9 دلیل که به خواستههایتان نمیرسید
به عقیدهی من، همهی انسانها خواهان رضایت و موفقیت در زندگی هستند. با این حال، افراد بسیار کمی اذعان میدارند که به این مقصود رسیدهاند. خیلیها نمیدانند که چرا موفق نیستند، اما اشخاص کمی هم هستند که با اینکه علتش را میدانند، ولی هیچ کاری نکردهاند. من با کنکاش در این باره به مواردی برخورد کردم که به زعم من دلایل عدم دستیابی بسیاری از مردم به رضایت درونی و موفقیت در زندگی است. حین بررسیهایم، دریافتم که برخی از این دلایل مثل یک مانع در مسیر رسیدن به موفقیت قرار گرفته است. همچنانکه این موارد را در ذیل میخوانید، مورد به مورد خودتان را مورد قیاس قرار دهید، تا دریابید آیا این دلایل مثل مانعی بین شما و موفقیت قرار دارد.
1 . نداشتن هدف در زندگی
قبل از اینکه زندگیام را جدی بگیرم، هدف بزرگی در زندگی نداشتم. کل روز را در خانه یا مشغول بازی بودم یا بعد از کار با دوستانم خوشگذرانی میکردم. هیچ حس مسئولیتپذیری نسبت به خانوادهام نداشتم، در کارها مشارکت نمیکردم و هدفی نداشتم. زندگی کاملاً یکنواخت بود. از این یکنواختی متنفر بودم و میخواستم از آن خلاص شوم.
بسیاری از کسانی که با آنها برخورد دارم زندگی را مانند زندگی من در گذشته میگذرانند. آرام آرام دریافتم که نداشتن هدف در زندگی بعنوان اولین و مهمترین عامل شکست در این لیست هست و خواهد بود.
2 . نداشتن بلندپروازی در تعیین اهداف بزرگ
کسانی که از وضع فعلی خود خرسند نیستند و مایل به داشتن اهداف عالیه در حدی بالاتر از متوسط و پرداخت هزینهی آن نیستند، هرگز خشنود نخواهند بود. من با آنها برخورد داشتم، آنها از کارشان، از رئیسشان، از همه چیز و همهکس در زیر سقف این آسمان ناله و شکوِه دارند. اما نمیخواهند تلاش کنند تا بفهمند چگونه باید خود را به رأس هرم برسانند.
وقتی که به آنها میگفتم که میتوانستید خود را از این وضع نجات دهید، بهانه میآوردند که خارج از حد توانایی ماست. هیچ موفقیتی برای کسانی که در تعیین اهداف عالیه خود، بلندپروازی و جاهطلبی ندارند رخ نخواهد داد.
3 . کمبود تحصیلات عالیه
این یک نقص است، که به آسانی قابل جبران است. چند بار خوانده یا شنیدهاید از افراد موفقی که پیش زمینهی تحصیلی کمی داشتند؟ تجربه نشان داده است که افرادی با بهترین تحصیلات اغلب کسانی هستند که به نام “خود-ساخته” یا “خود-آموخته” معروفند. در این دوره و زمانه، مدرک دانشگاهی به تنهایی برای ترقی و پیشرفت شما کفایت نمیکند.
تحصیلات به معنی داشتن اطلاعات و دانش فراوان نیست بلکه شامل اطلاعاتیست که بطور موثر و مصرانه به کار گرفته شود. حقوقی که ما میگیریم صرفاً برای دانشی که داریم نیست بلکه برای دانشیست که در عمل بکار میبریم.
4 . نداشتن انضباط شخصی
انضباط شخصی به معنی کنترل داشتن بر تمام نگرشهای منفی که در خودتان سراغ دارید میباشد. انضباط شخصی هرچند یک مهارت است، ولی یکی از سختترین مهارتهایست که تاکنون آموختهاید. بهر حال اگر بر نفستان غلبه نکنید، آنگاه نفستان است بر شما چیره خواهد شد.
5 . نداشتن سلامتی
هیچکس بدون داشتن سلامتی از موفقیتی که به سختی بدست آمده لذت نخواهد برد. بسیاری از دلایل فقدان سلامتی ناشی از عدم کنترل بر خود است. چند نمونهای که موجب ناسلامتی میشود اینها هستند:
- پرخوری
- عادتهای نادرست فکری
- دخانیات
- نداشتن تمرینات جسمانی
- نوشیدنیهای مضر
6 . تاثیرپذیری نامطلوب از محیط و اطرافیان
مطالعات نشان داده است که بسیاری از افرادی که تمایل به ارتکاب جرم و جنایت دارند، کسانی هستند که در محیط نامناسب پرورش یافته و دوستان نااهل در دوران کودکیشان داشتند.
7 . تعویق یا دست دست کردن
یکی از معمولترین دلایل شکست میباشد. تعویق به معنی تأخیر یا اجتناب از انجام دادن کاری یا وظیفهای است و مرتبط با کمالگرایی هم میباشد. خیلیها در زندگی شکست میخورند صرفاً به این خاطر که منتظر “زمان مناسب” هستند. موضوع این است که، زمان هیچوقت مناسب نمیشود. از همانجایی که هستید شروع کنید، و با هر ابزاری که دارید کارتان را آغاز کنید، و همانطور که جلو میروید ابزارهای بهتری پیدا میشوند.
8 . نداشتن سماجت و ایستادگی
“شروعکنندههای” خوبی وجود دارند، ولی “پایانبرندههای” کمی کارشان را به سرانجام میرسانند. آنها کاری را با امیدهای فراوان و شور و شوق بسیار آغاز میکنند ولی در رویارویی با اولین شکست همهی آن هیجان و شور و اشتیاق را از دست میدهند. ولی باید یاد بگیریم که هیچچیز جای خالی سماجت و ایستادگی را پر نمیکند. و کسانی که از این مطلب آگاهند دریافتند که شکست حریف سماجت نمیشود.
9 . شخصیت منفی
برای آن دسته از افرادی که به خاطر شخصیت منفیشان دیگران را مورد پذیرش قرار نمیدهندهیچ موفقیتی متصور نیست. همگان این موضوع را درک نمیکنند؛ موفقیت در نتیجهی همکاری و تلاشهای دیگران بدست میآید. یک شخصیت منفی در این جمع پذیرفته نمیشود.
در این گفتار 9 علتی که ممکن است شما را از دستیابی به شادمانی و موفقیت بازدارد آورده شده است. خوب در آنها دقت کنید و ببینید آیا تاکنون با هیچکدام روبرو شدهاید. اگر اینطور است، از خودتان بپرسید، “چکار باید بکنید که بر آن غلبه کنید؟”