بنیاد انجمن اقتصاد جهانی مقاله­ای بسیار جالبی را منتشر کرده است که در آن نمودار رشد کسب­و­کارهای نوپا (استارت­آپ) در اروپا را نشان داده، و آن را در مقابل اکوسیستم­های فناوری بزرگتری همچون دره سیلیکون و آسیا قرار داده است. اگر شما یک موسس اروپایی باشید، طبیعتا باید خیلی خوش­بین باشید، چراکه سرمایه­گذاری به سهولت بیشتری انجام می­گیرد، و ابتکارات زیادی در اروپا در حال بروز است، و استعدادهای فناوری در هر جای این قاره وجود دارد.

قصد ندارم دوباره به جزئیات این مطلب بازگردم و بحث کنم، بلکه صرفا به نقاط کلیدی آن اشاره می­کنم. مردم در اروپا تمایل بیشتری برای ریسک­پذیری دارند، به طوری­که ۸۵ درصد از مردم معتقدند به به لحاظ اجتماعی اینکه شما خودتان شرکتی را راه­اندازی کنید، قابل­قبول است. سرزمین­های بزرگ اروپا، یعنی منطقه بنلوکس، نوردیک و کشورهای بالتیک به میزان هشت درصد از جی­دی­پی (تولید ناخالص ملی) خود را از محل فناوری اطلاعات کسب می­کنند. فیسبوک، مایکروسافت، آمازون و گوگل همواره مشتاق برای سرمایه­گذاری و خرید فناوری در اروپا هستند، و سرمایه­گذاری­ها در همه زمان­ها در این بخش­ها بالا است.

علی­رغم این موضوع، من اغلب مشاهده می­کنم که مردم میان بستر فناوری در کالیفرنیا و اروپا مقایسه می­کنند، و در این تخمین­های مقایسه­ای معمولا اتحادیه اروپا را پایین­تر می­بینند. اگرچه قطعا این مطلب درستی است که دره سیلیکون شرکت­های استارت­آپ «شاخص» بیشتری دارد (بر اساس گزارش پایگاه داده­ای سی­بی، در اروپا ۱۹ شرکت استارت­آپ شاخص داریم، در حالیکه این عدد در ایالات متحده ۱۰۵ شرکت است)، و سرمایه­گذاری ساده­تر انجام می­شود، اما مواردی نیز وجود دارد که نشان می­دهد اروپا به خوبی در جهان استارت­­آپ­ها عمل می­کند.

تصور من این است که اولین اشتباه مردم در این است که به صحنه فناوری اروپا به چشم یک مجموعه بزرگ، یکنواخت و واحد نگاه می­کنند. در حالی که چنین نیست، بلکه مجموعه­ای از مناطق و شهرها را در آنجا که داریم که هر یک نقاط قوت و ضعف خاص خود را دارند.

مثلا برای نمونه کشور اسلواکی را در نظر بگیرید. من چند سال پیش از این کشور بازدید کردم. این کشور کوچک حوزه کوهستان کارپات واقع شده، بخش بسیار قابل­توجهی از شرکت­های فناوری را در خود جای داده است. این کشور در فهرست ۵۰۰۰ تایی موسسات اروپایی بیش از ۱۰۰ شرکت را به خود اختصاص داده است.

از آنجا که کشور اسلواکی یک کشور بسیار کوچک (با تقریبا ۵٫۵ میلیون نفر جمعیت) است، عموما شرکت­ها نمی­توانند روی بازار داخلی برای موفقیت حساب باز کنند. لذا شرکت­ها باید نگاه فراتری داشته باشند. نتیجه نهایی این می­شود که بستر استارت­آپ با نگاه برون­گرا و عمیقا بین­المللی شکل می­گیرد.

در یک طرف سکه، استارت­آپ­ها در سایر کشورهای اروپایی بزرگتر می­تواند به صورت محلی و بومی قبل از توسعه یافتن در خارج از منطقه شروع شود. هفته گذشته در کنفرانس TNW من صحبتی با الکساندر کلاپینگ، مدیر عامل و موسس شرکت بلندل داشتم. او می­گفت که با شروع کردن در کشور هلند، که یک کشور اروپایی متوسط به حساب می­آید، توانسته بود تا محصول خود و مدل کسب­و­کار خود را قبل از اینکه در آلمان و ایالات متحده ورود کند، تکمیل نماید.

بستر فناوری اروپایی همچنین از حرکت آژاد افراد بهره می­برد. شرکت­ها به راحتی می­توانند خود را در معرض گرفتن مزایای مرتبط با فرصت­های سرمایه­گذاری قرار دهند، از هزینه­های اندک انجام تجارت استفاده کنند، تا از فرصت بهره بردن از حوزه­های استعدادی بزرگ را به دست بیاورند. به همین دلیل است که موسسان شرکت­های خارجی اغلب به برلین می­آیند، چراکه در آنجا به تعداد فراوان برنامه­نویس موجود است و اجاره­ها نیز ارزان­قیمت است.

این نکته به معنای آن است که موسسان این نوع شرکت­ها می­توانند به تغییرات به گونه­ای واکنش نشان دهند، که به این سادگی برای استارت­آپ­های آمریکایی امکان­پذیر نیست. استارت­آپ­های آمریکایی کار بسیار سختی را برای بازیابی دوباره جایگاه خود در دوران پس از ترامپ خواهند داشت. اما برای استارت­آپ­های انگلیسی هیچ مانع محدودکننده­ای برای آمدن به آلمان پس از برگزاری همه­پرسی برکسیت وجود ندارد.

نکته دیگری که اروپا به خوبی در آن مزیت دارد (هرچند که از جایی به جای دیگر متفاوت است) پشتیبانی سازمانی و دولتی است.

بسیاری از این حمایت­ها از اتحادیه اروپا ناشی می­شود. برنامه افق ۲۰۲۰ میلیاردها استارت­آپ­، کارآفرین، و بنگاه­های کوچک و متوسط اقتصادی را پیش­بینی­ کرده است. اما از جانب دولت­های محلی و مرکزی نیز در قالب سرمایه­گذاری و سرپرستی کمک­هایی دریافت می­شود.

یکی از این مثال­ها مربوط به برنامه شهرک فناوری انگلیس است که توانسته استارت­آپ­های انگلیسی را به نحوی که تا قبل از این سابقه نداشته، تقویت کند. شهرک فناوری در سال ۲۰۱۰ توسط دیوید کامرون نخست وزیر این کشور با هدف حمایت از به اصطلاح میدان سیلیکون در اسکوردیچ راه­اندازی شد. علاوه بر اینکه این شهرک یک الگوی مناسب برای فناوری در بریتانیا است، می­تواند به شرکت­های فناوری این کشور فرصت ابراز وجود در دولت را نیز بدهد.

شهرک فناوری نیز دارای نوعی سازمان خواهر با نام تک نرث (Tech North) است. این مجموعه نیز کار مشابهی دارد، تنها تفاوت در این است که این مجموعه برای شرکت­هایی که در شمال انگلیس مورد توجه قرار نمی­گیرند، تاسیس شده است.

با رایزنی با موسسان اروپایی در سطح وسیع (سرانجام من در اینجا زندگی می­کنم)، حس می­کنم نوعی ذهنیت متفاوت در اروپا وجود دارد. مردم در اینجا توجه بسیاری روی درآمد دارند، و اقدام به ساخت شرکت های سودده و در مقیاس بزرگ می­کنند. شرکت­های فناوری اروپایی روی درآمد خالص به ازاء هر سهام تمرکز می­کنند، و سعی می­کنند تا از درآمدهای مازاد همانند شرکت­های آمریکایی نظیر خود اجتناب کنند.

به گفته کلینکل، استارت­آپ هایی که پول مصرف می­کنند تا فقط پول صرف کرده باشند در اروپا از بین رفته­اند.

برای مثال اپلیکیشن فایلینگ را در نظر بگیرد. این برنامه که تا حدودی موفق بود، و اندکی به لحاظ بخش بصری مشابه اینستاگرام بود. این برنامه توانست ۲۱ میلیون نفر را به خود در مدت کمتر از سه سال جذب کند. علاوه بر داشتن دفاتر بسیار شیک در گران­قیمت­ترین بخش­های لندن، موسس این برنامه سرمایه خود را در پرواز­های درجه یک، غذاهای گران، و مهمانی­های تجملی و همچنین با صرف بودجه تبلیغاتی عظیم به هدر داد.

وبسایت خبری بیزنس اینسایدر نیز در گزارش خود از این حالت انفجار احتمالی در آینده به دلیل شوکی که به جامعه استارت­آپ لندن وارد شده است، پرده­برداری کرده است. بسیاری از مخاطبان از خبرهایی که منتشر شده عصبانی و ناراحت هستند و همین امر باعث شد تا پاسخ تندی در رسانه­های اجتماعی به آن داده شود.

پس من با این مطلب چه کار می­کنم؟

بله دره سیلیکون جایی فوق­العاده است. افراد باهوش فراوانی در حال کار روی مسائل سخت هستند. این دره همان جایی است که اتفاقات در حال رخ دادن است، و جایی که پول در آن است. من این جذابیت را متوجه می­شوم.

و من نیز نمی­خواهم این بهانه را عنوان کنم ک اروپا هیچ مسئله ندارد. مقاله منتشرشده در انجمن اقتصادی اروپا که به آن در بخش فوق اشاره داشتم در خصوص مشکلات شدید در حوزه راهبرد بازاری واحد اتحادیه اروپا در زمینه دیجیتال مطالبی را مطرح می­کند.

مسئله برکسیت هم برای استارت­آپ­های بریتانیایی تبدیل به یک کابوس شده است. داده­های مربوط به استخدام در استارت­آپ اسنب اچ­ار نشان می­دهد که تعداد بیشتری از کارکنان بخش فناوری انگلیس که تعداد آنها به ۳۷ درصد رسیده، در پی یافتن کاری در خارج از این کشور هستند. این آمار از ماه ژون سال گذشته، دو برابر شده است، یعنی از رقم ۱۷ درصدی، ناگهان به این اندازه رشد داشته است. داده­ها همچنین حاکی از آن است که ۸۲ درصد کارکنان بخش فناوری فکر می­کنند برکسیت در نهایت برای بخش فناوری انگلیس مضر تمام خواهد شد.

اما همان طور که کوین روز هفته گذشته در کنفرانس اشاره کرد، این یک افسانه است که استارت­آپ­ها نیازمند به بازیابی خودشان در دره سیلیکون باشند تا موفق شوند. در بسیاری از جهات، اورپا از دره سیلیکون مزایای بیشتری دارد.

تمرکز روی ابتکار و فناوری است، نه صرفا چرخش سرمایه­گذاری. ما بیشتر محافظه­کار هستیم و روی رشد پایدار تاکید داشته و دیدگاه بلندمدت داریم. در اینجا تنوع فرهنگی و دیدگاهی وجود دارد. و در اتحادیه اروپا به شرکت­ها اجازه داده می­شود تا بر حسب نیازهای خود حرکت کنند و از میان حوزه استعدادی ۷۴۳ میلیون نفر، نیاز خود را برطرف کنند.

ایران استارت آپ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *