موسس Dropbox چگونه توانست در ۲۰ سالگی کمپانی به ارزش ۱۰ بیلیون دلار راه اندازی کند(قسمت اول)

پیدا کردن شریک سرمایه گذار در دو هفته

داستان شکل گیری Dropbox قسمت دوم

شونتل: بسیار خب عالیه ما باید یکی از کنسرت هایت را ببینیم. بنابراین تو آن ویدئو را درست کردی همه چیز خوب پیش رفت پائول گراهام هم کارت را پسندید اما گفت به یک شریک نیاز داری. به عقب نگاه کنیم آیا واقعا فکر می کنی ، می دانم همکاری با آرش جواب داد اما آیا فکر می کنی می توانستی Dropbox را به تنهایی داشته باشی؟ آیا فکر نمی کنی این قانون مسخره ای است که هر کس باید شریک داشته باشد؟

هوستون: دریافت ایمیل از طرف او خوشحال کننده بود با اینکه اصلا شبیه شروع یک شراکت نبود. مهلت گرفتن از طرف آن برنامه مانند این بود که بگویند یک یا دو هفته وقت داری ازدواج کنید!

شونتل: شبیه برنامه The Bachelorette ( یک برنامه همسر یابی )

هوستون: بله دیوانه وار بود. من در ذهنم تصور می کردم که چگونه می توان این کار را به تنهایی انجام داد. اما در این مورد باید بگویم حق با پائول بود مسلما وقتی با یک تیم کار می کردی شانست برای موفقیت بیشتر می شد. اول اینکه کارهای زیادی برای انجام دادن بود و برای شروع تخصص های زیادی لازم بود. باید با تیم های کاملا سازمان یافته رقابت می کردی و اگر همه کار را خودت انجام می دادی یک محدودیت بزرگ به حساب می آمد. با شکل گیری تیم کاملا متوجه شدم که چرا پائول اصرار داشت همه شریک داشته باشند.

شونتل: خب برایم از اولین دیدارت با آرش بگو. شما دو نفر با هم قهوه خوردید درباره اش صحبت کردید و او تصمیم گرفت تحصیل را رها کند و به تو ملحق شود؟

هوستون: این دقیقا آنچه بود که اتفاق افتاد. ما در مرکز دانشجویی ملاقات کردیم، حدود یک یا دو ساعت صحبت کردیم و بعد او قبول کرد درس را رها کند. شاید فقط یک نیمسال از درسش باقی مانده بود. درست مانند این بود که در ملاقات اول یا دوم با کسی ازدواج کنی. خیلی عجیب بود چون فکر می کردم باید با پدر و مادرش صحبت کنم و یا مطمئنش کنم که این کار ارزش وقت صرف کردن را دارد تا بتوانیم آینده ای عالی با یکدیگر بسازیم اما او خود آمد و پرید وسطِ کار.

چگونه Dropbox سرمایه ۱٫۲ میلیون دلاری کسب کرد؟

داستان شکل گیری Dropbox قسمت دوم

شونتل: خیلی عالیه، پس شما دو نفر وارد Y Combinator شدید. برنامه تان کار کرد و فکر کنم اولین یک میلیون دلار خود را از کسب کردید.

هوستون: بله، Y Combinator با روز دمو به پایان رسید، آنها موسسان را به عده ای از سرمایه گذاران مرتبط می کردند و این معمولا شروع دوره جدیدی از سرمایه گذاری بود. ما به Sequoia معرفی شدیم. داستان عجیبی بود. فردی بود به نام پژمان نوزاد که در مغازه فرش فروشی با او ملاقات کردیم و این ملاقات درست مانند ورود به سیلیکن ولی بود. او یک اتاق مدیریتی پشت فرش فروشی داشت که آنجا ما دموی کار را نشانش دادیم.

شونتل: در مغازه فرش فروشی؟

هوستون: واقعا در یک مغازه فرش فروشی بود، من فکر می کردم گم شده ام. داخل رفتم و آنجا یک نمایشگاه فرش بود. به سراغ منشی آنجا رفتم و پرسیدم: ببخشید فکر می کنم اشتباه آمده ام اما آیا اینجا کسی با نام پژمان دارید؟ و او گفت البته و سپس مرا تا اتاقی مخفی که به اتاق مدیریت ختم می شد همراهی کرد. آنجا برایم چای ایرانی سرو کردند.

شونتل: وای خدای من

هوستون: کامپیوترم را به یک مانیتور متصل کردم تا دمو را نشان دهم. چند روز ابتدایی حضور در کالیفرنیا خیلی عجیب بود. رفتن به فرش فروشی یک اتفاق بود و سپس بعدش به مهمانی های استارت آپ رفتیم که دوست داشتم. چند روز بعد از این اتفاقات مایکل مورتیز در هال آپارتمان ما بود و چند روز بعدش من حسابم را رفرش کردم و دیدم که از ۶۰ دلار به ۱٫۲ میلیون دلار افزایش یافته است و بله زندگی از سال ۲۰۰۷ خیلی تغییر کرد.

شونتل: این فوق العاده است و مایکل مورتیز همان سرمایه گذار افسانه ای Sequoia بود. فکر می کنم خیلی از موسسان خودشان را می کشتند تا او در استارت آپشان سرمایه گذاری کند. این عالیه.

هوستون: بله او در گوگل و چند کمپانی عالی دیگر مشغول بود. من واقعا به آنچه او در Sequoia ساخت احترام می گذارم.

چگونه Dropbox از یک استارت آپ تبدیل به کمپانی شد که در حال حاضر است

داستان شکل گیری Dropbox قسمت دوم

شونتل: نه تنها اولین قسمت درآمدت را بدست آوردی بلکه کلی کاربر نیز پیدا کردی. نقطه اوج کجا بود؟ چگونه توانستی به این درجه ار ترقی برسی؟

هوستون: ما Dropbox را رسما در سپتامبر ۲۰۰۸ لانچ کردیم بنابراین درست یک سال پس از کاشته شدن این دانه در Sequoia بود که این کار انجام شد. این مدت طول کشید چون محصول به گونه ای بود که باید کاملا درست انجامش می دادی. و با اینکه می خواستی سریع برنامه را لانچ کنی اما مردم نمی خواستن با عکس های ازدواجشان یا لیست مالیاتشان این کار را بکنی.

بنابراین ما باید خیلی مواظب می بودیم. ناگفته نماند ما یک دوره بتا داشتیم که از آن ویدئو های دمو را ساختیم و همین باعث شد تعداد بسیار بسیار زیادی جذب برنامه بشوند و در آن ثبت نام کنند. آن زمان در پشت بام خانه کتابی خواندم با عنوان Guerrilla Marketing که موضوعش درباره این بود: اگر پول نداشته باشیم چگونه کاری کنیم مردم از برنامه یا خدمات ما استفاده کنند. بنابراین تکنیک های مارکتینگ با بودجه پایین که شامل ساخت ویدئو نیز می شد آن زمان باب بود.

به هر حال ما یک ویدئو دمو برای Dropbox ساختیم. به این شکل بود که چند هزار کاربر اولیه خود را بست آوردیم. اما چیزی که واقعا به شیوع برنامه کمک کرد این بود که افراد با معرفی آن به دیگران می توانستند علاوه بر فضایی که به آنها داده شده بود فضایی اضافی دریافت کنند بنابراین کاربران دائم در حال معرفی کردن و دریافت فضای جدید بودند.

bedunim

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *