی رفتم، ولی بازهم به این موضوع فکر نکردم، چون این مسئله به نظر چیزی بسیار شخصی بود. اما نظارت روی نوشتن دو فیلمنامه جیمز باند بسیار کمک کننده بود و به من این اطمینان را داد که شاید باید در اتاق خودم نشسته و چیزی دراین مورد بنویسم.

فیلم اسپکتر الهام بخش مندس برای اجرای ایده استفاده از یک برداشت بلند بود

بعد از آن ماجرای برداشت بلند فیلم اسپکتر پیش آمد و این ایده به ذهنم رسید که چرا این کار را در مقیاس بزرگ‌تر انجام ندهم؟ درنهایت این مسائل ذهنم را مشغول خود کردند. بااین‌حال اینطور نبود که سال‌ها درحال فکر کردن در این مورد بوده و به خود بگویم روزی فیلمی در این مورد می‌سازم.

GR: پیش‌تر اشاره کردید که چطور این فیلم برای شما حالت شخصی دارد، اینکه به‌نوعی در حال بازگویی داستان پدربزرگ‌تان هستید. آیا بیان مسائلی شخصی مثل این قضیه، احساس عجیبی به شما می‌دهد؟

بله و نه. من بابت نمایش نام پدربزرگم در انتهای فیلم بسیار احساس غرور می‌کنم، اما در مجموع فکر نمی‌کنم این فیلم مسائل شخصی زیادی را آشکار کند. چون داستان در مورد پدربزرگ من نیست، بلکه از داستان او الهام گرفته شده است. درست است، من به خاطر پدربزرگم این فیلم را ساختم، اما او که روی پرده حضور ندارد. بنابراین این مسئله شخصی هست، مسائلی را آشکار می‌کند، اما در مسیری که من برای نوشتن انتخاب کردم. این صدای من است، اما به جز آن هیچ چیز غیر معمولی در مورد فیلم وجود ندارد.

تانی کال

برگرفته از gamesradar

زومجی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *