گاس ون سنت از نسخه بازسازی شده فیلم روانی می‌گوید

فیلم‌های ژانر ترسناک در سینما در مقایسه با ژانرهای دیگر، بیشتر از همه به دست کارگردان‌های مختلف بازسازی شده‌اند یا حتی برای دهه‌ها برایشان دنباله‌های مختلف ساخته شده است. یکی از جنجالی‌ترین بازسازی‌ها از فیلم‌های ترسناک، بازسازی فیلم روانی (Psycho) از آلفرد هیچکاک در سال ۱۹۹۸ است. بازسازی این فیلم مشهور ترسناک که دقیقاً بازسازی شات به شات فیلم اصلی بود، از نظر منتقدین به‌شدت نکوهش شد و در زمینه‌ی فروش هم شکست خورد و به‌طورکلی، به یک فیلم ناامیدکننده تبدیل شد. گاس ون سنت (Gus Van Sant)، کارگردان این فیلم، بعد از گذشت دو دهه درباره‌ی این فیلم توضیح می‌دهد که صرفاً یک آزمایش گران‌قیمت بود. او در پادکست WTF از مارک مارون (Marc Maron) در مورد شکست این فیلم گفت:

پشت این ماجرا دلایلی وجود دارد… فکر می‌کنم که پروسه‌ی ساخت این فیلم صرفاً شبیه به یک یادگیری و درس گرفتن بود و لزوماً روی نتیجه‌ی نهایی تمرکز نداشت. البته به معنی یاد گرفتن درباره‌ی خود هیچکاک نبود. در دهه‌ی نود، یک شوخی درست شده بود که می‌گفت تهیه‌کننده‌ها تمایل دارند تا فیلم‌های قبلی را ادامه دهند تا یک اثر اورجینال خلق کنند؛ چون به این شکل خطر کمتری وجود داشت. آن‌ها ترجیح می‌دادند تا داستانی را که میان عموم شناخته شده است ادامه دهند و به‌شدت در این مورد جست‌وجو می‌کردند که چطور باید این کار را انجام داد. آن‌ها در حال حاضر نتیجه‌ی این جست‌وجو را در کامیک‌ها دیدند… اما در دهه‌ی نود، هنوز این ترفند را پیدا نکرده بودند.

بعد از موفقیت ون سنت در سال ۱۹۸۹ با فیلم Drugstore Cowboy، او پیشنهادهای زیادی را از گوشه و کنار دریافت می‌کرد. این پیشنهادها اجازه می‌دادند تا ون سنت هر فیلم‌نامه‌‌ای را که دوست دارد مستقیماً به تصویر بازگرداند. در نتیجه، او تصمیم گرفت تا با بازسازی یک فیلم قدیمی، این ایده را آزمایش کند. او در ادامه‌ی پادکست می‌گوید:

خیلی مرا یاد آن کاری که می‌خواستند انجام دهند می‌اندازد؛ یعنی همین بازسازی فیلم‌ها. من هم گفتم: «کاری که شما آقایان تا حالا انجام نداه‌اید، این است که به‌جای به درازا کشاندن و کلاف زدن یک بازسازی، آن را دقیقاً به همان شکلی که بوده [شات به شات] بازسازی کنید.» من در آن زمان اصلاً ندیده بودم که همچین قضیه‌ای آزمایش شده باشد. بنابراین تمام آن بازسازی برای من شبیه یک کار تجربی و آزمایشی بود و من هم گفتم چرا که نه؟ اما آن‌ها به من خندیدند و فکر می‌کردند یک کار احمقانه، بی‌خود و پوچ است و گفتند ما آن را انجام نخواهیم داد و رفتند.

در سال ۱۹۹۷، این کارگردان با عرضه‌ی فیلم Good Will Hunting به شهرت بیشتری رسید و فیلمش هم نامزد چندین جایزه اسکار شد. ون سنت دوباره جلوی خود پیشنهادهای جدیدی را دید و آن‌طور که خودش آن سال‌ها را توصیف می‌کند، استودیوها دیگر به نتایج و جوایز فیلم توجه نمی‌کردند. زمانی که شرکت یونیورسال پیکچرز (Universal Pictures) برای توافق با ون سنت وارد مذاکره شد، او ماجرا را این‌گونه شرح داد:

آن موقع واکنش من انگار این‌طور بود: «یونیورسال، یونیورسال… خودش است! به‌شان درباره‌ی بازسازی فیلم روانی بگو، فریم به فریم، بازیگرهای جدید، یک فیلم رنگی، ایده همین است.» بعد نماینده‌ی ما زنگ زد و در این مورد گفت: «آن‌ها فکر می‌کنند که این یک ایده‌ی شگفت‌انگیز است» و این‌طوری بود که همه‌چیز ناگهان اتفاق افتاد.

جدا از این‌که این فیلم شکست خورد، اما ون سنت ادعا می‌کند که این آزمایش ارزش تلاش و شکیبایی را داشت و می‌توان از شکستش هم درس‌هایی تازه یاد گرفت. او در این مورد گفت:

آخرش جواب نداد، اما این آزمایش ثابت کرد که خواه ناخواه با بازسازی یک اثر، باکس آفیس خود را تکرار می‌کند [و آن فیلم پرفروش می‌شود]. به‌هرحال، این به‌نوعی شبیه یک آزمایش علمی عجیب بود. فکر می‌کنم که الآن آن آزمایش مهم‌تر هم شده باشد؛ چون افرادی مثل شما در این مورد سؤال می‌کنند. به نظر می‌رسد که در دنیای امروز، نسبت به گذشته‌ای که در آن شکست خورده بود، زنده‌تر است؛ درست مثل دنیای هنر یا دنیای مدرنی که در آن زندگی می‌کنیم.

با این حال، نباید فراموش کرد که نسخه اصلی فیلم روانی به کارگردانی هیچکاک که در ۸ سپتامبر سال ۱۹۶۰ برای اولین بار در آمریکا اکران شد، در سینمای امروز از آن به‌عنوان یک اثر سینمایی فاخر یاد می‌شود و طبیعی است که بازسازی دوباره‌ی آن برای هر کارگردانی دشوار باشد و حتی به شکست ختم شود. شما در زومجی می‌توانید با دیگر فیلم‌های برتر هیچکاک آشنا شوید.

تانی کال

برگرفته از Comic Book

زومجی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *